| Total search result: 204 (16 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| dial |
شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند. |
| dialed |
شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند. |
| dialled |
شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند. |
| dials |
شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند. |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| ATD |
دستور استاندارد برای مودم های سازگار که در شماره گیری تلفن به کار می روند و توسط Hayes ایجاد شده اند |
| asynchronous |
کامپیوتری که به شبکهای وصل است تا شماره گیری مودم ها را کنترل کند و به کاربران در فاصله دور اجازه استفاده از اتصال مودم و دستیابی به شبکه بدهد |
| ring |
سیستم کامپیوتر راه دور که کاربر به تلفن آن یک بار تماس می گیرد و امکان شماره گیری , قط ع تماس ,انتظار و سپس بماس مجدد دارد. |
| DTMF |
روش شماره گیری با دستگاه تلفن که در آن هر شماره یک TONE ایجاد میکند مقایسه شود با Pulse Dialling |
| auto |
امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد و ضبط داده |
| autos |
امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد و ضبط داده |
| Dialer |
امکانی در ویندوز که در صورت وجود مودم متصل به PC شماره گیری میکند |
| dial |
شماره گیری با تلفن |
| dialed |
شماره گیری با تلفن |
| dialled |
شماره گیری با تلفن |
| dials |
شماره گیری با تلفن |
| auto |
امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد در صورت اشغال خط تا وقتی که پاسخ دهد |
| autos |
امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد در صورت اشغال خط تا وقتی که پاسخ دهد |
| blind dialling |
توانایی مودم برای شماره گیری حتی وقتی که خط به نظر خراب است با استفاده از برخی خط وط خصوصی |
| point of presence |
شماره دستیابی تلفن برای تامین کننده سرویس که برای اتصال به اینترنت از طریق مودم به کار می رود |
| pulse dialling |
شماره گیری تلفن از طریق ارسال پالسهایی روی خط |
| phones |
شماره گیری یا تلاش برای صحبت کردن با کسی در تلفن |
| phoning |
شماره گیری یا تلاش برای صحبت کردن با کسی در تلفن |
| phoned |
شماره گیری یا تلاش برای صحبت کردن با کسی در تلفن |
| phone |
شماره گیری یا تلاش برای صحبت کردن با کسی در تلفن |
casing  |
جعبه پوشش که کامپیوتر و سایر اجزا در آن قرار دارند |
| casings |
جعبه پوشش که کامپیوتر و سایر اجزا در آن قرار دارند |
| worded |
بخشهای داده مختلف در کامپیوتر به شکل گروهی از بیت ها که در یک محل حافظه قرار دارند |
| word |
بخشهای داده مختلف در کامپیوتر به شکل گروهی از بیت ها که در یک محل حافظه قرار دارند |
| originates |
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد |
| originating |
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد |
| originated |
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد |
| originate |
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد |
| Phone Dialer |
امکانی در ویندوز که به کاربرد مکان شماره گیری از کامپیوتر خود میدهد |
| superimposition |
قرار گیری برروی چیز دیگر |
| communication |
کامپیوتر همراه با کارت مودم یا فکس که به کاربران شبکه در استفاده از مودم حق اشتراک میدهد |
| ani |
سیستم تلفن که شماره تلفن شخصی که تماس گرفته را درج میکند |
| acu |
وسیلهای که به کامپیوتر اجازه میدهد ایستگاهها را فراخوانی کند یا خودکار شماره گیری کند |
| private |
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت |
| privates |
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت |
| pseudo digital |
تولید شده توسط مودم و ارسالی روی خط وط تلفن |
| surface mount technology |
روش ساخت تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح تخته قرار دارند به جای اینکه در سوراخها قرار بگیرد و در آن محل جا شوند |
| auto |
توانایی مودم برای پاسخ خودکار به تلفن پس از زنگ زدن |
| autos |
توانایی مودم برای پاسخ خودکار به تلفن پس از زنگ زدن |
| jack |
ورودی که به مودم اجازه میدهد مستقیما تلفن وصل شود |
| jacks |
ورودی که به مودم اجازه میدهد مستقیما تلفن وصل شود |
| serial |
روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سری , مثل مودم تلفن |
| serials |
روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سری , مثل مودم تلفن |
| anti- |
سوئیچی که در حین کار مودم از زنگ زدن سایر تلفن ها جلوگیری میکند |
| telephone |
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن |
