English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
constant current charge شارژ با جریان ثابت
Other Matches
constant voltage charge شارژ با ولتاژ ثابت
NiMH نوعی باتری قابل شارژ در laptop که امکان شارژ شدن بهتر از باتری Nicad دارد. شارژ آن سریع تر است و نگران حافظه نیست
currents جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
current جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
constant current جریان مستقیم جریان ثابت باطری
steady current جریان ثابت
continuous flow جریان با دبی ثابت
charges شارژ کردن شارژ
charge شارژ کردن شارژ
regulates منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند
regulating منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند
regulate منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند
regulated منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند
marking current جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
leakage current جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
static employment کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
heat شارژ
fluxing agent شارژ
charging شارژ
heats شارژ
load شارژ کردن
loads شارژ کردن
furnace charge شارژ کوره
charge d'affaires شارژ دافر
coke per charge ذغال کک شارژ
like charge شارژ همنام
melting charge شارژ ذوب
charger دستگاه شارژ
chargers دستگاه شارژ
basic allowance شارژ انبار
liquid metal charge شارژ فلز مذاب
authorized stockage list صورت شارژ انبار
maintenance float شارژ انبار سیال
fixed capital سپرده ثابت اموال ثابت یکان
static test ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
turbocharger موتور شارژ کننده توربین
uncharged غیر مسلح شارژ نشده
chargeable آنچه قابل شارژ است
tariffs شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
maintenance float شارژ انباراضافی وسایل نگهداری اضافی
floatation سطح اماد اضافی شارژ انباراضافی
tariff شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
charge مین وسایل با بار الکتریکی شارژ می شوند
electric تعداد اتم هایی که شارژ شده اند.
charges مین وسایل با بار الکتریکی شارژ می شوند
flows سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flowed سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
standing orders دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
standing order دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
room circuit جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
inverting جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
ampere واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
dry cell battery باتری ای که قابل شارژ مجدد نیست مقایسه شودباRechergeable Battery
heterodyne ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
induction current جریان القاء شده جریان تحریک
counter current جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
sample مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sampled مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
runoff coefficient ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
three phase current جریان سه فاز جریان دوار
current flow سیلان جریان فلوی جریان
current compensation کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
parasitic current جریان نشتی جریان خارجی
standing ثابت دستورالعمل ثابت
gresham's law پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
charges ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
charge ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
NiCad نوعی باتری قابل شارژ در laptop که با باتری Nimh جایگزین شده است
charging point محل هواگیری و گازگیری درروی هواپیما محل شارژ یاپر کردن گاز
unstart انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
steadying مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
electroluminescence نور ارسال شده از نقط ه فسفری وقتی توسط الکترون یا قطعه شارژ شده پرشود
vortex ring state حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
charges خرج گذاری کردن شارژ کردن
charge خرج گذاری کردن شارژ کردن
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
d.c. machine ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
alternators ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. transformer ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
alternator ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
electromagnetism پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
fix ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
fixes ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
basic issue list اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
isotach خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
heavy current engineering مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
basic issue items وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
unshaken ثابت
static ثابت
immovable ثابت
equable ثابت
stationary ثابت
settled ثابت
stables ثابت
stable ثابت
fixed ثابت
firmer ثابت
firmest ثابت
indelible ثابت
loyal ثابت
constants ثابت
true ثابت
pegged ثابت
constant ثابت
firms ثابت
hard and fast ثابت
firm ثابت
permanent ثابت
truest ثابت
truer ثابت
changeless ثابت
fixed bridge پل ثابت
pat ثابت
pats ثابت
patted ثابت
patting ثابت
leger or ledger ثابت
steadied ثابت
standstill ثابت
sustained ثابت
sustain ثابت
thetical ثابت
fiducial ثابت
solid ثابت
steadies ثابت
steadiest ثابت
steady ثابت
steadying ثابت
solids ثابت
sustains ثابت
thetic ثابت
steadier ثابت تر
invariable ثابت
established ثابت
incommutable ثابت
unswerving <adj.> ثابت
undeviating <adj.> ثابت
resolute ثابت
fixes ثابت
specific ثابت
inalterable ثابت
fixing ثابت
rugged ثابت
disputeless ثابت
specifics ثابت
fix ثابت
fixed ثابت شده
fixed system توزیع ثابت اب
constatnt مقدار ثابت
to let the saw dust out of را ثابت کردن
fixed supply عرضه ثابت
poise ثابت واداشت ن
surefooted ثابت قدم
to bring home ثابت کردن
premanent way خط ثابت خط دائمی
standing ثابت همیشگی
standing ارتش ثابت
dielectric constant ثابت دی الکتریک
fixed storage حافظه ثابت
decay constant ثابت تباهی
fixed storage انباره ثابت
constants مقدار ثابت
fixed star ستاره ثابت
evidence ثابت کردن
screening constant ثابت پوشش
constants عدد ثابت
fixed term deposit سپرده ثابت
constants ثابت دایمی
time constant ثابت زمانی
fixed weight وزن ثابت
stabilising ثابت کردن
fixations ثابت کردن
demonstrating ثابت کردن
demonstrates ثابت کردن
demonstrated ثابت کردن
demonstrate ثابت کردن
solar constant ثابت خورشیدی
fixation ثابت کردن
stabilize ثابت کردن
stabilized ثابت کردن
stabilizes ثابت کردن
resolute ثابت قدم
prove ثابت کردن
proved ثابت کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com