English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
file number شماره ردیف
item number شماره ردیف
Search result with all words
offset knots گره نامتقارن [گاه جهت ایجاد سایه و تفاوت ظاهری طرح با دیگر قسمت ها به جای تکرار گره زدن بر روی دو تار مشابه در ردیف بافت بعدی از سه تار شماره یک، دو، سه و یا یک، سه، دو استفاده می کنند.]
Other Matches
Jaldar [نوعی طرح پاکستانی که در آن ردیف های لوزی شکل و هشت وجهی بصورت یک ردیف در میان بافته می شوند.]
terraced houses خانههای در یک ردیف ردیف خانه ها
station number شماره پست مخابراتی شماره ترتیب محل بارها درداخل هواپیما
DTMF روش شماره گیری با دستگاه تلفن که در آن هر شماره یک TONE ایجاد میکند مقایسه شود با Pulse Dialling
cleek چوب شماره 4 چوبی یا اهن شماره 1 گلف
count off شمارش به ترتیب شماره بترتیب شماره " بشمار "
row marker دستک نشانه ردیف مین علامت ردیف مین
they exceeded us in number شماره انها از شماره مابیشتر بود
an isaiah flower گلی که شماره و شکل پرچمهای ان با شماره و شکل مادگیهای ان برابر باشد
anisandrous flower گلی که شماره و شکل پرچمهای ان با شماره و شکل مادگی ان برابر باشد
lay reference number شماره ترتیب کاشتن مین شماره مشخصات مین کاشته شده
military impedimenta شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
chalk number شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
stock number شماره فنی انبار شماره انبار
column ردیف
line ردیف
lines ردیف
sequences ردیف
wracks ردیف
columns ردیف
wracked ردیف
racks ردیف
tiers ردیف
rack ردیف
ranks ردیف صف
run ردیف
ranked ردیف صف
sequence ردیف
ranked ردیف
rank ردیف صف
cues ردیف
cue ردیف
tier ردیف
ranks ردیف
rank ردیف
octachord ردیف
runs ردیف
racked ردیف
range ردیف
ranges ردیف
deque ردیف
class ردیف
ranged ردیف
rowed ردیف
classed ردیف
rows ردیف
classing ردیف
row ردیف
classes ردیف
tiers ردیف صندلی
in a row ردیف شده
tier ردیف افقی
tiers ردیف کردن
tiers ردیف شدن
tierced ردیف شده
row ردیف کردن
file ردیف صف به صف کردن
row ردیف مین
tiers ردیف افقی
lance corporal هم ردیف سرجوخه
range سلسله ردیف
tier ردیف شدن
tier ردیف کردن
seriation ردیف کردن
clavier ردیف مضراب
ranges سلسله ردیف
spooler برنامه ردیف گر
patterns ردیف بندی
pattern ردیف بندی
succession ردیف جانشینی
single file یک ردیف ستون
clavier ردیف جا انگشتی
filed ردیف صف به صف کردن
ranged سلسله ردیف
aline ردیف شدن
tier ردیف صندلی
successions ردیف جانشینی
row ردیف سطر
rows ردیف مین
rows ردیف سطر
seriated ردیف شده
rows ردیف کردن
string ردیف سلسله
aligns ردیف کردن
tierced ردیف دار
aligning ردیف کردن
aligned ردیف کردن
align ردیف کردن
serially بطور ردیف
single line ردیف مجزا
single line ردیف تکی
colonnade ردیف ستون
hedgerows ردیف خاربن
colonnades ردیف ستون
series سلسله ردیف
rowed ردیف سطر
shaw ردیف درختان
rowed ردیف کردن
realigns ردیف کردن
realigning ردیف کردن
realigned ردیف کردن
realign ردیف کردن
hedgerow ردیف خاربن
rowed ردیف مین
line up ردیف ایستادن تیم
tertial سومین ردیف شاهپر
hedgerow ردیف بوتههای پرچین
hedgerows ردیف بوتههای پرچین
line-up ردیف ایستادن تیم
line-ups ردیف ایستادن تیم
monopteral دارای یک ردیف ستون
second defendant متهم ردیف دوم
row ردیف چند خانه
rows ردیف چند خانه
rowed ردیف چند خانه
hypen ladder ردیف خطوط تیره
dress circle صندلیهای ردیف جلوتماشاخانه
eleven punch سوراخ ردیف یازدهم
colonnades ردیف ستون ایوان ستوندار
aligns دریک ردیف قرار گرفتن
print spooling progarm برنامه ردیف کننده چاپ
rivet gage فاصله بین دو ردیف پرچ
stacked ردیف کردن وسایل و تجهیزات
