English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 198 (10 milliseconds)
English Persian
instruction counter شمارنده دستورالعمل شمارشگر دستورالعمل
Other Matches
shift instruction دستورالعمل تغییر مکان دستورالعمل انتقال دستورالعمل جابجایی
briefing direction دستورالعمل اجرای توجیه دستورالعمل جلسه توجیهی
statitizing فرایند انتقال یک دستورالعمل از حافظه کامپیوتر به ثباتهای دستورالعمل و نگهداری ان ان در انجا بگونهای که برای اجرا شدن اماده باشد
pause instruction دستورالعمل وقفه دستورالعمل توقف
arithmetic instruction دستورالعمل محاسباتی دستورالعمل حسابی
numerator شمارنده شمارشگر
perscription دستورالعمل
recipes دستورالعمل
instructions دستورالعمل
directions دستورالعمل
ground rule دستورالعمل
instruction دستورالعمل
functions دستورالعمل
recipe دستورالعمل
function دستورالعمل
functioned دستورالعمل
operating manual دستورالعمل
order دستورالعمل
procedure دستورالعمل
ship husbandary manual دستورالعمل جرثقیل ها
field order دستورالعمل رزمی
flight manual دستورالعمل پرواز
one address instruction دستورالعمل یک ادرسه
halt instruction دستورالعمل توقف
stop instruction دستورالعمل توقف
instruction code رمز دستورالعمل
instruction cycle چرخه دستورالعمل
instruction foramt قالب دستورالعمل
entry instruction دستورالعمل دخول
privileged instruction دستورالعمل ممتاز
command processing پردازش دستورالعمل
call instruction دستورالعمل فراخوانی
conditional instruction دستورالعمل شرطی
pseudo code شبه دستورالعمل
arithmetic instruction دستورالعمل حسابی
current instruction دستورالعمل جاری
action statement دستورالعمل اقدام
pseudo instruction شبه دستورالعمل
pull instruction دستورالعمل بازیابی
decision instruction دستورالعمل تصمیمی
push instruction دستورالعمل نشاندن
decision instruction دستورالعمل تصمیم
quasi instruction شبه دستورالعمل
repetition instruction دستورالعمل تکرار
branch instruction دستورالعمل انشعاب
computer instruction دستورالعمل کامپیوتر
instruction length طول دستورالعمل
instruction set مجموعه دستورالعمل
logic instruction دستورالعمل منطقی
logical instruction دستورالعمل منطقی
order دستورالعمل دستور
direction دستورالعمل جهت
microcode ریز دستورالعمل
machine instruction دستورالعمل ماشین
prescriptions تجویز دستورالعمل
ir ثبات دستورالعمل
macro instruction درشت دستورالعمل
code برنامه دستورالعمل ها
guidance دستورالعمل راهنما
dummy instruction دستورالعمل ساختگی
object code دستورالعمل مقصود
micro instruction ریز دستورالعمل
instruction repertoire موجودی دستورالعمل
nonexecutable statement دستورالعمل اجراناپذیر
no op instruction دستورالعمل بی اثر
instruction register ثبات دستورالعمل
instruction time زمان دستورالعمل
prescription تجویز دستورالعمل
instruction word کلمه دستورالعمل
null instruction دستورالعمل پوچ
instruction mix اختلاط دستورالعمل
airworthiness directive دستورالعمل صلاحیت پرواز
assembly language instruction دستورالعمل زبان اسمبلی
microcode دستورالعمل های ریز
looping instruction دستورالعمل حلقه زنی
computer instruction set مجموعه دستورالعمل کامپیوتر
conditional jump instruction دستورالعمل پرش شرطی
budget directive دستورالعمل تهیه بودجه
million instructions per second میلیون دستورالعمل در ثانیه
mips یک میلیون دستورالعمل درثانیه
multiple address instruction دستورالعمل چند ادرسه
instruction cycle سیکل یاچرخش دستورالعمل
instruction control unit واحد کنترل دستورالعمل
kips هزار دستورالعمل درثانیه
variable instruction length دستورالعمل با طول متغیر
verb دستورالعمل انجام عملی
verbs دستورالعمل انجام عملی
letter of instruction دستورالعمل انجام کار
pop instruction دستورالعمل بازیابی از پشته
damage control bills دستورالعمل کنترل خسارات
effective date تاریخ شروداجرای دستورالعمل
instruction lookahead پیش بینی دستورالعمل
machine instruction set مجموعه دستورالعمل ماشین
programmed instruction دستورالعمل برنامه ریزی شده
directives راهنمای انجام کار دستورالعمل
initiating directive دستورالعمل شروع عملیات اب خاکی
manual دستورالعمل راهنمای انجام کار
four address instruction نتیجه و آدرس دستورالعمل بعدی
directive راهنمای انجام کار دستورالعمل
macroprogramming برنامه نویسی با درشت دستورالعمل ها
formats داده و آدرس ها و دستورالعمل را نشان می دهند
format داده و آدرس ها و دستورالعمل را نشان می دهند
bumf اسناد شامل اطلاعات دستورالعمل چیزی
commander's guidance دستورالعمل فرماندهی راهنمای طرح ریزی فرمانده
component change order دستورالعمل تغییر یک نیروی شرکت کننده در عملیات
instruction راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
instructions راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
boot اجرای مجموعهای از دستورالعمل ها برای رسیدن به موقعیت مط لوب
pointer متغیر در برنامه کامپیوتری که حاوی آدرس داده یا دستورالعمل است
users دستورالعمل شرح نحوه استفاده از بسته نرم افزاری یا سیستم
pointers متغیر در برنامه کامپیوتری که حاوی آدرس داده یا دستورالعمل است
jump instruction موقعتی که CUPU از دستورالعمل فعلی به نقط ه دیگر برنامه برود
