Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
epic
شعر رزمی حماسه
epics
شعر رزمی حماسه
Other Matches
duty with troops
در یکان رزمی خدمت کردن شغل رزمی گرفتن
combat team
گروهان مرکب رزمی گروه رزمی پیاده
combat developer
وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
field services
قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
epopee
حماسه
sagas
حماسه
saga
حماسه
combat power
نیروی رزمی استعداد رزمی
combat orders
دستورات رزمی دستورالعملهای رزمی
combatcommand
فرماندهی رزمی قرارگاه رزمی
gleeman
حماسه خوان
epic
حماسه آفرین
heroic
حماسه آفرین
Homeric
حماسه آفرین
saga
حماسه اسکاندویناوی
sagas
حماسه اسکاندویناوی
task force
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task forces
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
ulysses
اولیسزقهرمان حماسه اودیسه منسوب به هومرشاعرنابینای یونانی
combat air patrol
هواپیمای گشتی رزمی گشتی رزمی هوایی
combat airlift support
پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
combat cargo officer
افسر مسئول ترابری رزمی افسر مسئول بارگیری کالاهای رزمی
defense readiness condition
وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
combated
رزمی
epic
رزمی
epics
رزمی
combats
رزمی
epical
رزمی
combat
رزمی
combating
رزمی
field grade
رده رزمی
field officer
افسر رزمی
combat intelligence
اطلاعات رزمی
combat development
توسعه رزمی
combat jump
پرش رزمی
field manual
دستور رزمی
field gun
توپ رزمی
field ration
جیره رزمی
combat forces
نیروهای رزمی
combat exercise
تمرین رزمی
field order
دستورالعمل رزمی
combat engineer
مهندسی رزمی
combat duty
امور رزمی
combat duty
ماموریت رزمی
combat crew
خدمه رزمی
combat formation
ارایش رزمی
field exercise
تمرین رزمی
combat outpost
پاسدار رزمی
field commands
یکانهای رزمی
combat support
پشتیبانی رزمی
combat surveillance
مراقبت رزمی
combat team
تیم رزمی
combat trains
بنه رزمی
combat troops
عدههای رزمی
combat vehicle
خودروی رزمی
combatcommand
یکان رزمی
combatdrill
تمرین رزمی
field commands
قسمتهای رزمی
field duty
خدمات رزمی
combat patrol
گشتی رزمی
fighting patrol
گشتی رزمی
field duty
ماموریت رزمی
combat power
قدرت رزمی
combat proficiency
شایستگی رزمی
combat proficiency
مهارت رزمی
field army
ارتش رزمی
combat ration
جیره رزمی
combat readiness
امادگی رزمی
combatintelligence
اطلاعات رزمی
field service
خدمات رزمی
combat , echelon
رده رزمی
task organization
سازمان رزمی
non-combatant
غیر رزمی
combat efficiency
کارایی رزمی
group
گروه رزمی
martial arts
ورزشهای رزمی
field glasses
عینک رزمی
non-combatants
غیر رزمی
groups
گروه رزمی
non combatant
غیر رزمی
strength
استعداد رزمی
readiness
امادگی رزمی
tactical missile
موشک رزمی
nonbattle
غیر رزمی
operational route
جاده رزمی
strengths
استعداد رزمی
heroic verse
شعر رزمی
herioic verse
شعر رزمی
combat arms
رسته رزمی
combat , elements
یکانهای رزمی
combat , elements
عناصر رزمی
combat , echelon
یکان رزمی
tactical support
پشتیبانی رزمی
field type
نوع رزمی
c ration
جیره رزمی
battle casualty
ضایعات رزمی
service ammunition
مهمات رزمی
battle problems
مشکلات رزمی
battle station
پایگاه رزمی
damage
ضایعات رزمی
fighting load
بار رزمی
conventional forces
نیروهای رزمی معمولی
field service
پشتیبانی سرویس رزمی
unit strength
قدرت رزمی یکان
effective strength
استعداد رزمی موثر
tactical loading
بارگیری رزمی یا جنگی
readiness category
درجه امادگی رزمی
epos
اشعار رزمی پیشینیان
level of readiness
سطح امادگی رزمی
field order
دستورعملیاتی دستور رزمی
field officer
افسر رسته رزمی
flyable dud
بدون امادگی رزمی
joint task force
گروه رزمی مشترک
jujitsu
مادر ورزشهای رزمی
level of strength
سطح استعداد رزمی
level of effort
تلاش رزمی یکان
level of strength
میزان استعداد رزمی
live exercise
تمرین رزمی حقیقی
materiel readiness
امادگی رزمی وسایل