colonnade ستون بندی ردیف درخت
colonnade ردیف ستون ایوان ستوندار
aligning دریک ردیف قرار گرفتن
aligned دریک ردیف قرار گرفتن
align دریک ردیف قرار گرفتن
colonnades ستون بندی ردیف درخت
stack ردیف کردن وسایل و تجهیزات
unclassified در ردیف بخصوصی قرار نگرفته
terraces ردیف خانههای بهم پیوسته
terrace ردیف خانههای بهم پیوسته
key-couse [بیش از یک ردیف سنگ سر طاق]
stacks ردیف کردن وسایل و تجهیزات
straight f. پنج برگ ردیف ویکرنگ
corvette رزمناوی که یک ردیف توپ دارد
onside در ردیف یا پشت سر توپدار بودن
bat around توپ زدن به نوبت در یک ردیف
lagomorphous وابسته به پستانداران جونده دو ردیف دندانی
peristyle ردیف ستونهای اطراف ایوان یا حیاط
coffer-dam [مانع موقت آب بین دو ردیف شمعها]
quinquereme یکجورکرجی که پنج ردیف پاروزن داشت
lagomorphic وابسته به پستانداران جونده دو ردیف دندانی
hypostyle دارای سقف مبتنی بر ردیف ستون
quart major ردیف تک خال وشاه وبی بی وسرباز
corbel-table [ردیف هایی از قوس های پیشکرده]
variable stator توربین گازی با چند ردیف تیغه استاتور
column ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
footlights ردیف چراغهای جلو صحنه نمایش ومانند ان
hamatum استخوان چنگکی ردیف دوم مچ دست پستانداران
square leg محل بازیگر در ردیف توپزن وکمی دور از او
beadings تزیینی مرکب از دانهیا گویچههای ردیف شده
beading تزیینی مرکب از دانهیا گویچههای ردیف شده
columns ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
peristome ردیف دندانههای کوچک درپیرامون دهانه خزه ها
the taxis are on their rank اتومبیلهای کرایهای درایستگاه خود ردیف ایستاده اند
wing forward هریک از دومهاجم بیرون ردیف دوم یاسوم در تجمع
amphistylar دارای دو ردیف ستون درطرفین یا در جلو و عقب ساختمان
row [ردیف بافت در عرض فرش که گاه به آن رجشمار نیز می گویند.]
frequency تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
frequencies تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
vee engine موتور پیستونی که سیلندرهای ان در یک ردیف و بصورت مایل به یکدیگرقرار گرفته اند
crankum دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
crankle دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
v engine موتور پیستونی که سیلندرهای ان در دو ردیف مایل بشکل 7 قرار گرفته اند
crinkum دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
Crinkle دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
line number شماره خط
file number شماره صف
dyad شماره دو
numeral شماره
number generator شماره زا
six شماره شش
sixes شماره شش
ten شماره 01
numerals شماره
one شماره یک
numbers شماره
number شماره
code شماره
ones شماره یک
number شماره
threes شماره 3
three شماره 3
the t. number شماره کل
the total number شماره کل
bookends تخته یاچیز دیگری که درانتهای ردیف کتب برای نگاهداری انهامی گذارند
bookend تخته یاچیز دیگری که درانتهای ردیف کتب برای نگاهداری انهامی گذارند
x engine موتور پیستونی با چهار ردیف سیلندر که از نمای روبروبصورت ایکس قرار گرفته اند
assembly line دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
dual استاندار بستههای مدار مجتمع با استفاده از دو ردیف موازی از سوزنهای متصل در امتداد لبه
broad arrow engine موتور پیستونی با سه ردیف سیلندر که با زاویه کمتر از09 درجه نسبت به یکدیگرقرارگرفته اند
assembly lines دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
forward breast طناب شماره دو
catalogue number شماره کاتالوگ
forward spring طناب شماره سه
extension شماره فرعی
licence number شماره پروانه
grid number n شبکه شماره ان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com