Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
indicator
شاخص اندازه
Other Matches
von neuman morgensterm utility index
شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است
ideal index
شاخص کمال مطلوب شاخص ایده ال
markers
تعیین کننده شاخص هدف شاخص
marker
تعیین کننده شاخص هدف شاخص
rainfall index
شاخص بارش شاخص بارندگی
target indicator
شاخص نشان دهنده هدف شاخص هدف
bench mark
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
indexed sequential file
پرونده ترتیبی شاخص دار فایل ترتیبی شاخص دار
angles
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angle
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
If the cap fit,wear it.
<proverb>
اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
zahn cup
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
typeface
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typefaces
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
analogues
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analog
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
processor
ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage
اندازه گیر اندازه گرفتن
gage
اندازه وسیله اندازه گیری
sizes
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
size
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
measure
1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
gnomon
شاخص
indexed
خط شاخص
indexed
شاخص
index
خط شاخص
index number
شاخص
aiming post
شاخص
indicative
شاخص
index
شاخص
level rod
شاخص
tyupical
شاخص
indicator
شاخص
scale
شاخص
dial
شاخص
dialed
شاخص
dialled
شاخص
dials
شاخص
indexes
شاخص
cephalic index
شاخص سر
critical
شاخص
indexes
خط شاخص
neon indicator
شاخص نئونی
tidal bench mark
شاخص جزر و مد
sundials
شاخص افتاب
characteristic roots
ریشههای شاخص
indicator gate
دریچه شاخص
sundial
شاخص افتاب
toughness index
شاخص نرمی
indicator electrode
الکترود شاخص
levelling staff
شاخص تراز
number index
شاخص عددی
price index
شاخص قیمت
statistics
شاخص امار
seasonal index
شاخص فصلی
indicator
نمایشگر شاخص
range indicator
شاخص مسافت
roughness index
شاخص زبری
indexes
فهرست شاخص
indexed
فهرست شاخص
oddsmaker
بازیگر شاخص
system catalog
پرونده شاخص
sysctlg
پرونده شاخص
polarity indicator
شاخص قطب
position indicator
شاخص نماها
index
فهرست شاخص
production index
شاخص تولید
readability index
شاخص خوانایی
retention index
شاخص بازداری
validity index
شاخص اعتبار
aiming stake
شاخص کوچک
characteristic equation
معادلههای شاخص
critical region
ناحیه شاخص
aiming light
چراغ شاخص
bench mark
شاخص مبداء
index of correlation
شاخص همبستگی
gnomonics
فن شاخص سازی
gnomonic
وابسته به شاخص
compression index
شاخص فشارپذیری
bain index
شاخص بین
cranial index
شاخص جمجمه
critical ratio
بهر شاخص
gnomon
شاخص شرعیات
economic index
شاخص اقتصادی
economic indicator
شاخص اقتصادی
aiming post sleeve
روپوش شاخص
weight index
شاخص موزون
aiming post sleeve
غلاف شاخص
general index
شاخص کلی
indexing
شاخص گذاری
aiming post light
چراغ شاخص
critical period
دوره شاخص
group index
شاخص گروه
index number
عدد شاخص
active index
شاخص فعال
cost indexes
شاخص هزینه
characteristic curve
منحنی شاخص
vital index
شاخص حیاتی
index hole
سوراخ شاخص
index register
ثبات شاخص
index of absorption
شاخص جذب
absorption index
شاخص جذب
critical values
مقادیر شاخص
difficulty index
شاخص دشواری
cross index
شاخص متقابل
holotype
نمونه شاخص
wage index
شاخص دستمزد
index mark
علامت شاخص
discrimination index
شاخص افتراق
symbol
رمز اشاره شاخص
post indexing
شاخص گذاری بعدی
pre indexing
شاخص گذاری قبلی
array index number
عدد شاخص ارایه
beach flag
پرچم شاخص اسکله
cost of living index
شاخص هزینه زندگی
to turn the scales
عامل شاخص بودن
producer price index
شاخص قیمت تولیدی
to be the clincher
عامل شاخص بودن
air pollution index
شاخص الودگی هوا
