English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 226 (9 milliseconds)
English Persian
branch شاخه
branches شاخه
fork شاخه
forking شاخه
arm شاخه
limb شاخه
limbs شاخه
variation شاخه
variations شاخه
bough شاخه
boughs شاخه
branch line شاخه
branch lines شاخه
nib شاخه
nibs شاخه
bifurcation شاخه
embranchment شاخه
intersection leg شاخه
nid شاخه
ramus شاخه
virga شاخه
Br شاخه
division شاخه [دانشی]
area شاخه [دانشی]
field شاخه [دانشی]
branch شاخه [دانشی]
Other Matches
hierarchical communications system شبکهای که هر شاخه آن تعدادی زیر شاخه جداگانه دارد
to brachiate از شاخه به شاخه پریدن [بازوپیمایی کردن]
branch شاخه شاخه شدن
arborization شاخه شاخه شدگی
forkedly بطور شاخه شاخه
branches شاخه شاخه شدن
ramify شاخه شاخه شدن
dog leg شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
bifurcate چنگالی شدن شاخه شاخه شدن
receding leg شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
three way سه شاخه
plug دو شاخه
plugging دو شاخه
trifid سه شاخه
trifurcation سه شاخه
doddered بی شاخه
plugs دو شاخه
limbless بی شاخه
furcate شاخه شاخه
ramulose شاخه شاخه
ramulous شاخه شاخه
pinning در شاخه
pinned در شاخه
pin در شاخه
knag ته شاخه
forking سه شاخه
branch cutter شاخه بر
acaulescent بی شاخه
fork سه شاخه
connection plug دو شاخه
insessorial شاخه نشین
distributary رود شاخه
biramous دارای دو شاخه
cable connector دو شاخه کابل
branchlet شاخه کوچک
bifurcate دو شاخه شدن
boughed شاخه دار
gray ramus شاخه خاکستری
branchy شاخه دار
female plug دو شاخه ماده
dog leg شاخه فرعی
easing out line شاخه شل کننده
disbranch بی شاخه کردن
branching شاخه گزینی
fork of ... river شاخه رودخانه ...
intersection leg شاخه یک همبر
lamin شاخه پردهای
twigged شاخه دار
twiggy شاخه دار
twing شاخه کوچک
viminal شاخه دهنده
Dont break that branch off. آن شاخه رانشکن
line of business شاخه پیشه
traverse leg شاخه پیمایش
tow level forked junction دو شاخه دو ترازه
lamina شاخه پردهای
linear portion شاخه خطی
outbranch شاخه گستردن
passerine شاخه نشین
provine شاخه خوابانده
ram's horn hook قلاب دو شاخه
ramiform شاخه مانند
ramify شاخه دادن
ramify شاخه بستن
secateur شاخه قطع کن
triradiate سه شاخه سه شعاعی
spriggy شاخه دار
subshrub شاخه کوچک
three arm protractor نقاله سه شاخه
tow level forked junction دو شاخه ناهمکف
prong شاخه رودیانهر
tuning fork دو شاخه صوتی
tuning forks دو شاخه صوتی
alleys شاخه ماز
tributaries شاخه انشعاب
prongs شاخه رودیانهر
tributaries شاخه رود
tributary شاخه انشعاب
tributary شاخه رود
sprout جوانه شاخه
sprouted جوانه شاخه
sprouts جوانه شاخه
twigs : شاخه کوچک
alley شاخه ماز
sprig شاخه کوچک
spraying شاخه کوچک
coppice شاخه زاد
coppices شاخه زاد
branches شاخه دراوردن
sprigs شاخه کوچک
blind alleys شاخه بن بست
branch شاخه دراوردن
twig : شاخه کوچک
grain شاخه چنگال
forked شاخه دار
alleyways شاخه ماز
crotches تیر دو شاخه
spray شاخه کوچک
ramifications شاخه شاخگی
topper شاخه زن سوهان
toppers شاخه زن سوهان
sprays شاخه کوچک
winging شاخه شعبه
wing شاخه شعبه
affluent شاخه رود
arborescent شاخه مانند
link شاخه رابط
banana pin دو شاخه رادیو
battery charging plug دو شاخه باتری پر کن
offshoots شاخه نورسته
ramification شاخه شاخگی
sprayed شاخه کوچک
offshoot شاخه نورسته
blind alley شاخه بن بست
crotch تیر دو شاخه
sprit جوانه یا شاخه کوچک
To cut off a branch . شاخه ای را قطع کردن
cluster اویز چند شاخه
two pin plug دو شاخه وسایل برقی
tine نوک شاخه یاسیخ
clusters اویز چند شاخه
cluster bombs اویز چند شاخه
tri corn کلاه سه گوشه سه شاخه
