Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 34 (3 milliseconds)
English	Persian
slog	سیلی
slogged	سیلی
slogging	سیلی
slogs	سیلی
buffet	سیلی
buffeted	سیلی
buffeting	سیلی
buffets	سیلی
Other Matches
skelp	چابک سیلی
skelpit	چابک سیلی
boxes	توگوشی سیلی
box	توگوشی سیلی
slap	سیلی تودهنی
slapped	سیلی تودهنی
slapping	سیلی تودهنی
slaps	سیلی تودهنی
spat	سیلی زدن
She slapped him.	خواباندتو گوشش ( سیلی زد )
spat	کشمکش کردن سیلی
smacker	سیلی زننده خوش طعم
A bird in the hand is worth two in the bush. <proverb>	سیلی نقد به از حلوای نسیه.
smacked	صدای سیلی یا شلاق مزه
smacks	صدای سیلی یا شلاق مزه
smacking	سیلی زننده خوش طعم
smack	صدای سیلی یا شلاق مزه
slapping	صدای چلب چلوپ سیلی زدن
slaps	صدای چلب چلوپ سیلی زدن
slapped	صدای چلب چلوپ سیلی زدن
slap	صدای چلب چلوپ سیلی زدن
box	بوکس بازی کردن سیلی زدن
boxes	بوکس بازی کردن سیلی زدن
sclaff	سیلی نرم برزمین خوردن چوگان گلف
keep up appearances	فاهر خود را حفظ کردن صورت خود را با سیلی سرخ نگه داشتن
A reounding slap ; Juicy fruit.	سیلی آبدار :میوه آبدار

Recent search history
Search history is off. Activate

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com