| telephoned |
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن |
| slipped |
روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن |
| telephones |
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن |
| slips |
روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن |
| slip |
روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن |
| telephoning |
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن |
| logs |
شماره تلفن |
| autos |
شماره تلفن |
| auto |
شماره تلفن |
| log |
شماره تلفن |
| telephone number |
شماره تلفن |
| telephone numbers |
شماره تلفن |
| personal |
شماره تلفن ها |
| phone extension |
شماره تلفن فرعی [مخابرات] |
| assembler |
اسمبلی که کد ماشین را از یک کامپیوتر در حین اجرای کامپیوتر دیگر تولید ی کند |
| host computer |
کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر |
| host computers |
کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر |
| modem |
وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند |
| communication |
مدار الکترونیکی که به کامپیوتر اجازه ارتباط با مودم میدهد |
| workstation |
محل کار کاربر کامپیوتر با ترمینال , VDU , چاپگر , مودم و.. |
| workstations |
محل کار کاربر کامپیوتر با ترمینال , VDU , چاپگر , مودم و.. |
| She gave me her phone number , but I'll be blessed if I can remember it ! |
شماره تلفن خودش را به من داد ولی مگریادم می آید ! |
| boxed |
موضوعاتی که همه در یک جعبه قرار دارند |
| enfilade |
[یک رشته اتاق که رو به روی هم قرار دارند.] |
| layers |
استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند |
| layer |
استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند |
| planar |
اشیا یا تصاویر گرافیکی که در یک نقشه قرار دارند |
| utopian socialism |
شارل فوریه و لوئی بلان قرار دارند |
| chains |
چاپگری که حروف آن به ترتیب پشت سر هم قرار دارند |
| chain |
چاپگری که حروف آن به ترتیب پشت سر هم قرار دارند |
| carrier |
سیگنال RSC از مودم به کامپیوتر برای بیان دریافت یک موج داده ارسالی |
| bbs |
اطلاعات و پیام پایگاه داده که توسط مودم و اتصال کامپیوتر بدست می آید |
| carriers |
سیگنال RSC از مودم به کامپیوتر برای بیان دریافت یک موج داده ارسالی |
| pin compatible |
تراشه هایی که عملکردمشابهی دارند و می توانندبجای هم قرار گیرند |
| number dialling |
شماره گیری |
| dialing |
شماره گیری |
| dial up |
شماره گیری |
| calling dial |
صفحه شماره گیر تلفن صفحه نمره گیر تلفن |
| transborder |
ارتباطات میان سیستمهای کامپیوتری که در کنارمرزهای ملی قرار دارند |
| ddp |
عمل بازیاب یا اطلاع از دادهای که در محلهای مختلف قرار دارند |
| barrel printer |
نوعی چاپگر که حروف روی لوله چرهان آن قرار دارند |
| lan |
شبکهای که ترمینالها و قط عات مختلف آن در فاصله کمی از هم قرار دارند. |
| tone dialing |
شماره گیری اهنگی |
| inductive dialing |
شماره گیری القائی |
| push button dialing |
شماره گیری دکمهای |
| dial up terminal |
ترمینال شماره گیری |
| buzzer signal |
ایمپولز شماره گیری |
| dial pulse |
تپش شماره گیری |
| selector dial |
صفحه شماره گیری |
| cyberspace |
دنیایی که در آن کامپیوتر ها و افراد از طیق اینترنت ارتباط دارند |
| modem |
کابل یا وسیلهای که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال بدون استفاده از مودم میدهد |
| buzzer signal |
علامت یا سیگنال شماره گیری |
| direct distance dialing |
شماره گیری فاصله مستقیم |
| distributes |
سیسم نا متمرکز که در آن چندین کامپیوتر مختلف شیارهای ثابتی دارند |
| distributing |
سیسم نا متمرکز که در آن چندین کامپیوتر مختلف شیارهای ثابتی دارند |
| distribute |
سیسم نا متمرکز که در آن چندین کامپیوتر مختلف شیارهای ثابتی دارند |
| micros |
ریز کامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپی مجزا قرار دارند |
| distributes |
عمل بدست آوردن اطلاع از داده هایی که در محلهای مختلف قرار دارند |
| staging light |
چراغی که به راننده علامت میدهد که چرخهای اتومبیل درست روی خط قرار دارند |
| distribute |
عمل بدست آوردن اطلاع از داده هایی که در محلهای مختلف قرار دارند |
| micro |
ریز کامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپی مجزا قرار دارند |
| distributing |
عمل بدست آوردن اطلاع از داده هایی که در محلهای مختلف قرار دارند |
| rigging position |
