Dictiornary-Farsi | شرایط تحویل | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
delivery terms	شرایط تحویل


Other Matches

cumulative delivery diagram	منحنی تحویل تراکمی نموداری که نحوه تحویل کالاها را نشان میدهد
handover	تحویل و تحول کردن سیستم کنترل هواپیماها تحویل دادن
dynamic condition	شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت
synoptic situation	شرایط جوی محلی موجود شرایط جوی اندازه گیری شده منطقهای
impact shipment	کالای ضربتی از نظر تحویل کالایی که از نظر تحویل زمان مخصوص دارد
cash on delivery	فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
second best theory	نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
procurement rate	نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
terming	شرایط
termed	شرایط
term	شرایط
the conditions	شرایط ان
terms	شرایط
conditions	شرایط
delivery	تحویل
processes	تحویل
utilization	تحویل
bailment	تحویل
devolvement	تحویل
transter	تحویل
livery	تحویل
liveries	تحویل
process	تحویل
deliveries	تحویل
freed	تحویل
free	تحویل
frees	تحویل
freeing	تحویل
solstice	تحویل
landing, storage, delivery	تحویل
prehension	تحویل
condition of readiness	شرایط امادگی
fair play	شرایط برابر
conditions of use	شرایط کاربرد
working conditions	شرایط کار
conditions	شرایط اوضاع
bona fide	واجد شرایط
suitable conditions	شرایط مناسب
dis qualified	فاقد شرایط
terms of payment	شرایط پرداخت
existing circumstances	شرایط موجود
terms of trade	شرایط معامله
terms of trade	شرایط مبادله
present conditions	شرایط فعلی
payment terms	شرایط پرداخت
equilibrium conditions	شرایط تعادل
emergency conditions	شرایط اضطراری
given conditions	شرایط معلوم
eligible	واجد شرایط
qualifies	واجد شرایط
qualify	واجد شرایط
tropical condition	شرایط گرمسیری
usual conditions	شرایط معمول
no bed of roses <idiom>	شرایط سختوبد
boundary conditions	شرایط حدی
boundary conditions	شرایط مرزی
requirements of the credit	شرایط اعتبار
credit terms	شرایط اعتبار
Russian roulette <idiom>	شرایط پرخطر
conference terms	شرایط کنفرانس
conditions of purchase	شرایط خرید
conditions of contract	شرایط قرارداد
qulifications	واجد شرایط
ball game	شرایط وضعیت
actude conditions	شرایط حاد
actude conditions	شرایط شدید
admission requirements	شرایط پذیرش
adverse factors	شرایط نامساعد
ambient conditions	شرایط محیطی
ball games	شرایط وضعیت
average conditions	شرایط عادی
average conditions	شرایط متوسط
ballistic conditions	شرایط بالیستیکی
tight spot <idiom>	شرایط سخت
marginal conditions	شرایط نهائی
stability conditions	شرایط ثبات
competition conditions	شرایط رقابت
second order conditions	شرایط ثانوی
standard temperature and pressure	شرایط استاندارد
standard condition	شرایط استاندارد
standard conditions	شرایط متعارفی
light conditions	شرایط نور
sufficient conditions	شرایط کافی
qualifications	شرایط لازم
liner terms	شرایط خط کشتیرانی
spring conditions	شرایط بهاری
makings	شرایط لازم
shipping terms	شرایط حمل
terms of shipment	شرایط حمل
mutual terms	شرایط متقابل
necessary conditions	شرایط لازم
normal temperature and pressure	شرایط استاندارد
given conditions	شرایط معینه
disadvantages	شرایط نامساعد
normal temperature and pressure	شرایط متعارفی
disadvantage	شرایط نامساعد
standard temperature and pressure	شرایط متعارفی
qualified	واجد شرایط
qalified	واجد شرایط
plateaux	شرایط پایا
qualification	وضعیت شرایط
qualification	واجد شرایط
implied terms	شرایط تلویحی
initial condition	شرایط اولیه
final cinditions	شرایط فینال
final cinditions	شرایط پایانی
conditions of (the) competition	شرایط رقابت
settlement terms	شرایط پرداخت
plateaus	شرایط پایا
competitive conditions	شرایط رقابت
terms and conditions	ضوابط و شرایط
requirements	شرایط لازم
plateau	شرایط پایا
implied terms	شرایط ضمنی
settlement terms	شرایط تسویه
delivery side	سمت تحویل
delivery free	تحویل رایگان
delivered at frontier	تحویل در مرز
irreducibility	تحویل ناپذیری
delivery date	تاریخ تحویل
delivery note	حواله تحویل
pick up and delivery	بارگیری و تحویل
deliverable	قابل تحویل
deliverable state	در حالت تحویل
hand over	تحویل دادن
take delivery of	تحویل گرفتن
take over	تحویل گرفتن
transferee	تحویل گیرنده
to take over	تحویل گرفتن
forward delivery	تحویل دراینده
to hand over	تحویل دادن
to deliver over	تحویل دادن
forward delivery	تحویل به وعده
theft, pilferage, non delivery	عدم تحویل
ex factory	تحویل در کارخانه
ex mill	تحویل در کارخانه
terminal price	قیمت تحویل
exq	تحویل در بارانداز
free docks	تحویل در بارانداز
free on quay	تحویل دراسکله
shortchange	کم تحویل دادن
polytropic	تحویل برزخ
delivery notice	اعلامیه تحویل
delivery order	حواله تحویل
prompt delivery	تحویل فوری
delivery speed	سرعت تحویل
delivery table	میز تحویل
period of delivery	دوره تحویل
delivery terms	نحوه تحویل
delivery to the home	تحویل در خانه
delivery valve	سوپاپ تحویل
demand satisfaction	تحویل درخواستها
exs	تحویل از کشتی
LSD	نگهداری تحویل
transference	تحویل حواله
committed <adj.> <past-p.>	تحویل شده
consigned <adj.> <past-p.>	تحویل شده
delivered <adj.> <past-p.>	تحویل شده
forwarded <adj.> <past-p.>	تحویل شده
supplying	تحویل دادن
surrender	تحویل دادن
surrendered	تحویل دادن
rendition	پرداخت تحویل
renditions	پرداخت تحویل
supply	تحویل ذخیره
recorded delivery	تحویل سفارشی
delivers	تحویل دادن
cash dispenser	تحویل دارخودکار
renders	تحویل دادن
surrenders	تحویل دادن
rendered	تحویل دادن
takeovers	تحویل گیری
render	تحویل دادن
supplying	تحویل ذخیره
delivering	تحویل دادن
delivering	تحویل تسلیم
cash dispensers	تحویل دارخودکار
deliver	تحویل دادن
transfer	واگذاری تحویل
transferring	واگذاری تحویل
catcher's side	سوی تحویل
takeover	تحویل گیری
smooth delivery	تحویل بی اشکال
supplied	تحویل دادن
bailee	تحویل گیرنده
bailment	تحویل جنس
deliverer	تحویل دهنده
supplied	تحویل ذخیره
delivered	تحویل شده
transfers	واگذاری تحویل
cargo delivery	تحویل بار
fob	تحویل کشتی
acceptance tests	آزمایشهای تحویل
supply	تحویل دادن
through the mill <idiom>	تجربه شرایط مشکل
make a difference <idiom>	شرایط را عوض کردن
terms and conditions of the credit	ضوابط و شرایط اعتبار
unqualified	فاقد شرایط لازم
ineligibility	فقدان شرایط لازم
circumstance	شرایط محیط اهمیت