Dictiornary-Farsi | شماها باید به فرق بین حقایق و نظرات توجه بکنید | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
You need to take care to differentiate between facts and opinions [ differentiate facts from opinions] .	شماها باید به فرق بین حقایق و نظرات توجه بکنید [حقایق را از نظرات تشخیص بدهید] .


Other Matches

You have to watch your diet more [carefully] and get more exercise.	شما باید بیشتر به تغذیه خود توجه و بیشتر ورزش بکنید.
do the necessary	انچه باید کرد بکنید
Pay attention to the house rules [hazard statements] .	توجه بکنید به قواعد جایگاه [اظهارات خطر] .
You have to listen to me.	شما باید به من گوش بکنید [ببینید چی می خواهم بگویم] .
suit yourself	هر چه دلتان میخواهد بکنید من چه میدانم چه بکنید
it is to be noted that	باید توجه کردکه
proportional tax	مالیات که هرفرد بدون توجه به مقداراموالش باید بپردازد
branch	جدولی که نشان میدهد در برنامه با توجه به نتیجه بررسی به کجا باید جهش کرد
branches	جدولی که نشان میدهد در برنامه با توجه به نتیجه بررسی به کجا باید جهش کرد
design	نظرات و موضوعات مربوطه در یک مدار
designs	نظرات و موضوعات مربوطه در یک مدار
atomistic evalution	ارزیابی نظرات افراد در موردتبلیغات یک محصول
for your part <adv.>	از طرف شماها
from your part <adv.>	از طرف شماها
on your part <adv.>	از طرف شماها
troop test	ازمایش یکانها از کلیه نظرات تاکتیکی و تجهیزاتی
screamer	اگهی درشت وجالب توجه در روزنامه مطالب جالب توجه
do me this kindness	بکنید
do as you please	بکنید
ye	شکل قدیمی کلمه The شماها
cooling-off period	دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods	دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period	دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
probative	حقایق فرعی
res gestae	حقایق عینی
facts of life <idiom>	حقایق زندگی
do that first	ان کار را اول بکنید
What do you want to do with it?	با این چه می خواهید بکنید؟
bring some new facts to light <idiom>	کشف حقایق جدید
Make three copies of each film.	از هر فیلم سه تا کپی بکنید.
do as you please	هر چه دلتان می خواهد بکنید
a recital of all the facts	شمارشی از همه حقایق
ultimate truths	حقایق اولیه یا اصلی
prim ry truths	حقایق اولیه یانخستین
g. ma a favor	التفاتی درحق من بکنید
please do me a service	خواهشمندم یک همراهی بامن بکنید
americana	اطلاعات و حقایق مربوط بامریکا
low dwon	حقایق امر اصل حقیقت
subreption	اختفای حقایق برای استفاده خود
Limit your expenditures to what is essential .	مخارجتان رافقط صرف ضروریات بکنید
pleaseŠturn over	بیزحمت ورق بزنیدیابازگشت به صفحه پشت بکنید
There is more to it than meets the eye.	ارزش [و یا حقایق] پنهان در مورد چیزی وجود دارد.
Please supply the facts relevant to the case.	لطفا" حقایق ومطالبی را که با موضوع مناسبت دارد فراهم کنید
A problem is a chance for you to do your best.	مشکل فرصتی است برای شما تا نهایت تلاشتان را بکنید.
