Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
turbocharger
شارژری در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
Other Matches
turbosupercharger
سوپر شارژی در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
air turbine starter
استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
waste gate
مکانیزم کنترلی برای توربین گازهای خروجی موتورهای دارای توربوشارژر
turbopump
پمشی که توسط توربینی که بوسیله گازهای حاصل ازسوختن سوختهای راکت به چرخش درامده به حرکت درمی اید
burner cans
محفظه احتراق موتورهای توربینی
air impingment starter
نوعی استارتر در موتورهای توربینی کوچک
stellite
الیاژهای سخت جهت ساختن موتورهای پیستونی
best economy mixture
نسبت متناسب سوخت و بنزین در موتورهای پیستونی جهت حصول بیشترین برد پروازی
carbon seal
وسیلهای مقاوم در برابرگرما که در موتورهای توربینی برای جلوگیری ازخروج یا نشت روغن ازمحفظه یاتاقان بکار میرود
chocked nozzle
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
supercharger
شارژری که توسط میل لنگ وچرخدنده افزاینده و یاتوربینی که در مجرای اگزوزقرارگرفته میچرخد و دانسیته هوا را افزایش میدهد
constant speed unit
گاورنری که توسط موتور کارمیکند و ملخ را کنترل مینماید
attitude gyro
الت نشان دهنده پروازی که توسط ژایرو کارمیکند
breathing
جریان هوا و گازهای خروجی از موتور
gas trubine
توربینی که توسط گاز کار وحرکت میکند
reactionpropulsion
سیستم پرتاب جت با استفاده از نیروی عکس العمل گازهای خروجی از یک لوله
turbostarter
استارتر موتوراصلی که توسط توربینی میچرخد که خودتوسط خروج گاز به حرکت درامده
collector ring
منیفلد یا گازگاه دایرهای برای هدایت گازهای خروجی ازسیلندرهای موتور رادیال یاستارهای
low supercharger gear
دور کم سوپرشارژر درموتورهای پیستونی که معمولا بصورت اتوماتیک توسط یک فشارسنج کنترل میشود
h engine
موتور پیستونی با دو ردیف سیلندر روبروی قائم دوتایی و با دو میل لنگ که به خروجی مرکزی متصل شده اند
muffs
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muff
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffing
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffed
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
near letter quality
خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
flip-flop
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopped
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
overlap processing
پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری
peripheral
خروجی یا ذخیره سازی که توسط CPU کنترل میشود
i/o
محل حافظه که توسط پورت ورودی / خروجی برای انتقال داده با CPU استفاده میشود
check plot
یک ترسیم قلمی که به طورخودکار توسط سیستم CADقبل از ایجاد خروجی نهایی برای اصلاح و ویرایش تصویری تولید شود
queueing
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
burn the candle at both ends
<idiom>
یکسره کارمیکند
reliable
ناگ خوب کارمیکند
that watch is a good t. k
ان ساعت خوب کارمیکند
cameraman
ادمیکه بادوربین کارمیکند
cameramen
ادمیکه بادوربین کارمیکند
source
مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
keel block
تیر حمالی که به کشش کارمیکند
chiaroscurist
هنرمندی که سیاه قلم کارمیکند
turbojet
جت توربینی
milk maid
زنی که درشیرخانه یا شیر فروشی کارمیکند
turbine pump
پمپ توربینی
turboblower
دمنده توربینی
turboblower
بادبزن توربینی
underway
درمسیر حرکت
hard
مستقیما درمسیر موردنظر
harder
مستقیما درمسیر موردنظر
hardest
مستقیما درمسیر موردنظر
mutual terms
شرایطی که بموجب ان دو تن بجای اینکه پول بدهند کارمیکند
turboprop
ملخ توربینی ناو یا هواپیما
bore hole pump
تلمبه توربینی چاه عمیق
hydraulic tracer control
کنترل پیستونی
plunger magnet
مغناطیس پیستونی
piston engine
