Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
English
Persian
kinemacolour
سینمای رنگی
Other Matches
colour
چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
colours
چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
stereopticon
سینمای غیر متحرک
Hollywood
شهر هالیوود مرکز صنعت سینمای امریکا
dye sublimation printer
چاپگر رنگی باکیفیت بالا که تصاویری با پاشیدن قط عات رنگی روی کاغذ ایحاد میکند
triads
1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
triad
1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
solids
رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
solid
رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
chromaticity
رنگی
chromatic
رنگی
achromia
بی رنگی مو
colored
رنگی
achromatism
بی رنگی
achromatization
بی رنگی
tinct
رنگی
trichroism
سه رنگی
trichromat
سه رنگی
trichromatism
سه رنگی
coloured
رنگی
coloration
رنگی
achroma
بی رنگی
achroma
بی رنگی مو
achromatisation
بی رنگی
pigmental
رنگی
dichromatism
دو رنگی
ingrain
نخ رنگی
discoloration
بی رنگی
hued
رنگی
dichroism
دو رنگی
monotint
عکس یک رنگی
oleograph
عکس رنگی
dyestuff
ماده رنگی
opalescence
شیری رنگی
dye stuff
ماده رنگی
stined glass
شیشه رنگی
lakes
لاک رنگی
pigments
ماده رنگی
heliochrome
عکاسی رنگی
pallor
زرد رنگی
heliochrome
عکس رنگی
pastel
خمیرمواد رنگی
monotint
نگار یک رنگی
pleochroism
چند رنگی
lake
لاک رنگی
pastel
مداد رنگی
ocellus
حلقه رنگی
cingulum
خط رنگی ومارپیچ
pigment dye
ماده رنگی
color camera
دوربین رنگی
color code
رمز رنگی
color graphics
گرافیک رنگی
colored pencil
مداد رنگی
color printer
چاپگر رنگی
color television
تلویزیون رنگی
color trace recorder
رسام رنگی
polychroism
چند رنگی
photochrome
عکس رنگی
pigment cell
یاخته رنگی
aqua relle
نقاشی اب و رنگی
aquarelle
نقاشی اب و رنگی
chroma
مشخصههای رنگی
paraffin wax
موم رنگی
chromatic aberration
خطای رنگی
pentachromic
پنج رنگی
photochromy
عکاسی رنگی
chromophotograph
عکس رنگی
coloured cement
سیمان رنگی
colored glass
شیشه رنگی
colorant
مواد رنگی
blacks
سیاه رنگی
blackest
سیاه رنگی
blacker
سیاه رنگی
blacked
سیاه رنگی
black
سیاه رنگی
pencilling
مداد رنگی
pencils
مداد رنگی
pigmentation
رنگی شدن
trichromatic theory
نظریه سه رنگی
pigment
ماده رنگی
unifiable
قابل هم رنگی
pencil
مداد رنگی
vitta
نوار رنگی
bar
خط یا بلاک ضخیم رنگی
figurin
مجسمه سفالین رنگی
pigmentary
رنگی رنگ دار
color monitor
صفحه نمایش رنگی
indigotin
ماده رنگی نیل
false colour
فیلم رنگی مصنوعی
encaustic tile or brick
اجرکاشی هفت رنگی
dyestuff
مواد رنگی و رنگرزی
orcin
ماده رنگی گلسنگ
indigotine
ماده رنگی نیل
curcumin
ماده رنگی زردچوبه
conventionalization
هم رنگی با ایین و رسوم
neutral density faceplate
صفحه رنگی تلویزیون
composite color signal
پیام رنگی مرکب
composite color monitor
مونیتور رنگی مرکب
minus color signal
پیام رنگی منفی
color gate
دریچه پیام رنگی
bars
خط یا بلاک ضخیم رنگی
technicolour
روش فیلم رنگی
carrier color signal
پیام رنگی حامل
quercitron
نوعی ماده رنگی
red, green, blue
سه اشعه تصویردرتلویزیون رنگی
figurine
مجسمه سفالین رنگی
ring tailed
دارای حلقههای رنگی در دم
safranin
ماده رنگی زعفران
sequential color television
تلویزیون رنگی مرحلهای
figurines
مجسمه سفالین رنگی
simultaneous color television
تلویزیون رنگی همزمان
Color films(T. V).
فیلم ( تلویزیون ) رنگی ؟
candy-striped
دارای نوارههای رنگی
crayon
مداد رنگی مومی
crayons
مداد رنگی مومی
purpurin
ماده رنگی روناس
pullicate
یکجور دستمال رنگی
tetrachromatism
دید چهار رنگی
chromogen
دانههای رنگی گیاهان
chromophore
عامل رنگی ملکول
chromophore
گروه رنگی ملکول
polychrome
تهیه عکسهای رنگی
pool ball
هر یک از گویهای رنگی اسنوکر
contour
خط فاصل درنقشههای رنگی
ocher
<adj.>
<noun>
رنگی میان قهوه ای و زرد
You have rubbed your coat against some wet paint .
