English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
unkempt شانه نکرده
Other Matches
unbowed انحنا پیدا نکرده تعظیم نکرده
unexploded عمل نکرده مهمات عمل نکرده
hackle شانه مخصوص شانه کردن لیفهای کتان وابریشم کتان زن
reed شانه [وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
head to head رقابت شانه به شانه
look before your leap گز نکرده
indigested فکر نکرده
unsight امتحان نکرده
single ازدواج نکرده
niet le fait او نکرده است
abortive <adj.> رشد نکرده
sole ازدواج نکرده
soles ازدواج نکرده
untravelled سفر نکرده
rudimental رشد نکرده
unused عادت نکرده بکارنبرده
dud گلوله عمل نکرده
paddy برنج اسیاب نکرده
paddies برنج اسیاب نکرده
uncounselled مشورت نکرده [نداده]
seed wool پنبه خام یاپاک نکرده
order form نمونه سفارش نامه پر نکرده
nuclear dud بمب عمل نکرده اتمی
absolute dud گلوله اتمی عمل نکرده
dwarf dud بمب اتمی عمل نکرده
unfledged پر در نیاورده کاملا رشد نکرده
impennate دارای بالهای رشد نکرده
gear blank چرخ دنده کار نکرده
You haven't changed. تو هیچ تغییر نکرده ای [رفتار] .
hung striker چاشنی عمل نکرده نارنجک
he is not quite rested خوب رفع خستگی نکرده
stunted tree درخت رشد نکرده وکوتاه
cleaned که از زمان خواندن تغییری نکرده است
bomb cemetery محل تخریب بمبهای عمل نکرده
unschooled تعلیم نگرفته کار اموزی نکرده
dwarf dud جنگ افزار هستهای عمل نکرده
Nobody was late except me . هیچکس غیر از من دیر نکرده بود
clean که از زمان خواندن تغییری نکرده است
cleanest که از زمان خواندن تغییری نکرده است
cleans که از زمان خواندن تغییری نکرده است
Nothing has changed there. آنجا هیچ چیز تغییر نکرده است.
polywag دریانوردی که به نواحی استوایی سفر نکرده باشد
abortion سقط نوزاد نارس یا رشد نکرده عدم تکامل
abortions سقط نوزاد نارس یا رشد نکرده عدم تکامل
slinks انسان یاحیوان رشد نکرده وضعیف حرکت دزدکی
slink انسان یاحیوان رشد نکرده وضعیف حرکت دزدکی
slinking انسان یاحیوان رشد نکرده وضعیف حرکت دزدکی
He has never taken a step for any one . He has never raised a finger to تا کنون برای کسی قدم یبر نداشته است ( مسا عدتی نکرده )
presumptive instruction دستور برنامه تغییر نکرده که پردازش میشود تا دستورات قابل اجرا را بدست آورد
accumulated profit پولی که شرکت یا شخصی در سال های قبل به دست آورده و استفاده نکرده یا به خریداران سهام نداده است
syntactic error خطای برنامه نویسی به علت اینکه عبارت برنامه دستور زبان را رعایت نکرده است
scapulas شانه
combings دم شانه
master slave manipulator یک شانه
scapula شانه
harrower شانه زن
combed شانه
iekke شانه ها
combing شانه
epaule شانه
omoplate شانه
shoulders شانه
shouldering شانه
shouldered شانه
shoulder شانه
boek bou شانه
comb شانه
pitchforks شانه
pitchfork شانه
beater شانه
hard shoulder شانه استوار
clip ejector شانه پران
lapwing شانه بسر
clip laten شانه گیر
broad shouldered شانه پهن
epauliere زره شانه
comb case شانه دان
lapwings شانه بسر
clipped شانه فشنگ
shoulders شانه راه
clip شانه فشنگ
curry شانه یا قشوکردن
curries شانه یا قشوکردن
