Dictiornary-Farsi | شب زده تاریک | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 124 (8 milliseconds)

English	Persian
benighted	شب زده تاریک


Search result with all words

dim	تاریک تیره کردن
dim	: کم نور تاریک
dim	تاریک
dim	تاریک شدن میرا شدن
dimmed	تاریک تیره کردن
dimmed	: کم نور تاریک
dimmed	تاریک
dimmed	تاریک شدن میرا شدن
dims	تاریک تیره کردن
dims	: کم نور تاریک
dims	تاریک
dims	تاریک شدن میرا شدن
gloom	تاریک کردن
blind	تاریک ناپیدا
blinded	تاریک ناپیدا
blinds	تاریک ناپیدا
ambiguous	تاریک
overshadow	تاریک کردن
overshadowed	تاریک کردن
overshadowing	تاریک کردن
overshadows	تاریک کردن
darken	تاریک شدن
darken	تاریک کردن
darkening	تاریک شدن
darkening	تاریک کردن
darkens	تاریک شدن
darkens	تاریک کردن
darkish	نسبتا تاریک
ink	مایع تاریک برای علامت گذاری و یا نوشتن
inks	مایع تاریک برای علامت گذاری و یا نوشتن
dusky	تاریک
obscure	تیره کردن تاریک کردن
obscured	تیره کردن تاریک کردن
obscurer	تیره کردن تاریک کردن
obscures	تیره کردن تاریک کردن
obscurest	تیره کردن تاریک کردن
obscuring	تیره کردن تاریک کردن
dark	تاریک
dark	تیره کردن تاریک کردن
darker	تاریک
darker	تیره کردن تاریک کردن
darkest	تاریک
darkest	تیره کردن تاریک کردن
dimmest	تاریک تیره کردن
twilit	تاریک وروشن
gloomier	تاریک
gloomiest	تاریک
gloomy	تاریک
sombre	تاریک غم انگیز
twilight	تاریک روشن
twilight	تاریک و روشن
darkroom	تاریک خانه
darkrooms	تاریک خانه
obscurantism	تاریک اندیشی
dusk	تاریک وروشن
dusk	تاریک نمودن
dusk	تیرگی هواهوای تاریک روشن یا گرگ ومیش
black hole	زندان تاریک
black holes	زندان تاریک
sombrely	بطور تاریک یا افسرده
dimmer	تاریک تیره کردن
murk	تاریک
subfuscous	تاریک
alley way	کوچه تاریک
anode dark space	فضای تاریک اند
aphotic	تاریک
aphotic stratum	طبقه تاریک اقیانوس
aphotic stratum	لایه تاریک اقیانوس
aphotic zone	طبقه تاریک اقیانوس
aphotic zone	لایه تاریک اقیانوس
aston dark space	فضای تاریک استن
astronomical twilight	تاریک وروشن نجومی
becloud	با ابر پوشاندن تاریک کردن
caliginous	تاریک
camera obscura	تاریک خانه
camera obscura	اطاقک تاریک جعبه عکاسی
cat eyed	تاریک بین
cathode dark space	فضای تاریک کاتد
cimmerian	فلمانی تاریک
crookes dark space	فضای تاریک کاتد
crookes dark space	فضای تاریک هیتورف
hittorf dark space	فضای تاریک کاتد
hittorf dark space	فضای تاریک هیتورف
dark current	جریان تاریک
electrode dark current	جریان تاریک
dark line spectrum	طیف خطوط تاریک
dark lines	خطوط تاریک
dark trace screen	صفحه تصویر تاریک
dark trace tube	لامپ تصویر تاریک
darken ship	تاریک کردن ناو
darkener	تاریک کننده
darkle	تیره تاریک
duskily	تاریک وار
duskish	اندکی تاریک
faraday dark space	فضای تاریک فارادی
gloaming	غروب تاریک و روشن
lackluster	تاریک
murkilly	بطور تاریک یا تیره
nautical twilight	تاریک و روشن دریایی
nighted	تاریک
Other Matches

nubilous	تاریک
pitch dark	تاریک
stygian	تاریک
to grow dark	تاریک شدن
oubliette	حبس تاریک
tenebrous	تاریک کننده
obtenebrate	تاریک کردن
somber	تاریک غم انگیز
tenebrific	تاریک وتیره
tenebrific	تاریک کننده
umbra	نقطه تاریک
It's too dark.	آن خیلی تاریک است.
the narrow house	خانه تنگ و تاریک
pitchy	قیرگون سیاه و تاریک
In the dark corner of the room .	در گوشه تاریک اطاق
obfuscation	مبهم و تاریک کردن
obfuscate	مبهم و تاریک کردن
It is getting dark .	هوادارد تاریک می شود
Twilight . In the dusk of the evening .	گرگ ومیش ( تاریک وروشن )
tenebrous	تاریک وتیره تاریکی اور
Try to be home before dark.	سعی کن قبل از تاریک شدن بیایی منزل
The darkest hour is that before the down. <proverb>	تاریک ترین لیظه هنگامی است که چیزی به فجر نمانده است .
carpet moth	بید فرش که خصوصا در جاهای تاریک و کم نور الیاف پشم فرش را مورد حمله قرار می دهد

benighted

شب زده تاریک