Total search result: 237 (15 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
computer network |
شبکه کامپیوتری |
|
|
Search result with all words |
|
gateway |
اتصال میان دو شبکه نامتشابه کامپیوتری که دوشبکه ارتباطی متفاوت ومجزا را به هم وصل میکند |
gateways |
اتصال میان دو شبکه نامتشابه کامپیوتری که دوشبکه ارتباطی متفاوت ومجزا را به هم وصل میکند |
structure |
نقشه نصب کابلها در شرکت یا ساختمان بران شبکه ها کامپیوتری و تلفن |
structures |
نقشه نصب کابلها در شرکت یا ساختمان بران شبکه ها کامپیوتری و تلفن |
structuring |
نقشه نصب کابلها در شرکت یا ساختمان بران شبکه ها کامپیوتری و تلفن |
print |
کامپیوتری در شبکه که مخصوص مدیریت صفهای چاپ و چاپگرهاست |
printed |
کامپیوتری در شبکه که مخصوص مدیریت صفهای چاپ و چاپگرهاست |
prints |
کامپیوتری در شبکه که مخصوص مدیریت صفهای چاپ و چاپگرهاست |
communication |
کامپیوتری که ارسال داده در شبکه را کنترل میکند |
log |
کامپیوتری که مشخصات کاربر و داده کلمه رمز را بررسی میکند با پایگاه داده کاربر تا امکان اتصال به شبکه یا سرور را بدهد |
logs |
کامپیوتری که مشخصات کاربر و داده کلمه رمز را بررسی میکند با پایگاه داده کاربر تا امکان اتصال به شبکه یا سرور را بدهد |
satellite |
ترمینال کامپیوتری که خارج شبکه اصلی است |
satellites |
ترمینال کامپیوتری که خارج شبکه اصلی است |
interface |
کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند |
interfaces |
کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند |
host computer |
کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است |
host computers |
کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است |
dedicated |
کامپیوتری در شبکه که به چاپگر متصل است و وفیفه مدیریت کارهای چاپ و صنعت چاپ کاربران در شبکه را بر عهده دارد |
adapter |
کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد |
american national standards institute |
سازمانی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری از قبیل استانداردهای شبکه و زبانهای سطح بالا را مشخص میکند |
asynchronous |
کامپیوتری که به شبکهای وصل است تا شماره گیری مودم ها را کنترل کند و به کاربران در فاصله دور اجازه استفاده از اتصال مودم و دستیابی به شبکه بدهد |
automatic digital network |
شبکه عددی کامپیوتری |
automatic digital network |
شبکه مبادله اطلاعات کامپیوتری |
BACS |
سیستم حمل پول بین بانکها با استفاده از اتصالات کامپیوتری در یک شبکه امن |
bankers automated clearance system |
سیستم انتقال پول بین بانکها با استفاده از اتصالات کامپیوتری دریک شبکه امن |
bus network |
سیستمی که در ان تمام ایستگاهها یا دستگاههای کامپیوتری توسط بکارگیری یک کانال مشترک توزیعی یایک گذارگاه با هم دیگر ارتباط برقرار می کنند شبکه گذری شبکه خطی |
dispersed intelligence |
یک سیستم شبکه که در ان قدرت محاسباتی در کل شبکه کامپیوتری توزیع یا پخش شده است |
ethernet |
نوعی سیستم شبکه که امکان حمل اطلاعات سمعی و بصری را همانند داده کامپیوتری فراهم می اورد |
heterogeneous network |
شبکه کامپیوتری که کامپیوترهای با نوع مختلف را بهم وصل میکند |
lan |
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند تمام ایستگاههای کار شبکه محلی به سرور شبکه اصلی متصل هستند و کاربران به آن سرور وارد می شوند |
local area network |
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند |
national crime information center |
شبکه کامپیوتری FBI که مربوط به جرائم رخ داده درسراسر ایالات متحده امریکا میباشد |
non dedicated server |
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را در پس زمینه اجرا میکند و نیز برای اجرای برنامههای کاربردی نرمال در همان زمان قابل استفاده است |
teleconferencing |
بحث بین کاربران راه دور با استفاده از اتصالات کامپیوتری توسط مودم یا شبکه |
vab |
یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواند یک سیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند |
voice answer back |
یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد |
Other Matches |
|
inverting |
معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند |
invert |
معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند |
inverts |
معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند |
internetwork |
تعدادی شبکه متصل بهم با استفاده از bridge و roater که به کاربر یک شبکه امکان دستیابی به هر منبع در شبکه دیگر بدهد |
bridged |
وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است |
bridges |
وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است |
bridge |
وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است |
sequential |
پروتکل ارسال شبکه ساخت شبکه سافت VOVELL برای اجرای ارسال و دریافت شبکه IPX |
internally stored program |
کد برنامه کامپیوتری ذخیره شده روی Rom یک سیستم کامپیوتری |
off line |
وسایلی که جزو دستگاه کامپیوتری مرکزی نیستند وسایل غیر کامپیوتری یاخودکار |
remoter |
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور |
remotest |
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور |
remote |
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور |
computerised ordering systems |
سیستم سفارش کامپیوتری خرید کامپیوتری |
computer graphics |
نگاره سازی کامپیوتری گرافیک کامپیوتری |
localtalk |
استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند |
plug compatible manufacurer |
شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود |
captures |
حذف یک Token از شبکه برای اینکه داده در شبکه ارسال شود |
capture |
حذف یک Token از شبکه برای اینکه داده در شبکه ارسال شود |
capturing |
حذف یک Token از شبکه برای اینکه داده در شبکه ارسال شود |
networking |
1-سازمان شبکه . 2-اتصال دو یا چند شبکه در یک اتاق یا ساختمانهای مختلف |
NDIS |
بین نرم افزار درایور شبکه و کارتهای آداپتور شبکه |
synchronous |
. شبکه ارتباطی که در آن تمام عملیات شبکه با یک سیگنال زمان بندی کنترل میشود |
Xerox Network System |
پروتکل شبکه ساخت aerox که پایهای برای پروتکلهای شبکه novell IPX است |
wiring |
جعبهای که سیم بندی شبکه یا بخشهای شبکه خاتمه می یابند و بهم وصل هستند |
ODI |
واسط استاندارد معرفی شده توسط Novell برای کارت واسط شبکه که به کاربران امکان میدهد فقط یک درایور شبکه داشته باشند که با تمام کارتهای واسط شبکه کار میکند. استاندارد پیش از یک پروتکل را پشتیبانی میکند. مثل IPX و NetBEUI |
speech scrambling |
نفوذ در شبکه مکالماتی دخالت در شبکه صوتی و به هم زدن ان |
grid convergence |
تقارب نصف النهارات یا کجی شبکه انحراف شبکه |
fax |
کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است |
faxing |
کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است |
faxes |
کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است |
faxed |
کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است |
spanning tree |
روش ایجاد توپولوژی شبکه که حلقهای ندارد و در صورت شکل یا خطای شبکه باعث افزونگی میشود |
fault |
یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه |
commonest |
پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه |
commoners |
پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه |
common |
پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه |
Internetwork Packet Exchange |
پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه است |
faults |
یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه |
faulted |
یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه |
XNS |
پروتکل شبکه ساخت xerox که پایهای برای پروتکلهای شبکه Novell ipx ایجاد کرده است |
computerization |
عمل معرفی یک سیستم کامپیوتری یا تبدیل راهنمابه سیستم کامپیوتری |
IPX |
پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه به کار می رود |
CMIP |
پروتکلی که به طور رسمی توسط IOS پذیرفته شده است برای انتقال افلاعات مدیریت شبکه در شبکه |
alert |
پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند |
alerted |
پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند |
alerts |
پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند |
net |
شبکه رادیویی تور استتار شبکه |
nets |
شبکه رادیویی تور استتار شبکه |
nett |
شبکه رادیویی تور استتار شبکه |
grid current detection |
یکسوسازی شبکه اشکارسازی جریان شبکه |
gateways |
1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد |
server |
کامپیوتر متصل به شبکه که نرم افزار سیستم عامل شبکه را اجرا میکند تا کاربر دیگر واشتراک فایل و چاپگر را کنترل کند |
cloud lattice design |
طرح ابری شبکه ای که بیشتر بصورت بندی و در فرش چین دیده می شود . زمینه معمولا زرد و شبکه ها آبی رنگ می باشد . |
gateway |
1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد |
naming services |
روش انتساب نام یکتا به هر کاربر یا گره یا کامپیوتر در شبکه که به سایر کاربران امکان دستیابی به منبع اشتراکی بدهد در یک شبکه گسترده 9 |
automation |
کامپیوتری کردن دستگاهها کامپیوتری کردن خودکارکردن سیستم |
