English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 174 (8 milliseconds)
English Persian
dual personality شخصیت دوگانه
Other Matches
split personality تعدد شخصیت شخصیت دو نیم
incorporating شخصیت حقوقی دادن دارای شخصیت حقوقی
incorporates شخصیت حقوقی دادن دارای شخصیت حقوقی
incorporate شخصیت حقوقی دادن دارای شخصیت حقوقی
dual دوگانه
double star دوگانه
two some دوگانه
twofold دوگانه
dual processors پردازندههای دوگانه
double helix مارپیچ دوگانه
double conversion تبدیل دوگانه
double bond پیوند دوگانه
double-takes واکنش دوگانه
double armature ارمیچر دوگانه
double antenna انتن دوگانه
diplacusis دوگانه شنوی
coconsciousness هشیاری دوگانه
dual carriageway شوسه دوگانه
diphthongs مصوت دوگانه
twin-sets ژاکت دوگانه
dual carriageways شوسه دوگانه
diphthong مصوت دوگانه
ghost signal تصویر دوگانه
dualistic economy اقتصاد دوگانه
dualize دوگانه کردن
duplex ignition احتراق دوگانه
dualistic dependency وابستگی دوگانه
dualism دوگانه نگری
dualist دوگانه نگر
dual sensation احساس دوگانه
duplex telegraphy تلگراف دوگانه
double cropping کشت دوگانه
dual impression برداشت دوگانه
double-take واکنش دوگانه
endocyclic double bond پیوند دوگانه اندوسیکلی
symmetry double bond پیوند دوگانه متقارن
dual channel sound system کانال صوتی دوگانه
isolated double bond پیوند دوگانه مجزا
split sound system کانال صوتی دوگانه
conjugated double bond پیوند دوگانه مزدوج
cumulated double bonds پیوندهای دوگانه همجوار
dual labor market بازار کار دوگانه
dual disk drive گرداننده دیسک دوگانه
dual channel television sound system کانال صوتی دوگانه
exocyclic double bond پیوند دوگانه اگزوسیکلی
doobal dang sang ضربه پرشی دوگانه تکواندو
high pheasant تیراندازی به هدفهای دوگانه از برج 09 متری در انگلستان
quadratic quotient search الگوریتم بازرسی کننده که به هنگام تست مکانهای بعدی جدول از یک ادرس دوگانه استفاده میکند
sympatric هم شخصیت
personality شخصیت
intrapsychic با شخصیت
notability شخصیت
peronality شخصیت
selfdom شخصیت
personages شخصیت
persons شخصیت
person شخصیت
identities شخصیت
identity شخصیت
presence شخصیت
personage شخصیت
personalities شخصیت
individuality شخصیت
persona شخصیت ها
personas شخصیت ها
personae شخصیت ها
personality type سنخ شخصیت
personality disintegration تلاشی شخصیت
epileptoid personality شخصیت صرعی
personality disorder اختلال شخصیت
paranoid personality شخصیت پارانویای
personality integration یکپارچگی شخصیت
personality disturbance اختلال شخصیت
personality inventory پرسشنامه شخصیت
personality module واحد شخصیت
personality structure ساخت شخصیت
multiple personality شخصیت چندگانه
personality assessment ارزیابی شخصیت
hypostatize or size شخصیت دادن به
legal personality شخصیت حقوقی
juridical personality شخصیت حقوقی
personality trait ویژگی شخصیت
personification تجسم شخصیت
personification شخصیت بخشی
individuate شخصیت دادن
inadequate personality شخصیت نابسنده
impersonify شخصیت دادن به
impersonality عدم شخصیت
modal personality شخصیت هنجاری
personality test ازمون شخصیت
hysterical personality شخصیت هیستریایی
personology شخصیت شناسی
impersonators شخصیت دهنده
cosmopolite شخصیت جهانی
self شخصیت جنبه
characterization توصیف شخصیت
schizoid personality شخصیت اسکیزوئید
personified شخصیت دادن به
selfhood شخصیت خودپسندی
to create an image for oneself as somebody شخصیت دادن
