Dictiornary-Farsi | شاخص نرمی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
toughness index	شاخص نرمی


Other Matches

von neuman morgensterm utility index	شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است
marker	تعیین کننده شاخص هدف شاخص
markers	تعیین کننده شاخص هدف شاخص
ideal index	شاخص کمال مطلوب شاخص ایده ال
rainfall index	شاخص بارش شاخص بارندگی
target indicator	شاخص نشان دهنده هدف شاخص هدف
bench mark	شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
indexed sequential file	پرونده ترتیبی شاخص دار فایل ترتیبی شاخص دار
downiness	نرمی
suavity	نرمی
placably	به نرمی
sleekness	نرمی
silkiness	نرمی
pliantly	به نرمی
smoothness	نرمی
doughiness	نرمی
facileness	نرمی
softly	به نرمی
ductility	نرمی
fineness	نرمی
leniently	به نرمی
leniency	نرمی
flabbiness	نرمی
flagginess	نرمی
spooniness	نرمی
flexility	نرمی
flimsiness	نرمی
fluffiness	نرمی
mildly	به نرمی
pulpiness	نرمی
laxly	به نرمی
oiliness	نرمی
peachiness	نرمی
gloss	: نرمی
limply	به نرمی
flexibly	به نرمی
softness	نرمی
mildness	نرمی
sweetness	نرمی
smoothly	به نرمی
unction	نرمی
waxiness	نرمی
benignancy	نرمی
mushiness	نرمی
milkiness	نرمی
tractability	نرمی
lenience	نرمی
lenity	نرمی
subtilty	نرمی
limpness	نرمی
litheness	نرمی
looseness	نرمی
lubricity	نرمی
pliability	نرمی
suppleness	نرمی
mansuetude	نرمی
lubricous	نرمی
creep ductility	نرمی خزش
rickets	نرمی استخوان استخوان نرمی
amenity	نرمی ملایمت
facilely	به نرمی ماهرانه
osteomalacia	نرمی استخوان
plasticity	خمیری نرمی
reckets	استخوان نرمی
pash	یورش نرمی
amenities	نرمی ملایمت
flows	حرکت به نرمی
flowed	حرکت به نرمی
flow	حرکت به نرمی
reckets	نرمی استخوان
mellowness	نرمی رسیدگی
softening point	نقطه نرمی
plasticity	حالت پلاستیکی نرمی
She has a soft voice	صدای نرمی دارد
fineness modulus	مدول ریزی و نرمی
fineness modulus	مدول نرمی و ریزی
fineness of lime	نرمی و ریزی اهک
malleability	باخاصیت چکش خواری نرمی
ricketiness	دچاری به نرمی استخوان لغزندگی
scumble	نرمی حاصله در اثر سایس یامالش
holystone	سنگ شنی نرمی که با ان عرشه کشتی را میشویند
brie	پنیر نرمی که بوسیله کفک رسیده شده باشد
great dane	نوعی سگ بزرگ وقوی که دارای پوست نرمی است
gibus	کلاه نرمی که دراپرابرسرمیگذارندبرای اینکه هرچه بران مشت بزنند
textile	زیر دست [احساس نرمی یا زبری فرش بدون توجه به طرح و رنگ آن]
gnomon	شاخص
cephalic index	شاخص سر
level rod	شاخص
tyupical	شاخص
index number	شاخص
indexed	شاخص
indicative	شاخص
indicator	شاخص
indexed	خط شاخص
dial	شاخص
dialed	شاخص
dialled	شاخص
dials	شاخص
indexes	شاخص
index	شاخص
critical	شاخص
scale	شاخص
indexes	خط شاخص
aiming post	شاخص
index	خط شاخص
index of correlation	شاخص همبستگی
retention index	شاخص بازداری
roughness index	شاخص زبری
index register	ثبات شاخص
index number	عدد شاخص
readability index	شاخص خوانایی
indexing	شاخص گذاری
position indicator	شاخص نماها
oddsmaker	بازیگر شاخص
number index	شاخص عددی
neon indicator	شاخص نئونی
system catalog	پرونده شاخص
index	فهرست شاخص
price index	شاخص قیمت
levelling staff	شاخص تراز
indexed	فهرست شاخص
production index	شاخص تولید
range indicator	شاخص مسافت
indicator gate	دریچه شاخص
tidal bench mark	شاخص جزر و مد
indicator electrode	الکترود شاخص
polarity indicator	شاخص قطب
bench mark	شاخص مبداء
sysctlg	پرونده شاخص
aiming light	چراغ شاخص
active index	شاخص فعال
cranial index	شاخص جمجمه
index of absorption	شاخص جذب
critical period	دوره شاخص
critical ratio	بهر شاخص
critical region	ناحیه شاخص
critical values	مقادیر شاخص
cross index	شاخص متقابل
cost indexes	شاخص هزینه
aiming post sleeve	غلاف شاخص
aiming post sleeve	روپوش شاخص
wage index	شاخص دستمزد
bain index	شاخص بین
vital index	شاخص حیاتی
validity index	شاخص اعتبار
characteristic curve	منحنی شاخص
characteristic equation	معادلههای شاخص
weight index	شاخص موزون
characteristic roots	ریشههای شاخص
aiming stake	شاخص کوچک
compression index	شاخص فشارپذیری
difficulty index	شاخص دشواری
discrimination index	شاخص افتراق
general index	شاخص کلی
gnomon	شاخص شرعیات
gnomonic	وابسته به شاخص
gnomonics	فن شاخص سازی
group index	شاخص گروه
holotype	نمونه شاخص
indexes	فهرست شاخص
seasonal index	شاخص فصلی
index hole	سوراخ شاخص
statistics	شاخص امار
indicator	شاخص اندازه
absorption index	شاخص جذب
sundials	شاخص افتاب
sundial	شاخص افتاب
economic index	شاخص اقتصادی
index mark	علامت شاخص
economic indicator	شاخص اقتصادی
aiming post light	چراغ شاخص
indicator	نمایشگر شاخص
range markers	چراغ شاخص مسیر
producer price index	شاخص قیمت تولیدی
to turn the scales	عامل شاخص بودن
pre indexing	شاخص گذاری قبلی
respiratory exchange index	شاخص بهره تنفسی
to be the clincher	عامل شاخص بودن
renewal index	شاخص قابل تجدید
post indexing	شاخص گذاری بعدی
indexed list	لیست شاخص دار
beach flag	پرچم شاخص اسکله
cost of living index	شاخص هزینه زندگی
indexed address	آدرس شاخص دار
critical incidents technique	شیوه رویدادهای شاخص
index of real wages	شاخص دستمزدهای واقعی
index of multiple correlation	شاخص همبستگی چندگانه
index of industrial production	شاخص تولید صنعتی
indexed array	ارایه شاخص دار
construction cost index	شاخص هزینه ساختمانی
isoheyt	خط شاخص نقاط هم باران
symbol	رمز اشاره شاخص
characteristic expansion time	زمان شاخص انبساط
map index	فهرست شاخص نقشه ها
array index number	عدد شاخص ارایه
air pollution index	شاخص الودگی هوا
colminator	دوربین شاخص توپ
laspeyres price index	شاخص قیمت لاسپیرز
gates opening indicator	شاخص باز شدن دریچه ها
wholesale price index	شاخص قیمت عمده فروشی