موتور پیستونی
reciprocating compressor
کمپرسور پیستونی
plunger pump
پمپ پیستونی
piston pump
پمپ پیستونی
reciprocating engine
موتور پیستونی
plug nozzle
نازلی در موتورهای راکت بامحفظه احتراق حلقوی وپیچشی
electronic
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
eyeservant
نوکری که فقط هنگام موافبت اقایش خوب کارمیکند نوکرپیش رو
pole sitter
راننده نزدیک به نرده داخلی درمسیر
turbos
پیشوندی بمعنی توربینی ووابسته به توربین
ess
دو پیچ در سمت مخالف درمسیر صحرایی
turbo
پیشوندی بمعنی توربینی ووابسته به توربین
piston blowing engine
موتور دمنده پیستونی
wet sump
تشتک موتور پیستونی
acid gases
گازهای اسیدی
perfect gazes
گازهای ساده
flue gas
گازهای دودکش
single component gases
گازهای تک جزیی
tubing
ورزش یا تفریح قایق سواری درمسیر رود
lay to
قایق را درمسیر باد اوردن وثابت نگهداشتن
jet a
سوخت موتور توربینی که دردمای 04 درجه منجمدمیشود
charactristic velocity
مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
cetane rating
اشل عددی برای سنجش میزان بهسوزی سوختهای موتورهای دیزل
set up
اماده کردن اتومبیل برای مسابقه درمسیر معین
noble gas crystal
بلور گازهای بی اثر
inert gas crystal
بلور گازهای بی اثر
g , series
گازهای سمی گروه ژ
attitude motor
موتورهای راکت کوچک برای کنترل وضعیت رسانگر فضایی در حال حرکت
MS DOS
سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده روی دیسک را مدیریت میکند و خروجی و ورودی کاربر را نمایش میدهد.DOS-MS سیستم عامل تک کاربر و تک کار کاره است و توسط واسط خط دستور در کنترل میشود
counter disengagement
حرکت شمشیر به دور شمشیرحریف برای مواجهه درمسیر قبلی
chromosphere
لایه نازکی از گازهای نسبتاشفاف
chemical warfare
جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
compressor inlet temperature
دمای گازهای ورودی کمپرسور
inert gas arc welding
جوش برق با گازهای بی اثر
movable dam
سدی که قابل انتقال بوده و مغمولا درمسیر سیل قرار می دهند
winner's circle
محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
impingement
برخورد گازهای با سرعت زیاد به ساختمان هواپیما
compression pressure
فشار گیج در سیلندرموتورهای پیستونی دروضعیت نقطه مرگ بالا
processor
وارد کردن داده توسط اپراتور که توسط کامپیوتر اجرا میشود
readable
آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
NEQ
تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
equivalence
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
non equivalence function
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
inequivalence
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
solfatara
ناحیه اتش فشانی که گازهای گوگردی از ان متصاعد میشود
v engine
موتور پیستونی که سیلندرهای ان در دو ردیف مایل بشکل 7 قرار گرفته اند
vee engine
موتور پیستونی که سیلندرهای ان در یک ردیف و بصورت مایل به یکدیگرقرار گرفته اند
digital read out
نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
cylinder block
بلوک واحدی که سیلندرهای یک موتور پیستونی خطی که با مایع خنک مشوند رادربرمیگیرد
cam ground piston
پیستونی که قطر ان در امتدادموازی با انگشتی کمتر ازقطر ان در امتداد عمود برانگشتی باشد
moto cross
مسابقه موتورسیکلت رانی درمسیر خاکی محدود تپه و پیچ جاده و پرش در دو بخش 03یا 54 دقیقه
pull down menu
فهرستی که میتواند توسط تیک کردن اشاره گر ماوس بر روی عنوان ان و یا توسط فشردن دکمه صفحه کلیدنمایش داده
naturally aspirated engine
موتور پیستونی بدون سوپرشارژر که ورود هوا به ان تحت فشار محیط صورت میگیرد
broad arrow engine
موتور پیستونی با سه ردیف سیلندر که با زاویه کمتر از09 درجه نسبت به یکدیگرقرارگرفته اند
x engine
موتور پیستونی با چهار ردیف سیلندر که از نمای روبروبصورت ایکس قرار گرفته اند
compressor bleed air