characteristic expansion time
زمان شاخص انبساط
indexed address
آدرس شاخص دار
construction cost index
شاخص هزینه ساختمانی
isoheyt
خط شاخص نقاط هم باران
range markers
چراغ شاخص مسیر
index of multiple correlation
شاخص همبستگی چندگانه
indexed list
لیست شاخص دار
laspeyres price index
شاخص قیمت لاسپیرز
index of industrial production
شاخص تولید صنعتی
indexed array
ارایه شاخص دار
critical incidents technique
شیوه رویدادهای شاخص
colminator
دوربین شاخص توپ
map index
فهرست شاخص نقشه ها
renewal index
شاخص قابل تجدید
respiratory exchange index
شاخص بهره تنفسی
index of real wages
شاخص دستمزدهای واقعی
gauged
اندازه اندازه گیر
gauges
اندازه اندازه گیر
gauge
اندازه اندازه گیر
cff
بسامد شاخص در سوسو زدن
index of consumer prices
شاخص قیمت کالاهای مصرفی
consumer price index
شاخص قیمت کالاهای مصرفی
critical flicker frequency
بسامد شاخص در سوسو زدن
index addressing
نشان دهی شاخص دار
annual efficiency index
شاخص کارایی سالانه خدمتی
consistency index
شاخص تغییر شکل پذیری
index of retail prices
شاخص قیمتهای خرده فروشی
tidemark
میله شاخص جزر ومد
activity designator
شاخص فعالیت یکان یا قسمت
tidemarks
میله شاخص جزر ومد
gates opening indicator
شاخص باز شدن دریچه ها
randie branching index
شاخص شاخه زنی رندیچ
wholesale price index
شاخص قیمت عمده فروشی
plimsoll mark
خط شاخص حداکثر وزن بارکشتی
index of wholesale prices
شاخص قیمتهای عمده فروشی
index linked insurance
بیمهای که با شاخص تعدیل میشود
pathognomonic
وابسته بتشخیص ناخوشی شاخص مرض
index fossil
سنگواره شاخص طبقات زمین شناسی
indexed sequential access method
روش دستیابی ترتیبی شاخص دار
stream gaging
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
measuring converter
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
angular momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
moment of momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
basic indexed sequential acess method
روش دستیابی ترتیبی شاخص دار اساسی
range marker
شاخص مسافت یاب روی صفحه رادار
index number
مقایسه حجم در بعضی مواقع با عدد شاخص
paasche price index
شاخص قیمت پاشه که بصورت زیرمحاسبه میگردد001 * 1q * 1p / 0q *1p
liquid crystal bar graph panel indicator
شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
drift float
علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
compliance index
شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
adobe type manager
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
lumber's line
خط شاخص قلب نما که مشخص کننده سینه ناو است
role indicator
نشانهای برای بیان ورودی شاخص دریک موضوع مشخص
system indicator
طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
local color
رنگ شاخص کوه ورودخانه وجنگل وغیره درنقشه خصوصیات محلی
kwic
روش شاخص بندی اطلاعات توسط کلمات یا عبارات از قبل تعیین شده
declinating station
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter
وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
hypercard
نوعی محیط برنامه نویسی که تمام شکلهای گوناگون اطلاعات را به صورت پشته هایی از کارت شاخص دارسازمان میدهد هایپرکارت
beach marker
علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
plasticity index
شاخص خمیری نشانه حالت خمیری
nominal scale
شاخص مقیاس اسمی مقیاس غیر واقعی مقیاس تقریبی
moving iron instrument
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
Farahan
فراهان
[این ناحیه در استان مرکزی با بافت های هراتی، میناخانی و گل حنائی در قرن نوزدهم میلادی بازار جهانی خوبی داشته و شاخص آن استفاده از پودهای آبی و صورتی بوده است.]
immoderately
بی اندازه
gauged
اندازه
gauge
اندازه
bulk
اندازه
inordinate
بی اندازه
metres
اندازه
dealt
اندازه
indefinite
بی اندازه
degree
اندازه
degrees
اندازه
measurement
اندازه
measurer
اندازه
isometric
هم اندازه
isometrics
هم اندازه
isodiametric
هم اندازه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com