English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (14 milliseconds)
English Persian
stake شرط بندی مسابقه با پول روی میزدر قمار
staked شرط بندی مسابقه با پول روی میزدر قمار
stakes شرط بندی مسابقه با پول روی میزدر قمار
Other Matches
gambing and betting قمار و شرط بندی
gambled شرط بندی کردن قمار
gambles شرط بندی کردن قمار
gamble شرط بندی کردن قمار
street betting جرم قمار و شرط بندی درمعابر عمومی
stake شرط بندی کردن شهرت خود رابخطر انداختن پول در قمار گذاشتن
staked شرط بندی کردن شهرت خود رابخطر انداختن پول در قمار گذاشتن
stakes شرط بندی کردن شهرت خود رابخطر انداختن پول در قمار گذاشتن
poolroom اطاق شرط بندی مسابقه اسب دوانی
skull practice کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligan مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligans مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
tug of war مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
sack race مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
selling plater اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
opener مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
gambled قمار
gambling قمار
hazard قمار
hazarded قمار
hazarding قمار
hazards قمار
gamble قمار
gambles قمار
gamester قمار باز
gaming house قمار خانه
hazardously بطور قمار
die بخت قمار
gambling قمار بازی
gaming قمار بازی
gamble قمار کردن
gambling house قمار خانه
gamble away قمار کردن
gambler قمار باز
crapping نوعی قمار
crapped نوعی قمار
crap نوعی قمار
game of chance بازی قمار
gambles قمار کردن
shell game قمار با گردو
gambled قمار کردن
gamblers قمار باز
satellitic وابسته به قمار سیارات
skin game قمار از روی تقلب
piker قمار بازکم جرات
stakeholder نگهدارنده بانک در قمار
roulette اسباب قمار چرخان
senior مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
tombolas نوعی قمار شبیه لوتو
tombola نوعی قمار شبیه لوتو
cardsharp برگ زن قمار باز متقلب
roulette رولت بارولت قمار کردن
craps نوعی بازی قمار باطاس
match play مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
faro نوعی بازی قمار شبیه بانک
gambled away <adj.> بوسیله قمار از دست داده [اصطلاح روزمره]
He has vowed not to gamble again. پشت دستش را داغ کرده که دیگه قمار نکند.
in and in مرتبا بطرف داخل یک نوع قمار چهار طاسی
evaluation rating درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
handicaps مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicap مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
gimmick اسبابی که در قمار بازی وسیله تقلب و بردن پول ازدیگران شود
gimmicks اسبابی که در قمار بازی وسیله تقلب و بردن پول ازدیگران شود
word warp فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
ratings طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification طبقه بندی [درجه بندی] فرش
rating طبقه بندی کردن درجه بندی
stables گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
telescopic دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
lineaments طرح بندی صورت بندی
lineament طرح بندی صورت بندی
wording جمله بندی کلمه بندی
laggin اب بندی کردن اب بندی ناوها
classifications طبقه بندی رده بندی
classification طبقه بندی رده بندی
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
dragway مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
quadrangular meet مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
gift wrap بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
security classification طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
line astern صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
declassification از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
slalom مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slaloms مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
ice racing مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ
black designation علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
transparent نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
group دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grade درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
unitized load بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
approach formation صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
army class manager activity سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
phasing مرحله بندی مرحله بندی عملیات
classifications طبقه بندی کردن طبقه بندی
classification طبقه بندی کردن طبقه بندی
competitions مسابقه
competition مسابقه
chase مسابقه
contests مسابقه
contesting مسابقه
competition مسابقه
contest مسابقه
chased مسابقه
agonism مسابقه
tournaments مسابقه
ball game مسابقه
tourney مسابقه
racing مسابقه
event مسابقه
events مسابقه
chases مسابقه
ball games مسابقه
game مسابقه
chasing مسابقه
ski racer مسابقه رو
races مسابقه
meet مسابقه
chace مسابقه
kyorougei مسابقه
meets مسابقه
matches مسابقه
tournament مسابقه
raced مسابقه
setters یک مسابقه
setter یک مسابقه
competitions مسابقه ها
race مسابقه
match مسابقه
contests مسابقه ها
contested مسابقه
contest مسابقه
bouts مسابقه بوکس
winner of a match برنده مسابقه
postboy سوارکار مسابقه
horse اسب مسابقه
wresthing match مسابقه کشتی
wrestling match مسابقه کشتی
junior مسابقه نوجوانان
agonistics علم مسابقه
air racing مسابقه هواپیمابری
marathon مسابقه دو ماراتون
distance مسیر مسابقه
rematch مسابقه برگشت
fours مسابقه دوبل
elapsed time مدت مسابقه
epee مسابقه اپه
come off پایان مسابقه
to scamper مسابقه دادن
dogsled مسابقه سورتمه با سگ
endurance race مسابقه استقامت
pigeon racing مسابقه کبوترها
enduro مسابقه استقامت
juniors مسابقه نوجوانان
distances مسیر مسابقه
marathon مسابقه دوصحرایی
airplane racing مسابقه هواپیمابری
bout مسابقه بوکس
compete مسابقه دادن
season فصل مسابقه ها
seasoned فصل مسابقه ها
To win the match(race,contest). مسابقه رابردن
competed مسابقه دادن
A hurdle race . مسابقه دو با مانع
competes مسابقه دادن
seasons فصل مسابقه ها
race course میدان مسابقه
criterium مسابقه جاده
bonspiel مسابقه رسمی
record حد نصاب مسابقه
matches مسابقه کبریت
bullriding مسابقه گاوسواری
arms race مسابقه تسلیحاتی
marathons مسابقه دو ماراتون
marathons مسابقه دوصحرایی
all play all مسابقه دورهای
prep مسابقه ازمایشی
an entrant for arace دواطلب مسابقه
prize ring گود مسابقه
course پیست مسابقه
tandems مسابقه دو نفره
coursed پیست مسابقه
tandem مسابقه دو نفره
courses پیست مسابقه
barnburner مسابقه مهیج
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com