researched	توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
intuitionalism	عقیده به اینکه برخی حقایق را میتوان مستقیما وبدون استدلال دریافت
researches	توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
researching	توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
research	توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
intuitionism	عقیده به اینکه برخی حقایق رامیتوان مستقیما وبدون استدلال دریافت
cooling off period	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
nescience	اعتقاد باینکه حقایق غایی را نمیتوان بوسیله قیاس عقلانی فکر درک نمود
double coincidence of wants	زیرا هرطرف مبادله باید کالائی را به بازار عرضه کند که طرف دیگر مبادله به ان نیاز دارد ونیز شرایط مبادله باید موردتوافق طرفین مبادله باشد
draw attention	توجه کسی را جلب کردن توجه جلب شدن
Can you watch the dog for us this weekend?	آیا شماها می توانید آخر این هفته مواظب این سگ باشید؟
backward chaining	روشی برای استدلال که ازهدف مطلوب شروع و به سمت حقایق از قبل شناخته شده ادامه می یابد
favourite	طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
favorites	طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
questionof interest	پرسشهای جالب توجه موضوعهای جالب توجه
favourites	طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
special verdict	رای هیات منصفه در حالتی که حقایق موضوع مطروحه را ان چنان که برایشان ثابت شده است اعلام و اخذ تصمیم را به دادگاه بسپارند
attention	توجه
unconsidered	بی توجه
attentions	توجه
inattentive	بی توجه
unresponsive	بی توجه
attendance	توجه
keep	توجه
mindfulness	توجه
mindfully	با توجه
turn to	توجه
keeps	توجه
listlessly	بی توجه
attendances	توجه
re-	با توجه به
heedfully	با توجه
re	با توجه به
tendance	توجه
cares	توجه
cared	توجه
care	توجه
regards	توجه
regarded	توجه
listless	بی توجه
oblivious	بی توجه
heedfulness	توجه
noting	توجه
remark	توجه
advertency	توجه
attentiveness	توجه
attention to orders	توجه
remarked	توجه
remarking	توجه
note	توجه
assiduity	توجه
remarks	توجه
advertence	توجه
notes	توجه
adverence	توجه
heeded	توجه
NB	توجه!
heeding	توجه
heeds	توجه
regard	توجه
heed	توجه
the f. of a table	باید
should	باید
ought	باید
to have to	باید
shall	باید
there is a rule that...	که باید.....
must	باید
outh	باید
maun	باید
in due f.	باید
remarkable	جالب توجه
figure on	توجه کردن
yummy	جالب توجه
mark	توجه کردن
remarkable	قابل توجه
striking	قابل توجه
strikingly	قابل توجه
consideration	توجه مراعات
substantial	قابل توجه
liberals	جالب توجه
introversion	توجه بدرون
intentness	سرگرمی توجه
liberal	جالب توجه
considerable	قابل توجه
favor	توجه مرحمت
eye catcher	چیزجالب توجه
notice	توجه اطلاع
auspice	حسن توجه
tendency	توجه استعداد
noticed	توجه اطلاع
notices	توجه اطلاع
tendencies	توجه استعداد
noteworthy	قابل توجه
detraction	کاهش توجه
devil may care	بی توجه به مقام
welfare	توجه کردن
attention to orders	توجه کنید
span of attention	فراخنای توجه
hypoprosexia	فقدان توجه
considerations	توجه تامل
attention seeking	توجه طلب
hypoprosessis	فقدان توجه
at nurse	در توجه دایه
attention deficit	کاستی توجه
attention getting	توجه طلب
considerations	توجه مراعات
consideration	توجه تامل
field of attention	میدان توجه
attention span	فراخنای توجه
noticing	توجه اطلاع
marks	توجه کردن
favoring	توجه مرحمت
warnings	توجه به خط ر ممکن
polarities	توجه به قطب
polarity	توجه به قطب
notation	ثبت توجه
notations	ثبت توجه
interesting	جالب توجه
caution	توجه کنید
caution	اخطار توجه
cautioned	توجه کنید
cautioned	اخطار توجه
cautioning	توجه کنید
cautioning	اخطار توجه
cautions	توجه کنید
riding high <idiom>	جالب توجه
pay attention <idiom>	توجه کردن
get with it <idiom>	توجه کردن
cautions	اخطار توجه
warning	توجه به خط ر ممکن
engaging	جالب توجه
notables	جالب توجه
favors	توجه مرحمت
favour	توجه مرحمت
favouring	توجه مرحمت
favours	توجه مرحمت
on this <adv.>	با توجه به این
favoured	طرف توجه
hereunto <adv.>	با توجه به این
hereto <adv.>	با توجه به این
for this purpose <adv.>	با توجه به این
concerning this <adv.>	با توجه به این
as to that <adv.>	با توجه به این
focal point	کانون توجه
unscrupulous	بی توجه به نیک و بد
noticeable	قابل توجه
notable	جالب توجه
Take care of the infant.	از نوزاد توجه کن
wistfully	با دقت و توجه
wistfulness	توجه دقت
attends	توجه کردن
unwitting	بی توجه بی هوش
Your attention please.	توجه فرمایید !توجه فرمایید !