areas دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
user دستورالعمل شرح نحوه استفاده از بسته نرم افزاری یا سیستم
boot up اجرای خودکار مجموعهای از دستورالعمل ها در ROM پس از روشن شدن کامپییوتر
booting اجرای خودکار مجموعهای از دستورالعمل ها در ROM پس از روشن شدن کامپییوتر
area دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
prescriptions دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
prescription دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
fetch ahead فرایند واکشی یک دستورالعمل قبل از انکه اخرین دستوراجرای ان تمام شود
authors CI یا اموزش توسط کامپیوتر میباشدافرادی که تهیه کننده دستورالعمل ها برای سیستمهای
function key یچی که برای کار خاص یا ترتیبی از دستورالعمل ها انتساب داده شده بود
arithmetic دستورالعمل برنامه که در آن عملگر عمل مورد نظر را برای اجرا مشخص میکند
programs نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
program نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
traced روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
trace روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
traces روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
declarative language زبان برنامه سازی در برنامههای کاربردی پایگاه داده ها که آنچه می خواهید بدست آورید وارد می کنید و نه دستورالعمل را
four address instruction دستوری که حاوی محل چهار ثبات و محل دستورالعمل بعدی است
drivers یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
driver یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
push pop stack ثباتی که اطلاعات را ازشمارنده برنامه گرفته ومکانهای ادرس دستورالعمل را بر مبنای "انکه اول رفته اخر خارج شود" ذخیره میکند
addressing روش آدرس دهی که آدرس محل ذخیره سازی در دستورالعمل محلی است که باید استفاده شود
coroutine دستورالعمل اتصال مجموعهای از ورودی ها به مجموعهای از خروجی ها
up/down counter شمارنده الکترونیکی که با هر پاس ورودی یک شمارنده کم یا زیاد میکند
communication operation instructions (co دستور کار مخابرات دستورالعمل مخابرات
microprogramming نوشتن ریز کد با استفاده از ریز دستورالعمل
embarkation order دستورالعمل بارگیری یا سوارشدن دستور بارگیری
addressing روش آدرس دهی به داده که در آن اولین دستورالعمل به آدرس اشاره میکند که حاوی آدرس دوم است
cpu پیشرفت کامپیوتر که محدود به تعدادی دستورالعمل است که CPU میتواند اجرا کند حافظه و وسایل ورودی / خروجی می توانند داده را سریع تر از تولید CPU ارسال کنند
sealed orders پاکات لاک و مهر شده دستورالعمل هایی که لاک ومهر شده ارسال می شوند
chain 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
chains 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
arithmetic expression عبارت حسابی دستورالعمل حسابی
direct دستور دادن دستورالعمل دادن
directs دستور دادن دستورالعمل دادن
directed دستور دادن دستورالعمل دادن
transfer order دستورالعمل ارائه وفایف اجرایی یا انتقال وفایف اجرایی نیروهای مسلح
standing ثابت دستورالعمل ثابت
planning directive دستورالعمل طرح ریزی راهنمای طرح ریزی
computer assisted instruction اموزش به کمک کامپیوتر اموزش کامپیوتری دستورالعمل به کمک کامپیوتر
addressing در سطح صفر: عملوندی که بخشی از قسمت آدرس دستورالعمل است . سطح اول : عملوندی که در آدرس دستور ذخیره شده است . سطح دوم : عملوندی که در آدرسی که به دستور داده میشود ذخیره شده است
countered شمارشگر
counter شمارشگر
countering شمارشگر
counter mechanism مکانیسم شمارشگر
tallying شمارش شمارشگر
tally شمارش شمارشگر
counting tube لامپ شمارشگر
impluse meter شمارشگر ایمپولز
Geiger counters شمارشگر مولر
tallies شمارش شمارشگر
Geiger counter شمارشگر مولر
tallied شمارش شمارشگر
geiger muller counter شمارشگر گایگر- مولر
speed counter شمارشگر عده دور
impluse counter شمارشگر ضربه جریان کنتور ایمپولز
countering شمارنده
conuter شمارنده
countered شمارنده
enumerator شمارنده
counter شمارنده
computers شمارنده
computer شمارنده
repeat counter شمارنده تکرار
loop counter شمارنده حلقه
ring counter شمارنده حلقهای
binary counter شمارنده دودویی
multiplier بس شمارنده افزاینده
program counter شمارنده برنامه
modulo n counter شمارنده به پیمانه
line counter شمارنده سطر
frequency counter شمارنده فرکانس
counter مقابل دستگاه شمارنده
enumerative وابسته بشمردن شمارنده
current location counter شمارنده مکان فعلی
countering مقابل دستگاه شمارنده
countered مقابل دستگاه شمارنده
reset تنظیم ثبات یا شمارنده دروضعیت اولیه اش
resets تنظیم ثبات یا شمارنده دروضعیت اولیه اش
rewind برگرداندن نوار یا فیلم یا شمارنده به محل شروع
rewinding برگرداندن نوار یا فیلم یا شمارنده به محل شروع
rewinds برگرداندن نوار یا فیلم یا شمارنده به محل شروع
rewound برگرداندن نوار یا فیلم یا شمارنده به محل شروع
non operable instruction دستوری که تابعی انجام نمیدهد ولی شمارنده برنامه را افزایش میدهد
do nothing instruction دستور برنامه نویسی که عملی انجام نمیدهد فقط شمارنده برنامه را به آدرس دستور بعدی افزایش میدهد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com