Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
venosity
شبیه ورید دارای ورید
Other Matches
venosity
دارای ورید بودن
venosity
پر از ورید
vein
ورید
veins
ورید
vena
ورید
venose
پراز رگ و ورید
venous
وریدی پر از ورید
phlebolite
سنگ ورید
venule
ورید کوچک
venesection
باز کردن ورید
venisection
باز کردن ورید
external saphenous vein
سیاهرگ یا ورید مابض
phlebitic
وابسته به اماس دیواره ورید
phlebitic
دچار اماس جدار ورید
do not strain your nerves .
با عصاب خودتان فشار نیا ورید
intravenous
موجود در سیاهرگ یا ورید داخل وریدی
intravenously
موجود در سیاهرگ یا ورید داخل وریدی
subhuman
دارای صفاتی شبیه انسان
chalybeate
دارای مزه شبیه باهن
vulvar
دارای شکافی شبیه فرج
vulval
دارای شکافی شبیه فرج
vulvate
دارای شکافی شبیه فرج
ulotrichous
دارای موهای شبیه پشم
squeaker
دارای صدای شبیه جغد یا موش
diatomaceous
دارای جدار سیلیسی شبیه گمزادان
homogamous
دارای گلهای شبیه بهم ومتجانس
homogamic
دارای گلهای شبیه بهم ومتجانس
drupaceous
دارای میوه الویی شبیه الو
pentadactylate
دارای پنج زائده شبیه پنجه
leg of mutton
دارای پاهای مثلثی شکل شبیه گوسفند
ribby
دارای دندههای بیرون امده شبیه دنده
conchoidal
دارای پستی وبلندی هایی شبیه داخل صدف
squeaky
جیغ جیغو دارای صدای شبیه جغد یاموش
hardtop
اتومبیلی شبیه اتومیلهای کروکی که دارای سقف سخت فلزی میباشد
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
palmatifid
دارای شکافی شبیه پنجه دست شکافته پنجه
zincky
بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
zinky
بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
zincy
بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
substantive
شبیه اسم دارای خواص اسم
gooseneck
هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
pinnulated
شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulate
شبیه برگچه شبیه بالچه
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
feathery
شبیه به پر
similiar
شبیه
papilionaceous
شبیه
similar to that
شبیه به ان
analogous
شبیه
similes
شبیه
more like;most like
شبیه تر
similar
شبیه
nearest
شبیه
wifelike
شبیه زن
luteous
شبیه گل
medal
شبیه
womanlike
شبیه زن
medals
شبیه
nears
شبیه
nearing
شبیه
nearer
شبیه
imitation
شبیه
neared
شبیه
near-
شبیه
near
شبیه
imitations
شبیه
simulant
شبیه
pygidial
شبیه دم
quasi
شبیه
simile
شبیه
personator
شبیه
anthoid
شبیه به گل
make
شبیه
makes
شبیه
related
<adj.>
شبیه
alike
<adj.>
شبیه
akin
<adj.>
شبیه
like
<adj.>
شبیه
similar
<adj.>
شبیه
Indo-persian rug
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
vee
شبیه حرف v
vaulty
شبیه طاق
polypose
شبیه بواسیرلحمی
simulations
شبیه سازی
pisiform
شبیه نخود
encephaloid
شبیه مغز
equal
همرتبه شبیه
trapezium
شبیه ذوذنقه
eugenoid
شبیه اوگانا
epithelioid
شبیه بشرهای
shrubby
شبیه بوته
equaled
همرتبه شبیه
polypous
شبیه بواسیرلحمی
psittaceous
شبیه طوطی
protean
شبیه Proteus
prismoidal
شبیه منشور
epithelial
شبیه بشرهای
ichthyoid
شبیه ماهی
vapory
شبیه بخار
simulant of
مانند شبیه
asteroid
شبیه ستاره
ursine
شبیه خرس
simulation
شبیه سازی
rivaling
نظیر شبیه
rivaled
نظیر شبیه
rival
نظیر شبیه
sloughy
شبیه دله
adenoidal
شبیه غده
trichoid
شبیه موی
snakelike
شبیه مار
snuffy
شبیه انفیه
equaling
همرتبه شبیه
keel shaped
شبیه ته کشتی
asteroids
شبیه ستاره
rivalled
نظیر شبیه
plumy
شبیه پر کرکی
simulated
شبیه ساخته
plexiform
شبکهای شبیه رگ
plexiform
شبیه شبکه
platy
شبیه بشقاب
rivals
نظیر شبیه
rivalling
نظیر شبیه
platinoid
شبیه پلاتین
piscine
شبیه ماهی
stellar
شبیه ستاره
liken
شبیه کردن
anthropomorphic
شبیه انسان
ghostliness
شبیه به روح
assimilate
شبیه ساختن
for all the world like
کاملا` شبیه
rooty
شبیه ریشه
steamy
شبیه بخار
assimilating
شبیه ساختن
steamiest
شبیه بخار
steamier
شبیه بخار
the profession
اهل شبیه
the drama
فن شبیه سازی
goosey
شبیه غاز
goosy
شبیه غاز
whippy
شبیه شلاق
pithy
شبیه مغز
screwlike
شبیه اچار
like
شبیه همچون
liked
شبیه همچون
likes
شبیه همچون
waterish
هر چیزی شبیه اب
wavelike
شبیه موج
airily
شبیه هوا
assimilates
شبیه ساختن
sagittate
شبیه تیر
alike
شبیه یکسان
assimilated
شبیه ساختن
scotic
شبیه اسکاتلندیها
virgulate
شبیه میله
the d.
فن شبیه سازی
vestibular
شبیه اتاقک
haematoid
شبیه بخون
woodsy
شبیه چنگل
astral
شبیه ستاره
bovine
شبیه گاو
haemoid
شبیه خون
liverish
شبیه جگر
fiddleback
شبیه کمانچه
fiddleback
شبیه ویولون
humanoids
شبیه انسان
henny
شبیه بمرغ
quasi easement
حق شبیه به حق ارتفاق
humanoid
شبیه انسان
vermiform
شبیه کرم
tonsillar
شبیه لوزتین
popish
شبیه کاتولیک
grapy
شبیه انگور
vestibular
شبیه رخت کن
simulators
شبیه ساز
rhizome
شبیه ریشه
panduriform
شبیه ویولون
simulator
شبیه ساز
reniform
شبیه کلیه
sculpturesque
شبیه مجسمه
semblable
شباهت شبیه
farfetched
شبیه بعید
equalled
همرتبه شبیه
palating
شبیه کاخ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com