Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (3 milliseconds)
English	Persian
technician	شخص متخصص در امور صفتی
technicians	شخص متخصص در امور صفتی
Other Matches
fireworker	متخصص اتش بازی متخصص مرمیات وموشکهای جنگی متخصص مواد منفجره و اتش زنه
civil works	امور ساختمانی و تاسیسات امور شهرسازی و تاسیساتی
tacticians	متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
tactician	متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
he was nothing of an expert	هیچ متخصص نبود متخصص کجا بود
medical regulator	تنظیم کننده امور بهداشتی مدیر امور بهداشتی
adjectival	صفتی
epithetical	صفتی
effeminacy	زن صفتی
womanishness	زن صفتی
impishness	شیطان صفتی
felinity	گربه صفتی
apishness	میمون صفتی
old womanishness	پیرزن صفتی
cattiness	گربه صفتی
monkeyishness	میمون صفتی
baboonery	میمون صفتی
kingliness	شاه صفتی
mannishness	مرد صفتی
wolfishness	گرگ صفتی
fiendishness	شیطان صفتی
hokeypokey	میمون صفتی
guile	روباه صفتی
devilishness	شیطان صفتی
bestiality	حیوان صفتی
foxiness	روبه صفتی
radiologists	متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
radiologist	متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
piggishness	خوک صفتی ناپاکی
infernality	دیو خویی شیطان صفتی
fiendishly	ازروی دیوخویی یاشیطان صفتی
apery	میمون صفتی کارهای بوزینه وار
pronominal adjective	صفتی که اگر موصوف آن را بیندازند ضمیر میشوند
animalist	مصور حیوانات معتقد به حیوان صفتی انسان
soever	واژهای که انراپس صفتی که what or how پیش ازان امده باشد میاورند
uberrima fides	صفتی است که در بعضی از قراردادها که باعث برقراری انواع خاصی از رابطه بین افراد میشود وجودش از شرایط صحت عقل است
amor	امور
combat duty	امور رزمی
authority ties of the state	مصادر امور
authority ties of the state	اولیا امور
financial affairs	امور مالی
non litigious matters	امور حسبی
miscellaneous	امور متفرقه
authorities	اولیای امور
state affairs	امور مملکتی
interior	امور داخله
personal affairs	امور شخصی
interior affairs	امور داخلی
aviation authority	امور هواپیمایی
the high functionery ries of the state	مصادر امور
authority	اولیاء امور
civil affairs	امور غیرنظامیان
religious matters	امور دینی
interiors	امور داخله
money matters	امور پولی
emotional and physical	امور عاطفی و بدنی
chief financial officer [CFO]	مدیر امور مالی
secretary of state for foreign affairs	وزیر امور خارجه
g air	رکن 2 امور هوایی
to arrange matters	ترتیب دادن امور
corporate treasurer	مدیر امور مالی
minister of foreign affairs	وزیر امور خارجه
minister for foreign affairs	وزیر امور خارجه
fish warden	متصدی امور شیلات
routine	امور غیر مهم
financial affairs	امور مربوط به مالیه
routinely	امور غیر مهم
The foreign ministry. the ministry of foreign affairs.	وزارت امور خارجه
space broker	کارگزار امور تبلیغات
State Department	وزارت امور خارجه
testamentary causes	امور مربوط به وصایا
bureaucratic	وابسته به امور اداری
tax reforms	اصلاح امور مالیاتی
tax administration	اداره امور مالیات
table of authorities	جدول اولیا امور
Foreign Office	وزارت امور خارجه
clerical test	ازمون امور دفتری
liquidation of company	تصفیه امور شرکتها
non litigious jurisdiction act	قانون امور حسبی
chaplain	افسر امور دینی
chaplains	افسر امور دینی
non litigious matters act	قانون امور حسبی
customs broker	واسطه امور گمرکی
foreign minister	وزیر امور خارجه
supervisory authority	اولیاء امور نظارتی
majordomo	متصدی امور خانوادگی
supervisory authority	اولیاء امور مراقبتی
routines	امور غیر مهم
militarization	نظامی کردن امور
regulatory authority	اولیاء امور مراقبتی
surveillance authority	اولیاء امور مراقبتی
ministry of foreign affairs	وزارت امور خارجه
civic action	امور عام المنفعه
chaplain activities fund	اعتبار امور مذهبی
promiscuous	بیقید در امور جنسی
resgestae	امور انجام شده
administration	اداره امور یکانها
administrations	اداره امور یکانها