personifies شخصیت دادن به
superego شخصیت اخلاقی
personify شخصیت دادن به
ethos شخصیت ملی
impersonal فاقد شخصیت
syntality شخصیت گروهی
depersonalization زوال شخصیت
primary personality شخصیت نخستین
depersonalize بی شخصیت کردن
shut in personality شخصیت بسته
anal personality شخصیت مقعدی
personifying شخصیت دادن به
impersonator شخصیت دهنده
heart of gold <idiom> شخصیت بخشنده داشتن
psychopathic personality شخصیت جامعه ستیز
personalize دارای شخصیت کردن
premorbid personality شخصیت پیش مرضی
to have a magnetic personality شخصیت مغناطیسی داشتن
characters مجسم کردن شخصیت
personified دارای شخصیت کردن
depersonalize فاقد شخصیت کردن
personifies دارای شخصیت کردن
personifying دارای شخصیت کردن
amour propre عزت نفس شخصیت
extravaganzas ازیک شخصیت خیالی
luminaries پر فروغ شخصیت تابناک
personify دارای شخصیت کردن
character مجسم کردن شخصیت
peronality انتقادات راجع به شخصیت
personage شخصیت بازیگران داستان
personages شخصیت بازیگران داستان
being موجود زنده شخصیت
extravaganza ازیک شخصیت خیالی
corporate دارای شخصیت حقوقی
luminary پر فروغ شخصیت تابناک
heart of stone <idiom> شخصیت با یک سرنوشت وخوی بی رحم
corporation که دارای شخصیت حقوقی باشند
ciothes do not make the man. <proverb> لباس شخصیت نمی آورد .
personifier مجسم کننده شخصیت دیگری
corporations که دارای شخصیت حقوقی باشند
triune اعتقاد بوجود سه شخصیت در خدا
star turn ستاره یا شخصیت برجسته جماعت
prepsychotic personality شخصیت پیش روان پریشی
sixteen factor personality questionnaire پرسشنامه شانزده عاملی شخصیت
intrapsychic واقع دردرون شخصیت یا روان
california tests of personality ازمونهای کالیفرنیا برای سنجش شخصیت
individuation تک شدگی تشخیص فرد در جمع شخصیت
masculinize شخصیت مردانه در زنی بوجود اوردن
personalize شخصیت را مجسم کردن ونشان دادن
anthropomorphism تصور شخصیت انسانی برای چیزی
personal remarks اشارات وسخنانی که به شخصیت کسی برخورد
two way alternate operation عملکرد متناوب دو طرفه عملکرد جانشین دوگانه
identified مشخص کردن شخصیت کسی یا ماهیت چیزی
mmpi شخصیت سنج چند وجهی مینه سوتا
identify مشخص کردن شخصیت کسی یا ماهیت چیزی
incorporation جا دادن ایجاد شخصیت حقوقی برای شرکت
identifies مشخص کردن شخصیت کسی یا ماهیت چیزی
identifying مشخص کردن شخصیت کسی یا ماهیت چیزی
corporator گروه یا شرکتی که شخصیت حقوقی داشته باشد
attribute [نشان قدرت شخصیت های اسطوره ای مانند آپولو و ونوس]
corporations شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری
corporation شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری
double star ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
binary star ستاره دوگانه ستاره دوتایی ستاره مزدوج
personate خودرا بجای دیگری قلمداد کردن دارای شخصیت کردن
incorporates جادادن دارای شخصیت حقوقی کردن ثبت کردن
apolitical دارای شخصیت غیر سیاسی بی علاقه بامور سیاسی
incorporate جادادن دارای شخصیت حقوقی کردن ثبت کردن
incorporating جادادن دارای شخصیت حقوقی کردن ثبت کردن
He is rich but is lacking in personality . پولدار است ولی بی شخصیت است
scitovsky double criterion معیار دوگانه سیتووسکی معیار مضاعف سیتووسکی
id مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
historic character [شخصیت های تاریخی که در طرح های مناظر برای توصیف ساختارها و ویژگی های معماری و تاریخی استفاده می شد.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com