pectinated شانه دار
arch spring line شانه طاق
neck and neck شانه بشانه
harnessing بند شانه
ctenoid شانه مانند
teasel شانه چوپان
hoopoe شانه بسر
teasels شانه چوپان
hatchel شانه کتان
hard shouder شانه راست
hackle شانه کردن
teazels شانه چوپان
fly comb شانه ارهای
flush shoulder شانه همکف
flush shoulder شانه همسطح
flax comb شانه کتان
epauliere شانه پوش
teazles شانه چوپان
harness بند شانه
ctenophore شانه داران
harnessed بند شانه
ctenophora شانه داران
honey comb شانه عسل
clippings شانه فشنگ
shoulder blades استخوان شانه
boughs شانه حیوان
shoulder of road شانه راه
verge شانه راه
shoulder brace شانه بند
shoulder balance بالانس شانه
verge شانه نااستوار
bough شانه حیوان
verges شانه راه
soft shoulder شانه هموار
honeycomb شانه عسل
shoulder blade استخوان شانه
teazle شانه چوپان
teazle شانه زدن
heckling شانه کردن
heckles شانه کردن
heckled شانه کردن
heckle شانه کردن
honeycombs شانه عسل
scaular استخوان شانه
Afro pick شانه مخصوص فر
raised shoulder شانه سکویی
shouldered شانه راه
teazel شانه زدن
Comb ( brush ) your hair . موهایت را شانه کن
rack type cutter شانه رنده
clips شانه فشنگ
cop-outs شانه خالی
shoulder شانه راه
verges شانه نااستوار
shouldering شانه راه
brushed شانه خورده
raised shoulder شانه برجسته
cop-out شانه خالی
rake comb شانه شیاری
flinched شانه خالی کردن
shoulder roll چرخیدن روی شانه ها
teazel خارخسک شانه چوپان
square shouldered دارای شانه پهن
repudiate شانه خالی کردن
winnowwing fan جام پنجه شانه
shirk شانه خالی کردن
evade شانه خالی کردن
beat شانه خالی کردن
cop-out شانه خالی کردن
teeth of the comb دندانه های شانه
pectinate شانهای شانه دار
scapulo humeral وابسته به شانه وبازو
shirks شانه خالی کردن از
verge شانه تثبیت نشده
verge شانه خاکی جاده
verges شانه تثبیت نشده
shrug شانه را بالا انداختن
shoulder هرچیزی شبیه شانه
shouldered هرچیزی شبیه شانه
shouldering هرچیزی شبیه شانه
shoulders هرچیزی شبیه شانه
verge شانه تحکیم نشده
shrugging شانه را بالا انداختن
shirking شانه خالی کردن از
shirked شانه خالی کردن از
shrink شانه خالی کردن از
shrinking شانه خالی کردن از
shrinks شانه خالی کردن از
shirk شانه خالی کردن از
weasel شانه خالی کردن
weasels شانه خالی کردن
acromial متعلق بنوک شانه
verges شانه تحکیم نشده
bleneh شانه خالی کردن
flinch شانه خالی کردن
hard shoulder شانه تثبیت شده
hard shoulder شانه تحکیم شده
teasers شانه کننده پشم
teaser شانه کننده پشم
quails شانه خالی کردن
quail شانه خالی کردن
teazles خارزدن شانه زدن
teazels خارزدن شانه زدن
teasels خارزدن شانه زدن
verges شانه خاکی جاده
flinches شانه خالی کردن
flinching شانه خالی کردن
teasel خارزدن شانه زدن
camail زره شانه وگردن
horned grebe مرغابی شانه بسر
shrugged شانه را بالا انداختن
comber ماشین شانه زنی
heckled بباد طعنه گرفتن شانه
to c. ata difficulty ازسختی شانه خالی کردن
heckles بباد طعنه گرفتن شانه
clipped شانه فشنگ گیره کاغذ
heckle بباد طعنه گرفتن شانه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com