کت ات را مالیده یی به رنگ ( رنگی کرده ای )
tone
[ذات و خلوص رنگی یک رنگینه]
pastel
<adj.>
رنگهای خفیف
[با مداد رنگی]
bacino
سفال لعاب دار رنگی
Pear
<adj.>
رنگی مانند رنگ گلابی
Tan
<adj.>
<noun>
رنگی میان قهوه ای و کرم
Rosybrown
<adj.>
<noun>
رنگی میان صورتی وقهوه ای
Rosewood
رنگی میان بنفش و قهوه ای
Redviolet
رنگی میان بنفش و قرمز
redorange
<adj.>
<noun>
رنگی میان قرمز و نارنجی
Blueviolet
<adj.>
<noun>
رنگی بین آبی و بنفش
slate
<adj.>
<noun>
رنگی میان آبی و خاکستری
r.m.a. color code
علایم رنگی جامعه رادیوسازان
color contrast
تضاد رنگی در زمینه فرش
Salmon
<adj.>
<noun>
رنگی میان صورتی و نارنجی
pigment
باماده رنگی رنگ کردن
colored progressive matrices test
ازمون ماتریسهای مدرج رنگی
carmine
ماده رنگی قرمز دانه
colour hard copy device
اسباب نسخه چاپی رنگی
pigments
باماده رنگی رنگ کردن
black will take no other hue
بالای سیاهی رنگی نیست
orthochromatic
شبیه عکسهای رنگی طبیعی
color band
نوار رنگی روی جعبه مهمات
ocellus
خال رنگی که مانند چشم باشد
cga
وفق دهنده نگاره سازی رنگی
color graphics adapter
وفق دهنده نگاره سازی رنگی
chromatolysis
تجزیه وتحلیل مواد رنگی سلول
Christmas trees
جعبه کنترل حاوی چراغهای رنگی
pigment
رنگ غیر محلول ماده رنگی
lambrequin
نقوش رنگی حاشیه فروف چینی
confetti
کاغذ رنگی برای تزئین درجشنها
xanthin
ماده رنگی روناس وگل زرد
pigments
رنگ غیر محلول ماده رنگی
colours
سیستم نمایش رنگی ریز پردازندهای
colour
سیستم نمایش رنگی ریز پردازندهای
Christmas tree
جعبه کنترل حاوی چراغهای رنگی
ceilure
[قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
disperse
[درجه تعلیق و پراکندگی مواد رنگی در رنگرزی]
pal
line alteration phase سیستم تلویزیون رنگی
pals
line alteration phase سیستم تلویزیون رنگی
celure
[قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
cellure
[قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
propolis
ماده صمغی قهوهای رنگی شبیه موم
fastness of bleaching
ثبات رنگی در مقابل مواد سفید کننده
fucus
رنگی که برای زیبایی پوست بکار میرود
MCGA
استاندارد آداپتور گرافیک رنگی در کامپیوترهای IBM PC
cudbear
ماده رنگی که ازاشنه یادواله گرفته میشود
pastellist
پیکر نگاری که با مداد رنگی کار میکند
lutein
ماده زرد رنگی بفرمول 2O65H 04C
coloury
دارای رنگی که نماینده خوبی کالایی است
colour
صفحه نمایشی که حروف و گرافیک ها را رنگی نشان میدهد
dual
صفحه LCD رنگی که تصویر را در دو مرحله بهنگام میکند
colours
صفحه نمایشی که حروف و گرافیک ها را رنگی نشان میدهد
areas
گرافی خط ی که در آن فضای پایین خط با یک الگو یا رنگی پر شده است
efflore scence
قشر سفید رنگی که در سطح بتن بوجود میاید
multicolour
استاندارد آداپتور گرافیک رنگی مناسب در کامپیوترهای IBM PC
area
گرافی خط ی که در آن فضای پایین خط با یک الگو یا رنگی پر شده است
pullicate
پارچهای که برای درست کردن دستمال رنگی بکارمیرود
chromoplast
یاخته رنگی که حاوی رنگ قرمز یا زرد میباشد
chromolithograph
عکس رنگی که بوسیله چاپ سنگی تهیه میشود
liquid crystal display colour pigmented
صفحه نمایش با محلولهای کریستالی مایعی که رنگی به نظر میرسد
dither
رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
dithers
رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
dithered
رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
cga
سیستم نمایش رنگی با resolation متوسط مربوط به ریز کامپیوتر
spot
[لکه دار شدن فرش در اثر مواد رنگی و شمیایی]
colours
کوچکترین ناحیه در صفحه CRT که میتواند اطلاعات رنگی را نمایش دهد
colours
صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
clobbers
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbered
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbering
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
colour
صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
colour
کوچکترین ناحیه در صفحه CRT که میتواند اطلاعات رنگی را نمایش دهد
clobber
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
india paper
کاغذ مرکب خشک کن نرم وکرم رنگی که در چین ساخته میشود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com