Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
quackery
شارلاتان بازی حلیه گری
Other Matches
sciolism
اطلاعات ومعلومات سطحی شارلاتان بازی
medicaster
شارلاتان
mountebank
شارلاتان
quacksalver
شارلاتان
sciolistic
شارلاتان
mountebanks
شارلاتان
charlatans
شارلاتان
charlatan
شارلاتان
crocus
طبیب شارلاتان
crocuses
طبیب شارلاتان
quack
شارلاتان زبان باز
quacks
شارلاتان زبان باز
quacked
شارلاتان زبان باز
quacking
شارلاتان زبان باز
sciolist
دانشمندنما دارای اطلاعات سطحی شارلاتان
shinny
بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
harlequinade
بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame
مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
cutthroat
بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
misplay
بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
gamesmanship
مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
game
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
shinney
بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
dib
ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
kiss in the ring
بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
fire fight
ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
to make a trick
با کارت شعبده بازی کردن
[ورق بازی]
inning
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
charlatanic
امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
harlepuinade
نمایش لال بازی ودلقک بازی
crampet game
بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
Bureaucracy . Red tape .
کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
batting order
ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
round robin (tournament or contest)
<idiom>
بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
billiard point
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
set the game
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the score
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
openness
بازی
game
بازی
playing
بازی
slackness
بازی
grey hound
سگ بازی
watermanship
اب بازی
plays
بازی
dibasic
دو بازی
solitaires
تک بازی
falconine
بازی
solitaire
تک بازی
sportiveŠetc
بازی کن
played
بازی
gaming
بازی
fun
بازی
actions
بازی
play
بازی
action
بازی
home
بازی
homes
بازی
clearance
بازی
basics
بازی
partie
بازی
hopscotch
بازی لی لی
patulousness
بازی
plain dealing
بازی
basic
بازی
cog
حقه بازی
hustles
بازی هشیارانه
polo
چوگان بازی
footballs
بازی فوتبال
cogs
حقه بازی
rinks
یخ بازی کردن
football
بازی فوتبال
hustled
بازی هشیارانه
hustle
بازی هشیارانه
sporting
بازی دوست
bandying
چوگان بازی کچ
chicanery
حیله بازی
play-acting
بازی کردن
trick
شعبده بازی
play-acting
تو بازی رفتن
tricked
شعبده بازی
play-acts
بازی کردن
tricking
شعبده بازی
chicaneries
حیله بازی
play-acts
تو بازی رفتن
handout
نوبت بازی
handouts
نوبت بازی
bandy
چوگان بازی کچ
rink
یخ بازی کردن
skiing
اسکی بازی
paraphrases
بازی با الفاظ
paraphrased
بازی با الفاظ
skate
بازی تهاجمی
three knights' game
بازی سه اسب
skated
بازی تهاجمی
paraphrase
بازی با الفاظ
miscast
بد بازی کردن
the social evil
جنده بازی
video game
بازی دیدنی
video games
بازی دیدنی
stanzas
بخشی از بازی
stanza
بخشی از بازی
power games
بازی قدرتی
rink
میدان یخ بازی
hustling
بازی هشیارانه
To be acting. To put it on .
رل بازی کردن
skates
بازی تهاجمی
paraphrasing
بازی با الفاظ
cage
بازی بسکتبال
cages
بازی بسکتبال
to make a goal
یک بازی بردن
to keep score
بازی رانگاهداشتن
factionalism
فرقه بازی
power game
بازی قدرتی
golfing
بازی گلف
bandies
چوگان بازی کچ
whoredom
فاحشه بازی
gimmickry
حقه بازی
holdout
خودداری از بازی
skating
اسکیت بازی
holdouts
خودداری از بازی
paperwork
کاغذ بازی
firework
آتش بازی
fireworks
اتش بازی
bonfire
اتش بازی
bonfires
اتش بازی
gaming
قمار بازی
tricksy
بازی کن خنده کن خنده و بازی کن
playthings
اسباب بازی
plaything
اسباب بازی
wargaming
بازی جنگ
footballers
فوتبال بازی کن
footballer
فوتبال بازی کن
fence
شمشیر بازی
child's play
بچه بازی
fences
شمشیر بازی
child's play
بازی کودکان
war game
بازی جنگ
Frisbee
بازی با فریزبی
rugby
بازی رگبی
wordplay
بازی با لغات
Frisbees
بازی با فریزبی
trickiness
حقه بازی
monkey business
کچلک بازی
twiddle
بازی کردن
double
بازی دوبل
doubled
بازی دوبل
trapze
بند بازی
play-act
بازی کردن
doubled up
بازی دوبل
play-act
تو بازی رفتن
play-acted
بازی کردن
fencing
ششمشیر بازی
play-acted
تو بازی رفتن
tooth clearance
بازی دندانه
hanky-panky
روباه بازی
party politics
حزب بازی
hanky-panky
حقه بازی
pantomime
لال بازی
pantomimes
لال بازی
playfully
با خنده و بازی
speculation
سفته بازی
full-time
09 دقیقه بازی
twiddling
بازی کردن
twiddles
بازی کردن
jiggery-pokery
حقه بازی
twiddled
بازی کردن
charade
نوعی بازی
bandied
چوگان بازی کچ
sharp practice
حقه بازی
fornication
جنده بازی
puppetry
خیمه شب بازی
half back
میان بازی کن
puppet show
خیمه شب بازی
half time
نیمه بازی
halt back
میان بازی کن
hanky panky
حقه بازی
hanky panky
روباه بازی
hard game
بازی دشوار
pugilism
بوکس بازی
harlepuinade
حقه بازی
headhunting
خشونت در بازی
headwork
با سر بازی کردن
hocus pocus
حقه بازی
hocus pocus
ورودحقه بازی
hopscotch
بازی اکرودوکر
grandstand play
بازی مهیج
puppetry
عروسک بازی
four handed game
بازی چهارنفره
radial play
بازی عرضی
free handedness
دست بازی
free play
بازی ازاد
quiot
لیس بازی
game ball
توپ بازی
game cycle
دوره بازی
quackery
حقه بازی
game of chance
بازی قمار
game plan
استراتژی بازی
game theory
نظریه بازی
game theory
تئوری بازی
gamesomeness
بازی گوشی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com