English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
proportion شباهت مقدار
proportions شباهت مقدار
Other Matches
simulacrum شباهت ریایی شباهت تصنعی
set 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
tabled استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabling استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
defaulting مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
paasche price index یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
analogue شباهت
nighness شباهت
similarities شباهت
similarity شباهت
comparableness شباهت
analog شباهت
anomalous بی شباهت
likenesses شباهت
equality شباهت
hairiness شباهت به مو
resemblance شباهت
semblance شباهت
likeness شباهت
unlike بی شباهت
nearness شباهت
analogues شباهت
analogies شباهت
analogy شباهت
self identity شباهت تام
assonance شباهت صدا
resembling شباهت داشتن
to look like شباهت داشتن
atavism شباهت به نیاکان
semblable شباهت شبیه
propinquity شباهت قرابت
assimilatory شباهت دهنده
verisimilitude شباهت به واقعیت
not nearctic هیچ شباهت
similitude شباهت صورت
resemble شباهت داشتن
d. likeness شباهت دور
d. likeness شباهت اندک
approximations شباهت زیاد
approximation شباهت زیاد
apparence شباهت طبیعی
atavistic شباهت به نیاکان
dissimilar بی شباهت غیرمشابه
analogy شباهت همانندی
analogies شباهت همانندی
homophyly شباهت فامیلی
leafiness شباهت برگ
homophyly شباهت خانوادگی
resembled شباهت داشتن
resembles شباهت داشتن
simulacrum شباهت وهمی
mossiness شباهت خزه
frutescence شباهت به گلبن
to resemble somebody شباهت به کسی داشتن
Be a dead ringer for someone <idiom> شباهت زیاد دو نفر
parity of reasoning قیاس یا شباهت استدلال
simulative دارای شباهت فاهری
gauziness شباهت به گارس یاتنزیب
assimilative هم جنس شونده شباهت دار
dosage مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosages مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
simulating شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
gristliness شباهت به نرمه استخوان حالت غضروفی
You are sure a dead ringer for muy brother. تو قطعا شباهت زیادی با برادر من داری.
homomorphy شباهت ساختمانی واساسی بین دو چیز
simulates شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
simulate شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
law of demand براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
dissimilate ناجور و بی شباهت کردن سبب اختلاف شدن
me too دارای شباهت تبلیغاتی نسبت برقیب سیاسی خود
bandwidth در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
preventive detention تمدید مدت حبس مجرم به عادت که تقریبا" به سیستم اجرای نظرتشدید مجازات و یا مواردپیش بینی شده در قانون اقدامات تامینی شباهت دارد
checksum آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
check total آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
lappets [حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.]
deal مقدار
values مقدار
iso quant مقدار
valuing مقدار
summa مقدار
percentage مقدار
percentages مقدار
soupcon مقدار کم
single valued تک مقدار
deals مقدار
penny worth مقدار کم
what چه مقدار
batch مقدار
total مقدار
batches مقدار
smidgen مقدار کم
smidgin مقدار کم
modicum مقدار کم
spatters مقدار کم
spattering مقدار کم
spattered مقدار کم
mouthfuls مقدار
mouthful مقدار
sum مقدار
value مقدار
sup مقدار
supped مقدار
supping مقدار
sups مقدار
spatter مقدار کم
scantling مقدار
amounting مقدار
amounts مقدار
volumes مقدار
measurment مقدار
size مقدار
amounted مقدار
royalty tonnage مقدار
truth table دو مقدار
dealt مقدار
quantities مقدار
quantity مقدار
sizes مقدار
volume discount مقدار
volume مقدار
sprinkling مقدار کم
magnitude مقدار
t value مقدار تی
amount مقدار
outturn مقدار
extent حد مقدار
quantum مقدار
volume of sales مقدار فروش
dosing مقدار مجاز
dose مقدار دارو
dosed مقدار مجاز
parameters مقدار ثابت
scalar value مقدار عددی
rated value مقدار نامی
shear value مقدار برش
mileage مقدار کیلومتر
dosing مقدار دارو
doses مقدار دارو
mileage مقدار کارکردموتور
sign magnitude علامت و مقدار
dose مقدار مجاز
trace element عنصر کم مقدار
slather مقدار زیاد
relative value مقدار نسبی
parameter مقدار ثابت
sign and magnitude علامت و مقدار
rated quantity مقدار اسمی
doses مقدار مجاز
dosed مقدار دارو
quantum of action مقدار اثر
guest element عنصر کم مقدار
proper value ویژه مقدار
characteristic root مشخصه مقدار
characteristic root ویژه مقدار
characteristic number مشخصه مقدار
characteristic number ویژه مقدار
certificate of quantity گواهی مقدار
certificate of measurement گواهی مقدار
calorific power مقدار حرارتی
maximum ratings مقدار حداکثر
maximum value مقدار حداکثر
average value مقدار میانگین
average value مقدار متوسط
proper value مشخصه مقدار
logical value مقدار منطقی
expected value مقدار نظری
electrical quantity مقدار الکتریسیته
eigenvalue مقدار مشخصه
eigenvalue ویژه مقدار
initial value مقدار اولیه
drib مقدار کمی
instantaneous value مقدار لحظهای
debit balance مقدار بدهکاری
data value مقدار داده
jillion مقدار زیاد
constatnt مقدار ثابت
light value مقدار نور
auxiliary value مقدار کومکی
mean value مقدار متوسط
approximate value مقدار تقریبی
valuing قدر مقدار
values قدر مقدار
value قدر مقدار
rotation مقدار چرخش یک شی
hoists مقدار کشش
hoisted مقدار کشش
hoist مقدار کشش
quantity discount مقدار تخفیف
quantity of capital مقدار سرمایه
quantity of demand مقدار تقاضا
quantity of labor مقدار کار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com