Dictiornary-Farsi | شاگرد پادو | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 98 (2 milliseconds)

English	Persian
shop girl	شاگرد پادو


Other Matches

footman	پادو
footboy	پادو
errand boy	پادو
leg man <idiom>	پادو
footmen	پادو
busboy	پادو
busboys	پادو
lacquey	پادو
buttons	پادو
lackey	پادو
lackeys	پادو
helper	پادو
pages	پادو
page	پادو
footpage	پادو
paged	پادو
peon	پادو
powder momey	پادو
flunkey	پادو
flunkeys	پادو
flunkies	پادو
flunky	پادو
flunkys	پادو
legman	پادو
shop boy	پادو
scullion	پادو
bellboys	پادو مهمانخانه
garcon	پسربچه پادو
callboy	پادو یا پیشخدمت
bellboy	پادو مهمانخانه
pot boy	پادو فاحشه خانه
potboy	پادو فاشحه خانه
bellhop	مخفف bopper bell پیشخدمت و پادو مهمانخانه
bellhops	مخفف bopper bell پیشخدمت و پادو مهمانخانه
apprentices	شاگرد
footboy	شاگرد
follwer	شاگرد
famulus	شاگرد
errand boy	شاگرد
schoolgirl	شاگرد
condisciple	هم شاگرد
votary	شاگرد
mate	شاگرد
mated	شاگرد
mates	شاگرد
trainees	شاگرد
apprentice	شاگرد
shop boy	شاگرد
pupil	شاگرد
schoolgirls	شاگرد
buttons	شاگرد
pupils	شاگرد
student	شاگرد
students	شاگرد
disciple	شاگرد
disciples	شاگرد
trainee	شاگرد
helper	شاگرد قالیباف
scholastic agent	شاگرد پیدا کن
shop boy	شاگرد دکان
shop girl	شاگرد دکان
houseboy	خانه شاگرد
houseboys	خانه شاگرد
assistant driver	شاگرد شوفر
boy	خانه شاگرد
boys	خانه شاگرد
cook's mate	شاگرد اشپز
counter jumper	شاگرد دکان
driver's mate	شاگرد راننده
grummet	شاگرد خانه
horseboy	شاگرد مهتر
boots	شاگرد مهمانخانه
loblolly boy or man	شاگرد جراح
protege	حمایت شده شاگرد
students	شاگرد اهل تحقیق
student	شاگرد اهل تحقیق
journey man	شاگرد یا کارگر روزمزد
boarders	شاگرد شبانه روزی
boarder	شاگرد شبانه روزی
student of law	شاگرد دانشکده حقوق
an idle pupil	شاگرد بیکار یا تنبل
paged	خانه شاگرد پیشخدمتی کردن
coach and pupil method	روش مربی و شاگرد دراموزش
page	خانه شاگرد پیشخدمتی کردن
assignments	تکلیف درسی و مشق شاگرد
assignment	تکلیف درسی و مشق شاگرد
to be at the foot of any one	پیرو یا شاگرد کسی بودن
pages	خانه شاگرد پیشخدمتی کردن
truants	شاگرد یا ادم طفره رو مکتب گریز
truant	شاگرد یا ادم طفره رو مکتب گریز
undergrad u te	شاگرد درجه نگرفته شاگردپایین رتبه
underclassman	شاگرد سالهای اول و دوم دانشگاه
grader	جاده صاف کن شاگرد مدرسه ابتدایی یامتوسطه
gentleman commoner	شاگرد ممتازدانشگاه اکسفوردو کمبریج که شهریهای بیشترازشاگردان عادی میپردازد
resident school	مدارس حضوری یا مدارسی که شاگرد عملا در کلاس حاضر میشود
knife boy	خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
parlour boarder	شاگرد شبانه روزی که نزدخانواده رئیس شبانه روزی زندگی میکند