وضعیت هواپیما که دران محورعرضی و یک محورطولی اختیاری در یک صفحه افقی قرار دارند |
| dial signal |
بوق ازاد برای شماره گیری |
| standalone |
ترمینال کامپیوتر با پردازنده و حافظه که مستقیماگ به مودم وصل میشود و بدون اینکه عنصر شبکه یا انشعابی از آن باشد |
| library |
کتابها یا رکوردها و... که عموم می توانند فرض کنند که معمولا در یک محل عمومی قرار دارند |
| retention area |
قسمتهایی از دیسک توربین دراطراف ریشه تیغه ها که تحت نیروی زیادی قرار دارند |
| wafers |
یک قطعه نازک سیلیکون که بر روی ان مدارات مجتمع جهت ایجاد یک تراشه قرار دارند |
| wafer |
یک قطعه نازک سیلیکون که بر روی ان مدارات مجتمع جهت ایجاد یک تراشه قرار دارند |
| libraries |
کتابها یا رکوردها و... که عموم می توانند فرض کنند که معمولا در یک محل عمومی قرار دارند |
| dialled |
امکانی درمودم که خودکار شماره گیری میکند. |
| dial |
امکانی درمودم که خودکار شماره گیری میکند. |
| dials |
امکانی درمودم که خودکار شماره گیری میکند. |
| dialed |
امکانی درمودم که خودکار شماره گیری میکند. |
| silicon |
قطعه نازک کریستال سیلیکون خالص با قط ر چند اینچ که روی آن مدارهای مجتمع قرار دارند. |
| sbc |
کامپیوتری که قط عات اصلی آن مثل پردازنده , ورودی / خروجی وحافظه روی یک PCB قرار دارند |
| answering |
حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند |
| answer |
حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند |
| answered |
حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند |
| answers |
حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند |
| result code |
پیام ارسالی از مودم به کامپیوترمحلی برای بیان وضعیت مودم |
| Hayes Corporation |
تولید کننده مودم که زبان کنترل استاندارد برای مودم ها ایجاد میکند |
| ddd |
Dialing Distance Direct شماره گیری از فاصله مستقیم |
| analogue |
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال |
| analogues |
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال |
| analog |
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر محلی یا ترمینال |
| pressure cabin |
بخشی از هواپیما که افراد وخدمه در ان قرار دارند وهمیشه فشار در ان برابر یابیشتر از حد تعیین شده است |
| populating |
1-حافظه یا انتخابهای مناسب برای کامپیوتر.2-تخته مدار چاپ شده که در سوکتهای خالی قط عاتی دارند |
| populates |
1-حافظه یا انتخابهای مناسب برای کامپیوتر.2-تخته مدار چاپ شده که در سوکتهای خالی قط عاتی دارند |
| populate |
1-حافظه یا انتخابهای مناسب برای کامپیوتر.2-تخته مدار چاپ شده که در سوکتهای خالی قط عاتی دارند |
| RPC |
روش ارتباط بین دو برنامه روی دو کامپیوتر جدا ولی مرتبط . یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر در شبکه درخواست پردازش یک مشکل را میکند و سپس نتیجه را نمایش میدهد. و در برنامههای client / server استفاده میشود |
| dial up |
استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه |
| integrated circuit |
مداری که همه قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک نیمه هادی کوچک قرار دارند به وسیله روشهای حکاکی و شیمیایی |
| microchips |
مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی |
| microchip |
مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی |
| centers |
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند |
| centered |
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند |
| centred |
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند |
| centre |
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند |
| center |
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند |
| HyperTerminal |
برنامه ارتباطی که در ویندوز وجود دارد و به کاربر امکان صدا کردن کامپیوتر راه دور از طریق مودم و فایلهای ارتباطی میدهد |
| carrier |
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است |
| carriers |
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است |
| common of fishery |
حق ماهی گیری درابهای دیگر |
| remotest |
روش ارتباط بین دو برنامه که روی دو کامپیوتر اجرا شوند که متصل هستند. یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر روی شبکه می پرسد تا مشکل را پردازش کند ونتیجه را نمایش دهد. در برنامههای server-client به کار می رود |
| remoter |