NetBEUI |
گونه پیشرفته پروتکل شبکه NetBios ساخت ماکروسافت NetBECI در شبکه قابل سیریابی نیست و برای شبکههای مابین بزرگ نامناسب میشود |
CMOT |
استفاده از پروتکلهای مدیریت شبکه CMIS , CMIP برای مدیریت دروازه ها در یک شبکه TCP / IP |
grid bias |
ولتاژپلاریزاسیون شبکه بایاس شبکه |
lattice |
شبکه بندی شبکه کاری |
lattices |
شبکه بندی شبکه کاری |
grid bias |
پتانسیل شبکه ولتاژ شبکه |
tunnelling |
روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد |
rightsizing |
فرایند جابجایی ساختار فناوری اطلاعات یک شرکت به کاراترین سخت افزار. اغلب به معنای جابجایی از شبکه مبتنی بر mainfrome به شبکه بر پایه pc |
asynchronous |
1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد |
radar netting |
تشکیل شبکه اتصالی رادارها تشکیل حلقه زنجیر ازرادارها در یک شبکه |
cell relay |
روش ارسال بستههای اطلاعاتی روی یک شبکه باند وسیع مثل roadband ISDN مثلاگ سیسیتم ATM داده را با حرکت خانههای داده بین گره ها در یک شبکه گسترده منتقل میکند |
multicast packet |
بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود |
early token release |
در شبکه FDDI یا Ring-Token سیستمی که به دو Token اجازه حضور در شبکه حلقهای میدهد که مناسب برای وقتی است که ترافیک خط بالا است |
repeater |
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند |
simple network management protocol |
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است |
bandwidth |
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است |
NIC |
تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد |
directory |
روش لیست کردن کاربران و منابع متصل به شبکه به روش ساده و با دستیابی راحت تا کاربر بتواند کاربر دیگر را با نام و با آدرس پیچیده شبکه آدرس دهی کند |
directories |
روش لیست کردن کاربران و منابع متصل به شبکه به روش ساده و با دستیابی راحت تا کاربر بتواند کاربر دیگر را با نام و با آدرس پیچیده شبکه آدرس دهی کند |
grid suppressor |
مقاومت میرایی شبکه مقاومت شبکه سوپرسورشبکه |
critical grid current |
جریان احتراق شبکه ولتاژ احتراق شبکه |
grid bias resistance |
مقاومت پلاریزاسیون شبکه مقاومت بایاس شبکه |
grid anode capacity |
فرفیت بین شبکه و اند فرفیت بین شبکه و پلاک |
computerized |
کامپیوتری |
computer simulation |
کامپیوتری |
computer word |
کلمه کامپیوتری |
computerized mail |
پست کامپیوتری |
computer language |
زبان کامپیوتری |
computer utility |
خدمات کامپیوتری |
tools |
در سیستم کامپیوتری |
computerization |
کامپیوتری کردن |
computerization |
کامپیوتری شدن |
computerized game playing |
بازیهای کامپیوتری |
computerizing |
کامپیوتری کردن |
computerised |
کامپیوتری کردن |
computerizes |
کامپیوتری کردن |
computerize |
کامپیوتری کردن |
computerising |
کامپیوتری کردن |
computer crime |
جرم کامپیوتری |
computerises |
کامپیوتری کردن |
computerized instruction |
اموزش کامپیوتری |
computer system |
سیستم کامپیوتری |
computer museum |
موزه کامپیوتری |
computer code |
رمز کامپیوتری |
computerized |
کامپیوتری شده |
computer letter |
حرف کامپیوتری |
computer conferencing |
کنفرانس کامپیوتری |
computer drawing |
ترسیم کامپیوتری |
computerized tomography |
رادیولوژی کامپیوتری |
computer graphicist |
گرافیست کامپیوتری |
computer game |
بازی کامپیوتری |
computer music |
موسیقی کامپیوتری |
computer operation |
عملکرد کامپیوتری |
computer design |
طراحی کامپیوتری |
desktop publishing |
نشر کامپیوتری |
business type operation |
عملیات کامپیوتری |
magazines computer oriented |
مجلات کامپیوتری |
computer program |
برنامه کامپیوتری |
computer circuits |
مدارهای کامپیوتری |
computing system |
سیستم کامپیوتری |
computer printout |
چاپ کامپیوتری |
grid bias battery |
پیل پلاریزاسیون شبکه باطری شبکه پیل پلاریزاسیون |
grid magnatic angle |
زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف شبکه مغناطیسی |
computed tomography scanning |
مغز نگاری کامپیوتری |
formed |
صفحهای از صفحات کامپیوتری |
data card |
کارت اطلاعات کامپیوتری |
tags |
بخشی از دستور کامپیوتری |
tag |
بخشی از دستور کامپیوتری |
FMS |
کنترل اعداد کامپیوتری |
computer independent language |
زبان مستقل کامپیوتری |
computer typesetting |
حروف چینی کامپیوتری |
computer simulation |
شبیه سازی کامپیوتری |
computer serrices company |
شرکت خدمات کامپیوتری |
computer programming |
برنامه نویسی کامپیوتری |
hybrid computer system |