هوایی که از قسمت کمپرسورموتور توربینی برای جلوگیری از واماندگی و یابرای بکار اندازی بعضی متعلقات گرفته میشود
homosphere
قسمتی از اتمسفر که در ان تغییری در ترکیب و ساخت گازهای تشکیل دهنده مشاهده نمیشود
chrles' law
در گازهای کامل یا ایده ال در فشار ثابت دما و حجم نسبت مستقیم دارند
carburizing
گرم کردن قطعات فولادی ماشین شده در اتمسفر قوی از گازهای هیدروکربن
gasoline
سوخت موتورهای بنزینی بنزین موتور بنزین
gas discharge display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
heterosphere
قسمتی از اتمسفر که در ان ساختار و وزن مولکولی متوسط گازهای تشکیل دهنده مختلف است
air cooled engine
موتور پیستونی که گرمای تلف شده ان به وسیله پره ها یا تیغههای دور سیلندرمستقیما به جریان هواانتقال مییابد
zero lash
شرایطی در مکانیزم کنترل سوپاپهای موتور پیستونی که در ان با استفاده از ثابت هیدرولیکی مقدار لقی به صفر میرسد
stymie
قرارگرفتن گوی بازیگر درمسیر گوی حریف روی چمن نرم
stymies
قرارگرفتن گوی بازیگر درمسیر گوی حریف روی چمن نرم
stymied
قرارگرفتن گوی بازیگر درمسیر گوی حریف روی چمن نرم
stymieing
قرارگرفتن گوی بازیگر درمسیر گوی حریف روی چمن نرم
wobble pump
پمپ دستی در کابین خلبان برای وارد ساختن فشار اولیه به سوخت قبل از استارت موتور پیستونی
environment
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environments
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
menu
برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
menus
برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
virtual
که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
plasma display
صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
ignisfatuus
روشنایی شبانه بر روی زمینهای باتلاقی که تصور میرفت ازاحتراق گازهای باتلاقی بوجودمیاید
self propulsion
حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
input output processor
پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
groupware
نرم افزاری که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که به شبکه وصل اند و به آنها کمک میکند تا کار خاصی را انجام دهند. حاوی توابع مفید مثل پست الکترونیکی است که توسط تمام کاربران قابل دستیابی است
torch pot
[محفظه مشعل سوخت محفظه سوخت پاش توربینی]
lost cluster
تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
input/output
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
outflows
خروجی
outlet
خروجی
outlets
خروجی
outflow
خروجی
egress
خروجی
out put
خروجی
extrusion
خروجی
deferent
خروجی
output area
خروجی
throughput
خروجی
handler
خروجی
printout
خروجی
output
خروجی
exhaust
خروجی
outputs
خروجی
printouts
خروجی
tatal output
خروجی کل
exits
خروجی
exhausts
خروجی
handlers
خروجی
exit
خروجی
voice output
خروجی صوتی
outgoing cable
کابل خروجی
volcanic rock
سنگ خروجی
output device
دستگاه خروجی
exhaust air
هوای خروجی
fan out
پهنای خروجی
initial
خروجی صفر
initialed
خروجی صفر
after bay
مجرای خروجی
outputs
انرژی خروجی
output area
ناحیه خروجی
outfall
دهانه خروجی
exhaust cam
بادامک خروجی
secondary current
جریان خروجی
surface outflow
اب سطحی خروجی
tip top
خروجی نوار
exit road
راه خروجی
outlet box
جعبه خروجی
transmitted light
نور خروجی
exhaust stroke
ضربه خروجی
output
انرژی خروجی
exit splitter
شکافنده خروجی
initialing
خروجی صفر
initialled
خروجی صفر
cooling water outlet
خروجی اب سرد
voicing
خروجی صوت
voices
خروجی صوت
voice
خروجی صوت
after-bay
مجرای خروجی
igneous rock
سنگ خروجی
effective output
خروجی موثر
input output
ورودی خروجی
dewatering outlets
خروجی زیرین
lighting outlet
خروجی روشنایی
maximum output
خروجی حداکثر
fan out
گنجایش خروجی
initialling
خروجی صفر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com