Dictiornary-Farsi | شربت خانه مخصوص لوازم سفره | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (12 milliseconds)

English	Persian
pantries	شربت خانه مخصوص لوازم سفره
pantry	شربت خانه مخصوص لوازم سفره


Other Matches

napery	سفره و ملافههای خانه دستمال سفره و سفره و غیره
knife boy	خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
table ware	لوازم میز یا سفره
tableware	لوازم میز یا سفره
canteens	سفره خانه
canteen	سفره خانه
frater	سفره خانه
pigenhole	کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
tote road	جاده مخصوص حمل لوازم وذخایر به محلی
gunroom	مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
cell	ثباتی که حاوی محل مرجع یک خانه مخصوص برای انجام عمل است
cells	ثباتی که حاوی محل مرجع یک خانه مخصوص برای انجام عمل است
accessory	لوازم یدکی لوازم اضافی
lady help	زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
it is but a step to my house	تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
tables	سفره
tabled	سفره
tabling	سفره
tablecloth	سفره
tablecloths	سفره
table	سفره
table cloth	سفره
messmate	هم سفره
aquifer	سفره اب
nappe	سفره
substrate	سفره
mansion house	خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
confined water	سفره اب با فشار
napkins	دستمال سفره
free aqifer	سفره ازاد
ground water table	سفره اب زیرزمینی
confined equifer	سفره محدود
uncomfined aquifer	سفره غیرمحدود
sheet of drift	سفره روراندگی
ground water table	سفره ابخوان
table linen	دستمال سفره
water tables	ابخوان سفره
water table	ابخوان سفره
serviettes	دستمال سفره
serviette	دستمال سفره
napkin	دستمال سفره
a napkin	یک دستمال سفره
to lay the cloth	سفره چیدن
tableware	فروف سفره
lutes	گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute	گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
soft drinks	شربت
sorbet	شربت
soft drink	شربت
sorbets	شربت
syrup	شربت
syrups	شربت
sirup	شربت
nectar	شربت
napkin ring	حلقه دستمال پا سفره
table waters	ابهای معدنی سر سفره
butler	پیشخدمت سفره ابدارباشی
table water	سفره اب زیر زمینی
butlers	پیشخدمت سفره ابدارباشی
To lay (set) the table .	سفره انداختن ( چیدن )
fluctutaion of water table	نوسان سفره اب زیرزمینی
To lay (set,prepare)the table.	سفره ؟( میز ) را چیدن
write	وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes	وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil	روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
houndstooth check	طرح خانه خانه مورب پارچه
hound's tooth check	طرح خانه خانه مورب پارچه
toft	عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
our neighbour door	کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
homebody	ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
tricotine	پارچه زبر لباسی خانه خانه
honeycombs	ارایش شش گوش خانه خانه کردن
honeycomb	ارایش شش گوش خانه خانه کردن
typefaces	مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface	مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
scullery	شربت خان ه
grenadine	شربت انار
diacodion	شربت خشخاش
beverages	نوشابه شربت
juices	عصاره شربت
sculleries	شربت خان ه
juice	عصاره شربت
limeade	شربت ابلیمو
wine of ipecac	شربت اپیکا
julep	شربت طبی
ipecacuanha wine	شربت اپیکا
black liqour	شربت سیاه
beverage	نوشابه شربت
linctus	شربت طبی
lemonade	شربت ابلیمو
mint juleps	شربت جلاب
linctuses	شربت طبی
mint julep	شربت جلاب
cider	شربت سیب
orangeade	شربت نارنج
To clear the dining table.	میز ( سفره ) را جمع کردن
Honey comb design	طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
recharge rate	میزان نفوذ اب به سفره درتغذیه مصنوعی
lemon squash	شربت امیخته ازابلیمووسوداواتر
dosing	خوراک دوا یا شربت
mint julep	شربت محرک یامقوی
mint juleps	شربت محرک یامقوی
love potions	شربت سحر امیز
frutex	شراب شربت الکلی
doses	خوراک دوا یا شربت
potion	شربت عشق دادن به
dose	خوراک دوا یا شربت
dosed	خوراک دوا یا شربت
love philtre	شربت عشق انگیز
philtre or ter	مهردارو شربت سحرامیز
philtre or ter	شربت عشق انگیز
love potion	شربت سحر امیز
potions	شربت عشق دادن به
graphics	کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
floated	بستنی مخلوط با شربت وغیره
stomachic	اشتها اور شربت اشتهااور
floats	بستنی مخلوط با شربت وغیره
float	بستنی مخلوط با شربت وغیره
weigh house	قپاندار خانه ترازودار خانه
bagnio	فاحشه خانه جنده خانه
garde manger	سرد خانه اشپز خانه
cellular	لانه زنبوری خانه خانه
Could we have a napkin please?	ممکن است لطفا یک دستمال سفره برایمان بیاورید؟
love philtre	مهر دارو شربت سحر امیز
glace	دسر سردو یخ بسته شربت سرد
potions	دارو یا زهر ابکی شربت عشق
orgeat	شربت بهار نارنج با شیره بادام
love potions	مهر دارو شربت عشق امیز
potion	دارو یا زهر ابکی شربت عشق
love potion	مهر دارو شربت عشق امیز
rosolio	یکجور شربت الکلی یانوشابه نیرو بخش
register	که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers	که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering	که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
cells	جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
i do not know your house	خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
cell	جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
accessories	لوازم
serviced	لوازم
apparatus	لوازم
tackle	لوازم
tackled	لوازم
fitments	لوازم
fixing	لوازم
fixings	لوازم
equipments	لوازم
dixings	لوازم
furnishings	لوازم
tackling	لوازم
tackles	لوازم
fitting	لوازم
fitment	لوازم
estovers	لوازم
fittings	لوازم
needments	لوازم
equipment	لوازم
service	لوازم
formulae	الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas	الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula	الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
photography	لوازم عکاسی
accessory	لوازم فرعی
accessory	لوازم یدکی
accessories	لوازم یدکی
rigs	لوازم لباس
kits	بسته لوازم
maintenance materials	لوازم تعمیرات
sanitary ware	لوازم بهداشتی
camping equipment	لوازم مخصوصاردو
outfit	لوازم فنی
accessory	لوازم کمکی
gear	اسباب لوازم
rigged	لوازم لباس
geared	اسباب لوازم
gears	اسباب لوازم
travelling outfit	لوازم سفر
rig	لوازم لباس
fittings	لوازم ثابت
fire-irons	لوازم بخاری
stationery	لوازم التحریر
paraphernalia	اسباب لوازم
photographic accessories	لوازم عکاسی
kitchen stuff	لوازم اشپزخانه
illuminating fixture	لوازم روشنایی
plumbing tools	لوازم لولهکشیخانه
bedding	لوازم تختواب
Home appliances	لوازم خانگی
tackling	لوازم کار
tackles	لوازم کار
throwing apparatus	لوازم پرتاب
tool tether	لوازم مورداحتیاج
tackled	لوازم کار
outfits	لوازم فنی
hairstyling accessories	لوازم آرایشمو
personal effects	لوازم شخصی
utensils	لوازم اشپزخانه
kit	بسته لوازم
fittings	لوازم قایق
firing accessories	لوازم احتراق
utensil	لوازم اشپزخانه