probate court	محکمه امور حسبی
principal centre of affairs	مرکز مهم امور
air branch	قسمت امور هوایی
politico military	امور سیاسی نظامی
regulatory authority	اولیاء امور نظارتی
surveillance authority	اولیاء امور نظارتی
surgical	مربوط به امور پزشکی جراحی
financial data	اطلاعات مربوط به امور مالی
signal security	حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات
presswork	اداره مطبعه امور چاپخانه
politics	علم سیاست امور سیاسی
assignees in bankruptcy	هیئت تصفیه امور ورشکسته
proetor	متصدی امور قضایی وکشوری
deficit financing	اداره امور مالی با کسرموازنه
to take the helm	زمام امور رادردست گرفتن
strategic	مربوط به امور سوق الجیشی
Ministry of Labor and Social Affairs .	وزارت کار ؟ امور اجتماعی
domiciles	منزل یا مرکز مهم امور
The ministry of economic affairs and finance	وزارت امور اقتصاد و دارایی
domicile	منزل یا مرکز مهم امور
major domo	متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
parochialism	امور مربوط بناحیه یابخش کلیسایی
major-domo	متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
to go underground	خود را پنهان کردن [از اولیاء امور]
to go into hiding	خود را پنهان کردن [از اولیاء امور]
counsel appointed	وکیل مسخر یاتسخیری در امور مدنی
major-domos	متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
general	شرکت مربوط به امور اداری اصلی
generals	شرکت مربوط به امور اداری اصلی
cryptologistics	امور لجستیکی مربوط به عملیات رمز
diplomatist	کسی که به امور دیپلماتیک اشتغال دارد
rhinologist	متخصص
specialist	متخصص
skilled	متخصص
adhoc	متخصص
osteopathist	متخصص
stylists	متخصص مد
specialists	متخصص
stylist	متخصص مد
geriatrist	متخصص
geriatrician	متخصص
expert	متخصص
experts	متخصص
au fait	متخصص
homes	امور مالی شخصی و پردازش کلمه است
treasurers	مسئول امور مالی شرکت خزانه دار
home	امور مالی شخصی و پردازش کلمه است
dialectic	هگل و مارکس ان را جهت تعلیل و توجیه امور
deck department	قسمت اداره امور باربری و کالای ناوگان
channelled	کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
treasurer	مسئول امور مالی شرکت خزانه دار
minnesota clerical aptitude test	ازمون استعداد امور دفتری مینه سوتا
channel	کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
channeled	کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
channels	کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
channeling	کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
verderer	متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
verderor	متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
housekeeping	امور لازم برای نگهداری سیستم کامپیوتری
rummage sale	حراج هدایای تقدیمی بکلیسابرای امور خیریه
shipping	امور ارسال کالاها ناوگان عمومی یک کشور
hydropathist	متخصص اب درمانی
hydrologist	متخصص اب شناسی
computer specialist	متخصص کامپیوتر
proficient	حاذق متخصص
economists	متخصص اقتصاد
hygeist	متخصص بهداشت
hygienist	متخصص بهداشت
theolog	متخصص الهیات
economist	متخصص اقتصاد
specialist engineering	مهندس متخصص
anaesthetist	متخصص بیهوشی
financial e.	متخصص مالی
electricians	متخصص برق
electrician	متخصص برق
gas man	متخصص گاز
actuaries	متخصص بیمه
actuary	متخصص بیمه
e. advice	نظر متخصص
cost accountant	متخصص ارزیابی
computer professional	متخصص کامپیوتر
an expert accountant	حسابدار متخصص
financier	متخصص مالی
aurist	متخصص گوش
skilled	متخصص تخصصی
journeyman	کارگر متخصص
journeymen	کارگر متخصص
technicians	متخصص تکنیسین
financiers	متخصص مالی
pomologist	متخصص میوه
neurologist	متخصص اعصاب
outrebound	متخصص ریباند
algebraist	متخصص جبرومقابله
clinicians	متخصص بالینی
clinician	متخصص بالینی
ophlhalmologist	متخصص چشم
artillerist	متخصص توپخانه
technicians	متخصص فنی
geophysicist	متخصص ژئوفیزیک
cambist	متخصص ارز
toxicologist	متخصص زهرشناسی
skilled workers	کارگران متخصص

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com