utensil plug دو شاخه وسایل برقی
wind component شاخه سمتی باد
twin plug دو شاخه وسایل برقی
strick شاخه درخت کتان
cluster bomb اویز چند شاخه
dog-leg [شاخه فرعی پله]
bifurcation تقسیم بدو شاخه
deflection component of trail شاخه سمتی مسیر
deadwood شاخه خشکیده درخت
layers رگه شاخه خوابانده
legs شاخه مسیر حرکت
to lop off a branch [from a tree] شاخه ای را [از درختی] بریدن
leg شاخه مسیر حرکت
bayou شاخه فرعی رودخانه
pruning knife چاقوی شاخه زنی
pricket شمعدان شاخه دار
percher مرغ شاخه نشین
bifurcation شکاف گاه شاخه
layer رگه شاخه خوابانده
hierarchical communications system شاخه ها و زیر دایرکتوری ها
truncate شاخه زدن ناقص کردن
pallet truck جرثقیل دستی [یا برقی] با دو شاخه
lifting cart جرثقیل دستی [یا برقی] با دو شاخه
unplugs خارج کردن دو شاخه از سوکت
unplugged خارج کردن دو شاخه از سوکت
unplug خارج کردن دو شاخه از سوکت
vimineous دارای شاخه وترکههای خم شونده
pallet jack جرثقیل دستی [یا برقی] با دو شاخه
unplugging خارج کردن دو شاخه از سوکت
trifurcate بسه شاخه تقسیم شدن
leg خط واصل بین دو نقطه شاخه
divided magnetic circuit مدار مغناطیسی چند شاخه
descending branch شاخه نزولی مسیر گلوله
deflection component of trail شاخه سمتی معبر حرکت
candelabrum شمع دان چند شاخه
cultrated بشکل چاقوی شاخه زنی
cultrate بشکل چاقوی شاخه زنی
subshrub شاخه فرعی گیاه کوچک
the tree shoot out brances ازدرخت شاخه هایی بیرون زد
tridentate نیزه سه شاخه عصای سه دندانه
trident نیزه سه شاخه عصای سه دندانه
truncating شاخه زدن ناقص کردن
truncates شاخه زدن ناقص کردن
truncated شاخه زدن ناقص کردن
legs خط واصل بین دو نقطه شاخه
branched chain structure ساختار زنجیری شاخه دار
randie branching index شاخص شاخه زنی رندیچ
chandelier شمع دان چند شاخه لوستر
chandeliers شمع دان چند شاخه لوستر
fork محل انشعاب چند شاخه شدن
crotch محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
snagged پراز ته شاخه دارای برامدگیهای ناصاف
forking محل انشعاب چند شاخه شدن
crotches محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
microgroove سه شاخه قابل تعویض میان صفحات گرامافون
timber hitch گره وصل کردن زه به شاخه پایین کمان
roots بالاترین دایرکتوری که از آن سایر دایرکتورها شاخه می شوند
root بالاترین دایرکتوری که از آن سایر دایرکتورها شاخه می شوند
mammalogy یک شاخه از جانور شناسی که راجع به پستانداران است
plug ایجاد اتصال الکتریکی با قرار دادن دو شاخه در سوکت
plugging ایجاد اتصال الکتریکی با قرار دادن دو شاخه در سوکت
plugs ایجاد اتصال الکتریکی با قرار دادن دو شاخه در سوکت
pin فلز کوچک یا بخشی از دو شاخه که در سوراخ سوکت می رود
radiochemistry یک شاخه از شیمی که بااثرات شیمیایی رادیواکتیوسرو کار دارد
chock قطعه فلزی 2 شاخه که طنای مهار ازان میگذرد
pinning فلز کوچک یا بخشی از دو شاخه که در سوراخ سوکت می رود
pinned فلز کوچک یا بخشی از دو شاخه که در سوراخ سوکت می رود
axil گوشه یا زاویه بین شاخه یا برگ با محوری که از ان منشعب میشود
thyrsus نیزهای که سر ان میوه کاج ویا شاخه انگور نصب شده
lyrebird سه نوع مرغ شاخه نشین گنجشکی استرالیا ازجنس menura
three pin plug ورودی استاندارد با سه شاخه برای اتصال وسیلله الکتریکی به منبع اصل الکتریسیته
arabesque منبت کاری [تزئین شده با شاخه ها، برگ ها و میوه ها یا صورتک های انسان و حیوان]
decision علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
decisions علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
resource یکی از دو انشعاب فایل . شاخه منبع حاوی منابع مورد نیاز فایل است
shoot رویش انشعابی رویش شاخه
shoots رویش انشعابی رویش شاخه
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com