pioneer unit
یگان مهندسی رزمی
readiness category
نوع امادگی رزمی
field range
میدان تیر رزمی
condition of readiness
وضعیت امادگی رزمی
combat firing
تمرین تیراندازی رزمی
combat ready
دارای امادگی رزمی
combat pay
فوق العاده رزمی
combat operations
مرکز عملیات رزمی
standard
کالای جانشین رزمی
combat load
بار رزمی هواپیما
combat liaison
ربط و ارتباط رزمی
combat information center
مرکز اطلاعات رزمی
combat control team
تیم کنترل رزمی
standards
کالای جانشین رزمی
attrition
کاهش توان رزمی
amphibious task force
گروه رزمی اب خاکی
field
زمینه رزمی صحرایی
fielded
زمینه رزمی صحرایی
combat support troops
عدههای پشتیبانی رزمی
combat support troops
یکانهای پشتیبانی رزمی
combat support arms
رسته پشتیبانی رزمی
combat support arms
یکان پشتیبانی رزمی
fields
زمینه رزمی صحرایی
combat service support
پشتیبانی خدمات رزمی
combat development
پیشرفت اموزش رزمی
main battle tank
قوی ترین تانک رزمی
night cap
گشتی رزمی هوایی شبانه
strengths
قدرت رزمی استعداد نفری
rhapsode
دوره گردی که اشعار رزمی
strength
قدرت رزمی استعداد نفری
strength
توان رزمی تعداد نفرات
tae guk
بالاترین فلسفه ورزشهای رزمی
threat study
بررسی امکانات رزمی دشمن
trains area
منطقه بنه رزمی یکان
loss
تلفات جنگی ضایعات رزمی
strengths
توان رزمی تعداد نفرات
combat crew
خدمه رزمی هواپیما یاخودرو
combat commander's insignia
علامت فرماندهی بر یکان رزمی
commitment value
ارزش رزمی یک یکان در درگیریها
carrier task force
گروه رزمی هواپیمابر دریایی
combat resolution
پایین ترین رده رزمی
field commands
یکانهای صحرایی فرماندهیهای رزمی
combat essential
مورد نیاز حتمی رزمی
battle bill
فهرست استعداد رزمی ناو
combatdrill
تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
army ready material program
برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
build up
بالا بردن توان رزمی نیروها
build-up
بالا بردن توان رزمی نیروها
build-ups
بالا بردن توان رزمی نیروها
tailors
برش دادن ازنظر رزمی به هم مربوط کردن
trouvere
شاعر رزمی شمال فرانسه در سده یازدهم
task organization
سازمان دادان برای رزم برش رزمی
war footing
حالت اماده باش در ارتش امادگی رزمی
tactical reconnaissance
براوردموقعیت رزمی در حالتی که درگیری نزدیک است
tailor
برش دادن ازنظر رزمی به هم مربوط کردن
zippers
گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف
zipper
گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف
locap
گشتی رزمی هوایی مخصوص ارتفاع پست
target cap
گشتی هوایی رزمی مخصوص تجسس منطقه هدف
unit citation
جشن طبقه بندی یکانها از نظر عملیات یاامادگی رزمی
technical observer
بازرس یا نافر فنی کارخانه در یکانهای رزمی که نافربه طرز استفاده از وسیله میباشد
odysseys
قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
odyssey
قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
stand-offs
برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
stand off
برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
stand-off
برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
zeroed out
ازرده خارج شدن یکان رسیدن استعداد رزمی یکان به صفر
attrition rate
میزان کاهش توان رزمی نواخت فرسایش سرعت فرسایش
manual
دستور رزمی دستی سیستم دستی
combat loading
بارگیری رزمی هواپیما بارگیری جنگی
combat arms
یکان رزمی یکان درگیر در رزم
combat essential
اقلام رزمی حیاتی حیاتی در رزم
battlefield recovery
اخراجات میدان رزم اخراجات میدان نبرد جمع اوری وسایل از کار افتاده رزمی
task component
بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
unit categories
انواع مختلف یکانها یا انواع طبقات یکانها از نظر استعدادو سازمان و امادگی رزمی
field colors
پرچم رزمی پرچم یکانی
composition
ترکیب یکان ترکیب رزمی
tactical element
یکان رزمی یکان تاکتیکی
compositions
ترکیب یکان ترکیب رزمی
combat zone
منطقه رزمی منطقه نبرد
service test
ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com