روش ارتباط بین دو برنامه که روی دو کامپیوتر اجرا شوند که متصل هستند. یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر روی شبکه می پرسد تا مشکل را پردازش کند ونتیجه را نمایش دهد. در برنامههای server-client به کار می رود |
| remote |
روش ارتباط بین دو برنامه که روی دو کامپیوتر اجرا شوند که متصل هستند. یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر روی شبکه می پرسد تا مشکل را پردازش کند ونتیجه را نمایش دهد. در برنامههای server-client به کار می رود |
| metal oxide semiconductor |
روش تولید و طراحی برای خانوادههای خاصی از مدارهای مجتمع با استفاده از الگویی از هادیهای آهنی و اکسیر که روی نیمه هادی قرار دارند |
| literal |
دستور کامپیوتر که حاوی شماره فعل یا آدرس استفاده شدنی است و نه برچسب یا محل آن |
| coordinate |
روش نمایش نقط ه روی گراف با استفاده از دو مقدار روی بردارها که در جهت راست یکدیگر قرار دارند |
| zero compression |
روندی که حافظه را ازصفرهای مقدم بدون معنی که در سمت چپ ارقام بابیشترین معنی قرار دارند پاک میکند |
| intruder |
قرار دادن چیزی در چیز دیگر |
| intruders |
قرار دادن چیزی در چیز دیگر |
| thicker |
طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند |
| thickest |
طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند |
| thick |
طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند |
| substituting |
قرار دادن چیزی درمحل چیز دیگر. |
| superimposing |
قرار دادن چیزی در بالای چیز دیگر |
| endomorph |
بلوری که درجوف بلور دیگر قرار دارد |
| substituted |
قرار دادن چیزی درمحل چیز دیگر. |
| superimpose |
قرار دادن چیزی در بالای چیز دیگر |
| superimposes |
قرار دادن چیزی در بالای چیز دیگر |
| substitute |
قرار دادن چیزی درمحل چیز دیگر. |
| chips |
وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند |
| chip |
وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند |
| unix |
از طریق اتصال سری به کامپیوتر دیگر |
| xt |
صفحه کلید همراه با IBMPC که اما کلید تابعی دارد که در دوستون در گوشه سمت چپ صفخه کلید قرار دارند |
| cross assembler |
ترجمه برنامه اسمبلر برای یک کامپیوتر دیگر |
| Winsock |
امکان نرم افزاری برای کنترل مودم هنگام اتصال به اینترنت تحت DOS-MS یا ویندوز که به کامپیوتر امکان ارتباط تحت پروتکل TCP/IP میدهد |
| address |
شماره ای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند |
| analog |
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم |
| analogue |
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم |
| analogues |
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم |
| load |
قرار دادن دیسک یا نوار در کامپیوتر تا اجرا شود |
| loads |
قرار دادن دیسک یا نوار در کامپیوتر تا اجرا شود |
| slip sheet |
صفحه سفیدی که بین دوصفحه چاپی دیگر قرار داده شده |
| rio treaty |
اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند |
| voicing |
کامپیوتر متصل به دستگاه تلفن که وقتی شخص آنجا نیست به تلفنهای او پاسخ میدهدو امکان ضبط پیام ها را بوجود می آورد. |
| voices |
کامپیوتر متصل به دستگاه تلفن که وقتی شخص آنجا نیست به تلفنهای او پاسخ میدهدو امکان ضبط پیام ها را بوجود می آورد. |
| voice |
کامپیوتر متصل به دستگاه تلفن که وقتی شخص آنجا نیست به تلفنهای او پاسخ میدهدو امکان ضبط پیام ها را بوجود می آورد. |
| satellites |
کامپیوتری که کارهایی را تحت کنترل کامپیوتر دیگر انجام میدهد |
| satellite |
کامپیوتری که کارهایی را تحت کنترل کامپیوتر دیگر انجام میدهد |
| power |
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر |
| telephones |
ماشین برای صحبت کردن با کسی یا اتباط با کامپیوتر دیگر |
| powers |
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر |
| powering |
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر |
| telephone |
ماشین برای صحبت کردن با کسی یا اتباط با کامپیوتر دیگر |
| telephoning |
ماشین برای صحبت کردن با کسی یا اتباط با کامپیوتر دیگر |
| powered |
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر |
| telephoned |
ماشین برای صحبت کردن با کسی یا اتباط با کامپیوتر دیگر |
| Dhrystone benchmark |
سیستمی آماری برای اندازه گیری و مقایسه کارایی کامپیوتر |
| bayed |
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است |
| integral controller |
واحد ارتباطات که درون یک کامپیوتر قرار داده شده است |
| bay |
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است |
| baying |
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است |
