Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (17 milliseconds)
English
Persian
ramify
شاخه دادن
Search result with all words
plug
ایجاد اتصال الکتریکی با قرار دادن دو شاخه در سوکت
plugging
ایجاد اتصال الکتریکی با قرار دادن دو شاخه در سوکت
plugs
ایجاد اتصال الکتریکی با قرار دادن دو شاخه در سوکت
Other Matches
hierarchical communications system
شبکهای که هر شاخه آن تعدادی زیر شاخه جداگانه دارد
to brachiate
از شاخه به شاخه پریدن
[بازوپیمایی کردن]
branch
شاخه شاخه شدن
ramify
شاخه شاخه شدن
arborization
شاخه شاخه شدگی
branches
شاخه شاخه شدن
forkedly
بطور شاخه شاخه
dog leg
شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
bifurcate
چنگالی شدن شاخه شاخه شدن
receding leg
شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
branches
شاخه
plugging
دو شاخه
limb
شاخه
limbs
شاخه
branch
شاخه
plugs
دو شاخه
fork
سه شاخه
bough
شاخه
boughs
شاخه
connection plug
دو شاخه
branch cutter
شاخه بر
fork
شاخه
forking
سه شاخه
bifurcation
شاخه
arm
شاخه
trifid
سه شاخه
trifurcation
سه شاخه
furcate
شاخه شاخه
doddered
بی شاخه
virga
شاخه
Br
شاخه
three way
سه شاخه
acaulescent
بی شاخه
embranchment
شاخه
branch lines
شاخه
knag
ته شاخه
nid
شاخه
limbless
بی شاخه
ramus
شاخه
ramulous
شاخه شاخه
ramulose
شاخه شاخه
forking
شاخه
branch line
شاخه
pin
در شاخه
nib
شاخه
intersection leg
شاخه
nibs
شاخه
pinned
در شاخه
variations
شاخه
plug
دو شاخه
pinning
در شاخه
variation
شاخه
tributary
شاخه انشعاب
tributary
شاخه رود
bifurcate
دو شاخه شدن
tow level forked junction
دو شاخه ناهمکف
twig
: شاخه کوچک
boughed
شاخه دار
traverse leg
شاخه پیمایش
twigs
: شاخه کوچک
branchlet
شاخه کوچک
grain
شاخه چنگال
branching
شاخه گزینی
link
شاخه رابط
branchy
شاخه دار
wing
شاخه شعبه
cable connector
دو شاخه کابل
winging
شاخه شعبه
tributaries
شاخه انشعاب
biramous
دارای دو شاخه
sprouted
جوانه شاخه
tributaries
شاخه رود
tow level forked junction
دو شاخه دو ترازه
triradiate
سه شاخه سه شعاعی
toppers
شاخه زن سوهان
topper
شاخه زن سوهان
ramifications
شاخه شاخگی
ramification
شاخه شاخگی
offshoots
شاخه نورسته
offshoot
شاخه نورسته
branches
شاخه دراوردن
line of business
شاخه پیشه
blind alley
شاخه بن بست
blind alleys
شاخه بن بست
coppice
شاخه زاد
coppices
شاخه زاد
twigged
شاخه دار
sprout
جوانه شاخه
twiggy
شاخه دار
twing
شاخه کوچک
battery charging plug
دو شاخه باتری پر کن
banana pin
دو شاخه رادیو
viminal
شاخه دهنده
sprouts
جوانه شاخه
arborescent
شاخه مانند
Dont break that branch off.
