Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
stand up to someone
<idiom>
شجاعت روبرو شدن را داشتن
Other Matches
plucked
شجاعت
manhood
شجاعت
heroism
شجاعت
prowoss
شجاعت
hardiment
شجاعت
pluck
شجاعت
gallantry
شجاعت
plucks
شجاعت
bravery
شجاعت
plucking
شجاعت
outbrave
در شجاعت سرامدشدن
courage
رشادت شجاعت
gallantry
رشادت شجاعت
valiance
دلاوری شجاعت
valiancy
دلاوری شجاعت
valor
شجاعت دلاوری
valour
شجاعت دلاوری
countenance
[encourage]
به شجاعت واداشتن
elate
به شجاعت واداشتن
embolden
به شجاعت واداشتن
reanimate
به شجاعت واداشتن
hearten
به شجاعت واداشتن
encourage
به شجاعت واداشتن
Be a man ! play the man !
مردباش!( شجاعت ومردانگه ؟)
encourages
ترغیب کردن به شجاعت واداشتن
encouraged
ترغیب کردن به شجاعت واداشتن
encourage
ترغیب کردن به شجاعت واداشتن
purple heart
نشان شجاعت قلب ارغوانی
purple hearts
نشان شجاعت قلب ارغوانی
They are famed for their courage.
بخاطر شجاعت وجسارتشان شهرت دارند
v , device
ارم مدال شجاعت ارتش امریکا
outbrave
شجاعت بیشتری ازدیگران نشان دادن
opposite
روبرو
opposites
روبرو
vis-a-vis
روبرو
head on
روبرو
head-on
روبرو
afront
روبرو
adverse
روبرو
vis a vis
روبرو
frontal
روبرو
bravura
افهار شجاعت و دلاوری روحیه مطمئن وامرانه
opposites
وارونه از روبرو
confront
روبرو شدن با
up against
<idiom>
روبرو شدن با
head wind
باد روبرو
confronting
روبرو شدن با
confronts
روبرو شدن با
full view
نمای روبرو
the house over the way
خانه روبرو
facing pages
صفحات روبرو
stand up to
روبرو شدن با
apposed engine
موتور روبرو
on the opposite side
در طرف روبرو
opposite
وارونه از روبرو
opposites
روبرو معکوس
opposite
روبرو معکوس
opposed
روبرو مواجه
confronted
روبرو شدن با
acounter
روبرو شدن بادشمن
encounters
روبرو شدن بادشمن
diagonally
ازگوشهای بگوشه روبرو
encountered
روبرو شدن بادشمن
encounter
روبرو شدن بادشمن
opposed piston engine
موتور سیلندر روبرو
affront
روبرو دشنام دادن
encountering
روبرو شدن بادشمن
vis a vis
شخص روبرو درمقابل
horizontally opposed engine
موتور تخت روبرو
front
فرمان سر روبرو جلو
fronting
فرمان سر روبرو جلو
vis-a-vis
شخص روبرو درمقابل
to stand up to one's opponent
با حریف روبرو شدن
opposability
امادگی برای روبرو گذاشتن
We are confronting a difficult problem.
