Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 77 (6 milliseconds)
English
Persian
instinct
شعور حیوانی
instincts
شعور حیوانی
Search result with all words
horse sense
شعور حیوانی شعور ذاتی وطبیعی
Other Matches
witless
بی شعور
sottish
بی شعور
of no understanding
بی شعور
mother wit
شعور
limen
شعور
good sense
شعور
reasons
خرد شعور
reason
خرد شعور
clouding of consciousness
تیرگی شعور
class consciousness
شعور طبقهای
sense
شعور معنی
senses
شعور معنی
sensed
شعور معنی
sensed
شعور هوش
sensed
هوش شعور
sense
شعور هوش
senses
شعور هوش
senses
هوش شعور
brutish
بی شعور درشت
sense
هوش شعور
You have cobwebs in your head.
<idiom>
تو شعور نداری
[اصطلاح]
witling
ادم بی شعور و کم عقل
creaturely
حیوانی
brutish
حیوانی
bestial
حیوانی
zoophysics
فیزیک حیوانی
animal content
محتوای حیوانی
glycogen
نشاسته حیوانی
animal black
ذغال حیوانی
animals
حیوانی جانوری
zoochemistry
شیمی حیوانی
zoogeography
جغرافیای حیوانی
zooparasite
انگل حیوانی
boneblack
کلس حیوانی
animal
حیوانی جانوری
organic
بنیانی حیوانی
animal fat
چربی حیوانی
animal psychology
روانشناسی حیوانی
animal magnetism
مغناطیس حیوانی
animally
بطور حیوانی
animal oil
روغن حیوانی
cataplexy
خواب حیوانی
animalize
حیوانی کردن
animal strach
نشاسته حیوانی
animality
طبیعت حیوانی
animalism
عالم حیوانی
cataplexy
هیپنوتیزم حیوانی
animal soap
صابون حیوانی
animalization
وجود مواد حیوانی
animalization
واجد صفات حیوانی
zoogeographer
کارشناس جغرافیای حیوانی
zoogeographical
وابسته به جغرافیای حیوانی
zoogeographic
وابسته به جغرافیای حیوانی
sarcode
سفیده یاخته حیوانی
echinoderm
حیوانی ازدسته خارپوستان
herd book
نسب نامه حیوانی
adipose tissue
چربی حیوانی پیه
glycogenic
تولیدکننده شکردربافتههای حیوانی
dapple
حیوانی که بدنش خالخال باشد
excrescency
اماس گیاهی یا حیوانی برامدگی
stud
حیوانی که برای اصلاح نژادنگهداری میشود
biology
زیست شناسی زندگی حیوانی وگیاهی هرناحیه
cynocephalus
[مجسمه حیوانی با بدن میمون و سری شبیه سگ]
arrdwolf
[حیوانی شبیه کفتار بومی جنوب و شرق آفریقا]
glomerule
خوشه متراکم ازمویرگهای کوچک و بافتهای حیوانی و غیره
negligence
اهمال تفریط معیار ان در CL رفتارو دقتی است که یک فرد بافهم و شعور عادی در امورخود معمول می دارد
guinea pigs
خوکچه هندی انسان یا حیوانی که روی ان ازمایش بعمل میاید
guinea pig
خوکچه هندی انسان یا حیوانی که روی ان ازمایش بعمل میاید
epizootology
علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootiology
علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizoology
علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
without understanding
فهم چیز فهم نافهم بی ادراک بی شعور
zoo ecology
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
natural dyes
رنگینه های طبیعی
[که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
Recent search history
Search history is
off
.
Activate
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com
Close
Previous
Next
Loading...