آن شاخه رانشکن
affluent
شاخه رود
branch
شاخه دراوردن
ramiform
شاخه مانند
tuning fork
دو شاخه صوتی
gray ramus
شاخه خاکستری
sprays
شاخه کوچک
spraying
شاخه کوچک
three arm protractor
نقاله سه شاخه
sprayed
شاخه کوچک
spray
شاخه کوچک
fork of ... river
شاخه رودخانه ...
sprigs
شاخه کوچک
sprig
شاخه کوچک
female plug
دو شاخه ماده
secateur
شاخه قطع کن
forked
شاخه دار
crotch
تیر دو شاخه
spriggy
شاخه دار
branch
شاخه
[دانشی]
field
شاخه
[دانشی]
division
شاخه
[دانشی]
insessorial
شاخه نشین
intersection leg
شاخه یک همبر
subshrub
شاخه کوچک
crotches
تیر دو شاخه
tuning forks
دو شاخه صوتی
alleyways
شاخه ماز
alleys
شاخه ماز
lamin
شاخه پردهای
dog leg
شاخه فرعی
lamina
شاخه پردهای
provine
شاخه خوابانده
ramify
شاخه بستن
prongs
شاخه رودیانهر
distributary
رود شاخه
prong
شاخه رودیانهر
outbranch
شاخه گستردن
linear portion
شاخه خطی
ram's horn hook
قلاب دو شاخه
passerine
شاخه نشین
easing out line
شاخه شل کننده
area
شاخه
[دانشی]
disbranch
بی شاخه کردن
alley
شاخه ماز
hierarchical communications system
شاخه ها و زیر دایرکتوری ها
sprit
جوانه یا شاخه کوچک
cluster
اویز چند شاخه
pruning knife
چاقوی شاخه زنی
deadwood
شاخه خشکیده درخت
legs
شاخه مسیر حرکت
strick
شاخه درخت کتان
clusters
اویز چند شاخه
percher
مرغ شاخه نشین
pricket
شمعدان شاخه دار
leg
شاخه مسیر حرکت
cluster bomb
اویز چند شاخه
To cut off a branch .
شاخه ای را قطع کردن
two pin plug
دو شاخه وسایل برقی
twin plug
دو شاخه وسایل برقی
deflection component of trail
شاخه سمتی مسیر
to lop off a branch
[from a tree]
شاخه ای را
[از درختی]
بریدن
bifurcation
شکاف گاه شاخه
bifurcation
تقسیم بدو شاخه
layers
رگه شاخه خوابانده
layer
رگه شاخه خوابانده
tri corn
کلاه سه گوشه سه شاخه
utensil plug
دو شاخه وسایل برقی
dog-leg
[شاخه فرعی پله]
cluster bombs
اویز چند شاخه
bayou
شاخه فرعی رودخانه
tine
نوک شاخه یاسیخ
wind component
شاخه سمتی باد
pallet truck
جرثقیل دستی
[یا برقی]
با دو شاخه
leg
خط واصل بین دو نقطه شاخه
the tree shoot out brances
ازدرخت شاخه هایی بیرون زد
pallet jack
جرثقیل دستی
[یا برقی]
با دو شاخه
lifting cart
جرثقیل دستی
[یا برقی]
با دو شاخه
unplug
خارج کردن دو شاخه از سوکت
unplugged
خارج کردن دو شاخه از سوکت
unplugging
خارج کردن دو شاخه از سوکت
legs
خط واصل بین دو نقطه شاخه
randie branching index
شاخص شاخه زنی رندیچ
unplugs
خارج کردن دو شاخه از سوکت
candelabrum
شمع دان چند شاخه
subshrub
شاخه فرعی گیاه کوچک
descending branch
شاخه نزولی مسیر گلوله
truncated
شاخه زدن ناقص کردن
branched chain structure
ساختار زنجیری شاخه دار
truncates
شاخه زدن ناقص کردن
truncating
شاخه زدن ناقص کردن
vimineous
دارای شاخه وترکههای خم شونده
cultrate
بشکل چاقوی شاخه زنی
trident
نیزه سه شاخه عصای سه دندانه
tridentate
نیزه سه شاخه عصای سه دندانه
trifurcate
بسه شاخه تقسیم شدن
deflection component of trail
شاخه سمتی معبر حرکت
cultrated
بشکل چاقوی شاخه زنی
divided magnetic circuit
مدار مغناطیسی چند شاخه
truncate
شاخه زدن ناقص کردن
reducing
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduce
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduces
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
chandeliers
شمع دان چند شاخه لوستر
crotches
محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com