با مسأله مشکلی روبرو هستیم
to face the music
دلیرانه با چیزی روبرو شدن
opposed piston engine
موتور پیستون روبرو متقابل
rencontre
با خصومت روبرو شدن مقابله کردن
rencounter
با خصومت روبرو شدن مقابله کردن
volte face
چرخش بمنظور روبرو شدن باحریف
volte-face
چرخش بمنظور روبرو شدن باحریف
to face a serious problem for the country
روبرو کردن این کشور با مشکلات زیادی
to raise big problems for the country
روبرو کردن این کشور با مشکلات زیادی
there is a fire opposites
در خانه روبرو اتش سوزی رخ داده است
to take the bull by the horns
دلیرانه با سختی روبرو شدن با شاخ گاوی درافتادن
punched
در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
punches
در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
punch
در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
Back to the drawing board
<idiom>
[زمانی که کاری با شکست روبرو میشود و دوباره باید از اول شروع کرد]
longs
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
money to burn
<idiom>
بیش ازاحتیاج ،داشتن،داشتن پول خیلی زیاد
longed
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longer
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longest
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long-
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
to keep down
زیرفرمان خودنگاه داشتن دراطاعت خود داشتن
to keep up
از افسرده شدن نگاه داشتن باذنگاه داشتن
left slide
حرکت موج سوار روی موج بسمت چپ روبرو ساحل
meanest
مقصود داشتن هدف داشتن
to have by heart
ازحفظ داشتن درسینه داشتن
differed
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
abhors
بیم داشتن از ترس داشتن از
mean
مقصود داشتن هدف داشتن
abhorring
بیم داشتن از ترس داشتن از
abhorred
بیم داشتن از ترس داشتن از
meaner
مقصود داشتن هدف داشتن
differs
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
differ
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
differing
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
resides
اقامت داشتن مسکن داشتن
reside
اقامت داشتن مسکن داشتن
proffer
تقدیم داشتن عرضه داشتن
hope
انتظار داشتن ارزو داشتن
resided
اقامت داشتن مسکن داشتن
proffers
تقدیم داشتن عرضه داشتن
proffering
تقدیم داشتن عرضه داشتن
hoped
انتظار داشتن ارزو داشتن
proffered
تقدیم داشتن عرضه داشتن
hopes
انتظار داشتن ارزو داشتن
hoping
انتظار داشتن ارزو داشتن
cost
قیمت داشتن ارزش داشتن
cross examination
تحقیق چندجانبه بازپرسی کردن روبرو کردن شواهد استنطاق کردن
upkeep
بهنگام نگه داشتن . نگه داشتن وسایل در حالت فعال
lead a dog's life
<idiom>
زندگی سخت داشتن ،زندگی سگی داشتن
to have something in reserve
چیزی بطوراندوخته داشتن چیزی درپس داشتن
long for
اشتیاق چیزی را داشتن ارزوی چیزی را داشتن
end on
سینه به سینه شدن با دشمن روبرو شدن با دشمن یاچیزی
lackvt
کم داشتن
relieves
داشتن
possessing
داشتن
relieve
داشتن
possesses
داشتن
intercommon
داشتن
possess
داشتن
lacks
کم داشتن
relieving
داشتن
bear
داشتن
lack
کم داشتن
redolence
بو داشتن
to hold a meeting
داشتن
lacked
کم داشتن
doubted
شک داشتن
wanted
کم داشتن
to be in a f.
تب داشتن
doubting
شک داشتن
want
کم داشتن
to go hot
تب داشتن
monogyny
داشتن یک زن
to have f.
تب داشتن
doubts
شک داشتن
bear
در بر داشتن
doubt
شک داشتن
having
داشتن
have
داشتن
to be feverish
تب داشتن
bears
داشتن
to possess
داشتن
to have
داشتن
to hold
داشتن
owned
داشتن
own
داشتن
owning
داشتن
owns
داشتن
bears
در بر داشتن
to have possession of
داشتن
outclass
برتری داشتن بر
vibrate
ارتعاش داشتن
outclassed
برتری داشتن بر
overlaps
اشتراک داشتن
contested
اعتراض داشتن بر
tolerate
طاقت داشتن
contradict
تناقض داشتن با
minding
تصمیم داشتن
contesting
اعتراض داشتن بر
implying
دلالت داشتن
outclasses
برتری داشتن بر
value
گرامی داشتن
protend
بسط داشتن
propend
تمایل داشتن
preservatize
نگاه داشتن
contests
اعتراض داشتن بر
vibrates
ارتعاش داشتن
vibrated
ارتعاش داشتن
tolerated
طاقت داشتن
tolerates
طاقت داشتن
tolerating
طاقت داشتن
implies
دلالت داشتن
overlaps
اصطکاک داشتن
imply
دلالت داشتن
outclassing
برتری داشتن بر
vibrating
ارتعاش داشتن
may
امکان داشتن
abominated
تنفر داشتن
abominates
تنفر داشتن
abominating
تنفر داشتن
hear
خبر داشتن
hears
خبر داشتن
to have in mind
در نظر داشتن
playact
رفتارمتظاهر داشتن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com