سیستم کامپیوتری دو رگه |
forms |
صفحهای از صفحات کامپیوتری |
form |
صفحهای از صفحات کامپیوتری |
modelling |
ایجاد مدلهای کامپیوتری |
multicomputer system |
سیستم چند کامپیوتری |
computer graphics |
نگاره سازی کامپیوتری |
automated intelligence file |
پرونده اطلاعاتی کامپیوتری |
computerized data base |
پایگاه دادههای کامپیوتری |
computer information system |
سیستم اطلاعات کامپیوتری |
executed |
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند |
executes |
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند |
national computer graphics association |
انجمن ملی گرافیک کامپیوتری |
executing |
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند |
unisys |
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری |
liveware |
عملوندها و کاربران سیستم کامپیوتری |
infected computer |
کامپیوتری که یک برنامه ویروسی دارد |
illiterate |
که دستورات و عملیات کامپیوتری را نمیفهمد |
honeywell |
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری |
execution |
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند |
backgrounds |
برنامه کامپیوتری با حق تقدم پایین |
background |
برنامه کامپیوتری با حق تقدم پایین |
inputted |
کامپیوتری که داده دریافت میکند |
to play computer games |
بازی های کامپیوتری کردن |
execute |
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند |
vax |
سیستمهای بزرگ مینی کامپیوتری |
FTAM |
بین سیستمهای کامپیوتری مختلف |
input |
کامپیوتری که داده دریافت میکند |
small computer system interface |
میانجی سیستم کامپیوتری کوچک |
automatic data handling |
سیستم کامپیوتری مبادله اطلاعات |
alphas |
اولین گونه یک محصول کامپیوتری |
alpha |
اولین گونه یک محصول کامپیوتری |
cropped |
حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری |
crops |
حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری |
friendly interface |
ترکیب تجهیزات ترمینالی وبرنامههای کامپیوتری |
kilo |
واحد اندازه گیری کلمات کامپیوتری |
crop |
حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری |
absolute address |
برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق |
rescue dump |
دادهای که به طورخودکاردراثربروزخطای کامپیوتری ذخیره شود. |
machined |
کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند |
tariffs |
شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات |
tariff |
شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات |
expandable |
سیستم کامپیوتری که قابل رشد است . |
on board computer |
کامپیوتری که در یک وسیله نقلیه جا گرفته است |
looped |
برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود |
machines |
کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند |
overlap processing |
پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری |
kilos |
واحد اندازه گیری کلمات کامپیوتری |
source |
کامپیوتری که میتواند منبع را کامپایل کند |
capture |
قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری |
self- |
کامپیوتری که از برنامههای تشخیص استفاده میکند |
linear |
برنامه کامپیوتری که حلقه یا جهشی ندارد |
immediate |
روش اجرای یک دستور کامپیوتری پس از ورود |
machine address |
برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق |
pack |
دو رقم دهدهی با کد دودویی در یک کلمه کامپیوتری |
packs |
دو رقم دهدهی با کد دودویی در یک کلمه کامپیوتری |
control data corporation |
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری cyber |
computer graphics metafile |
فایل برتر نگاره سازی کامپیوتری |
captures |
قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری |
capturing |
قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری |
bridgeware |
برنامههای کامپیوتری به منظور ترجمه دستورالعملها |
machine |
کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند |
loop |
برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود |
loops |
برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود |
seconds |
کامپیوتری که از ترانزیستوربه جای لامپ استفاده کند |
targeting |
کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود. |
ncga |
Computer National انجمن ملی گرافیک کامپیوتری |
targeted |
کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود. |
processor |
سیستم کامپیوتری یا الکترونیکی برای پردازش تصویر |
target |
کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود. |