Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
mythopoet
شاعر افسانه نویس
Other Matches
skald
شاعر قدیمی اسکاندیناوی داستان نویس
story teller
افسانه نویس
fabler
افسانه نویس
fictionist
افسانه نویس
fabulist
افسانه نویس
story teller
افسانه گو حکایت نویس
mythopoeia
افسانه سازی رواج افسانه
addersser or or
نامه نویس عریضه نویس
ego loss programming
تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
version
نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
versions
نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
bards
شاعر
poet
شاعر
poets
شاعر
bard
شاعر
scop
شاعر
rich in
پر از شاعر
bard
شاعر و اوازخوان
minstrels
شاعر نقال
productive of poets
شاعر پرور
minstrel
شاعر نقال
poematic
نظمی شاعر
bards
شاعر و اوازخوان
poet laureate
شاعر برجسته
horatian
شاعر لاتین
laureatel
شاعر برجسته
budding poet
جوجه شاعر
homeric
شاعر نابینای یونان
verser
شاعر و سراینده نظم
verseman
شاعر وسراینده نظم
orpheus
ارفیوس موسیقی دادن و شاعر
sweet william
گل میخک شاعر حسن یوسف
shaken
وابسته به شکسپیر شاعر نامی انگلیس
virgilian
به شیوه virgil شاعر نامی روم
trouvere
شاعر رزمی شمال فرانسه در سده یازدهم
rimester
قافیه ساز شاعر بی استعداد وکم مایه شاعرک
minnesinger
شاعر غزل سرای المانی درسدههای 21تا 41میلادی
poetaster is pejorative word
شاعرک واژه ایست که برای تحقیر شاعر بکار میرود
troubadours
شاعر بزمی ونوازنده دوره گرد قرون 11 الی 31فرانسه
troubadour
شاعر بزمی ونوازنده دوره گرد قرون 11 الی 31فرانسه
make-believe
افسانه
myths
افسانه
myth
افسانه
make believe
افسانه
figments
افسانه
fables
افسانه
fable
افسانه
fictions
افسانه
legendry
افسانه
fiction
افسانه
mythos
افسانه
mythus
افسانه
romances
افسانه
romance
افسانه
figment
افسانه
replete with fables
پر از افسانه
tales
افسانه
legends
افسانه
tale
افسانه
legend
افسانه
mythology
افسانه شناسی
mythologist
افسانه شناس
mythomania
افسانه بافی
mythopocic
افسانه ساز
mythopoeia
ایجاد افسانه
paladin
پهلوان افسانه یی
fabler
افسانه گو ناقل
mythical
افسانه امیز
fabliau
افسانه موزون
science fiction
افسانه علمی
mythoppetic
افسانه خبر
mythography
افسانه نویسی
mythographer
افسانه نگار
fabled
افسانه مانند
fabulation
افسانه بافی
confabulation
افسانه بافی
fabulousness
افسانه بودن
fabulize
افسانه گفتن
fabrication
افسانه بافی
mythically
افسانه وار
fabulously
بشکل افسانه یا دروغ
yarn
افسانه پردازی کردن
yarns
افسانه پردازی کردن
fictionalizes
بصورت افسانه دراوردن
fictionalized
بصورت افسانه دراوردن
fictionalize
بصورت افسانه دراوردن
fictionalising
بصورت افسانه دراوردن
fictionalizing
بصورت افسانه دراوردن
fictionalises
بصورت افسانه دراوردن
to pull
افسانه جعل کردن
fabulous
افسانه وار مجهول
fictionalised
بصورت افسانه دراوردن
mythologize
بصورت افسانه در اوردن
fictionize
بصورت افسانه دراوردن
odyssey
قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
odysseys
قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
yarn
الیاف داستان افسانه امیز
folkish
شبیه افسانه هاوعادات محلی
folklike
شبیه افسانه ها وعادات محلی
mythicize
بصورت افسانه یا اسطوره دراوردن
demythologize
از صورت افسانه بیرون اوردن
yarns
الیاف داستان افسانه امیز
mythologically
از روی افسانه یا تاریخ اساطیر
euhemerism
اساس تاریخی برای افسانه ها
mythologer
متخصص علم الاساطیر افسانه شناس
Oedipus
ادیپوس
[افسانه یونانی]
[پدرش را کشت و با مادرش ازدواج کرد]
lore
فرهنگ نژادی افسانه هاوروایات قومی فاصله بین چشم ومنقار
verism
رجحان اهنگ ها و روایات متداول برروایات و اهنگهای قهرمانی و افسانه امیز
phoenix
مرغ آتشین
[سیمرغ]
[نقش این پرنده افسانه ای در فرش های ترکی، چینی و ایرانی استفاده می شود.]
chirographer
خط نویس
cryptographer
رمز نویس
conveyancer
قباله نویس
gnomical
کوتاه لب نویس
copyreader
سرمقاله نویس
geneologist
شجره نویس
gazetteer
روزنامه نویس
fictionist
داستان نویس
gazetteer
مجله نویس
foul copy
چرک نویس
odist
قصیده نویس
chronicler
وقایع نویس
endorseer
فهر نویس
endorser
فهر نویس
endorser
پشت نویس
epistler
رساله نویس
epistoler
نامه نویس
songwriter
ترانه نویس
emblematist
مثل نویس
elegist
مرثیه نویس
elegiast
قصیده نویس
deponent
گواهی نویس
dialogist
مکالمه نویس
dramaturge
درام نویس
editorialist
سرمقاله نویس
elegiast
مرثیه نویس
typewritter
ماشین نویس
sign writer
لوحه نویس
sign writer
تابلو نویس
scrabbler
مسوده نویس
ballpoint pens
روان نویس ها
scholiast
حاشیه نویس
rough or foul copy
چرک نویس
rewriter
دوباره نویس
proverbialist
مثل نویس
proser
نثر نویس
prosateur
نثر نویس
prosaist
نثر نویس
ballpoints
روان نویس ها
songwriter
سرود نویس
write once read many
یکبار نویس
tractarian
مقاله نویس
the psalmist
زبور نویس
tabulator
جدول نویس
tabulating machine
جدول نویس
ballpens
روان نویس ها
ball pens
روان نویس ها
proforma
پیش نویس
magazinist
مجله نویس
magazin
مجله نویس
letter writer
کاغذ نویس
letter writer
نامه نویس
lapicide
سنگ نویس
inker
مرکب نویس
idyllist
قصیده نویس
magazinist
مقاله نویس
magniloquent
قلنبه نویس
stenograph
تند نویس
phonographer
صدا نویس
paragrapher
عبارت نویس
paper stainer
کتاب نویس
orthographer
درست نویس
mythographer
اسطوره نویس
natural historian
تاریخ نویس
head liner
سرصفحه نویس
programmers
برنامه نویس
pamphleteer
رساله نویس
lexicographer
لغت نویس
lexicographers
لغت نویس
draftsmen
طرح نویس
draughtsman
طرح نویس
draughtsmen
طرح نویس
satirist
هجو نویس
satirists
هجو نویس
pamphleteers
رساله نویس
historian
تاریخ نویس
historians
تاریخ نویس
programmer
برنامه نویس
bookmaker
کتاب نویس
bookmakers
کتاب نویس
grandiloquent
قلنبه نویس
novelist
رمان نویس
minute
پیش نویس
novelists
رمان نویس
playwright
نمایشنامه نویس
playwright
پیس نویس
columnists
مقاله نویس
essayist
مقاله نویس
scriptwriters
نمایشنامه نویس
scriptwriter
نمایشنامه نویس
dramatists
نمایشنامه نویس
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com