Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
knowledge of persons
شناسایی اشخاص
Other Matches
de jure recognition
شناسایی کامل و دایمی و بدون قیدوشرط یک دولت که در مقابل ان شناسایی عملی وجود دارد
defacto recognition
شناسایی دوفاکتو شناسایی سیاسی کشوری که عملا" مستقل ودارای حق حاکمیت است ولی به عللی نمیتواند یا نمیخواهد به تعهدات بین المللی خود
call-up
درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
call-ups
درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
call up
درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
bomb reconnaissance
شناسایی محل بمبهای عمل نکرده شناسایی محل بمب
air photographic
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
lost cluster
تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
which transponder
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
ballistics of penetration
شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
personae
اشخاص یک کتاب
persona
اشخاص یک کتاب
many a man
بسا اشخاص
these people
این اشخاص
many persons
خیلی اشخاص
many people
خیلی اشخاص
so many menŠso many minds
هر چه اشخاص بیشتر
great persons
اشخاص بزرگ
personas
اشخاص یک کتاب
few men
اشخاص کمی
displaced persons
اشخاص پناهنده
natural persons
اشخاص طبیعی
artificial persons
اشخاص حقوقی
omnium gatherum
مجموعه اشخاص
person perception
ادراک اشخاص
blacklists
صورت اشخاص بدحساب
blacklisting
صورت اشخاص بدحساب
offences against persons
جرائم بر علیه اشخاص
blacklisted
صورت اشخاص بدحساب
blacklist
صورت اشخاص بدحساب
play off
<idiom>
رفتار مختلف با اشخاص
through the grapevine
<idiom>
از اشخاص دیگری پرسیدن
criss-crosses
امضای اشخاص بیسواد
inter alia
میان اشخاص دیگر
criss-cross
امضای اشخاص بیسواد
to suck eggs
اشخاص ازموده ترازخودراپنددادن
criss-crossed
امضای اشخاص بیسواد
panels
صورت اسامی اشخاص
criss-crossing
امضای اشخاص بیسواد
panel
صورت اسامی اشخاص
dog paddle
شنای اشخاص مبتدی
adhominem
حمله یا اعتراض به اشخاص
withindoors
اشخاص داخل منزل
lonely hearts
اشخاص مجرد و خواهان مصاحب
subjects of international law
اشخاص حقوق بین الملل
high-powered
مرکب از اشخاص بلندپایه و قدرتمند
common touch
استعدادایجاد حس همدردی وتعاون در اشخاص
sucker list
<idiom>
لیستی از اشخاص ساده لوح
interested parties
اشخاص ذی نفع یا علاقه مند
he is not of that type
ازان قبیل اشخاص نیست
apportionment
تقسیم پولی بین اشخاص ذی نفع
One must not judge by appearances .
بظاهر اشخاص نباید قضاوت کرد
intelligentsia
اشخاص با هوش و خردمند طبقه روشنفکر
dais
سکوب مخصوص جلوس اشخاص برجسته
round up
جمع اوری اشیا یا اشخاص پراکنده
anachronism
اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
mixed laws
قوانین مربوط به اشخاص واموال economy mixed
anachronisms
اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
damage
صدمهای که به اشیا ونه اشخاص وارد شود
covenantor
اجتماع اشخاص هم پیمان برای انجام کاری
acidosis
فساد خون در اشخاص مبتلا به بیماری قند
get one's own way
<idiom>
اجبار اشخاص برای انجام هر کاری که تو میخواهی
camp follower
اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
bouncers
ماموری که درنمایش هاوغیره اشخاص اخلالگر راخارج میکند
bouncer
ماموری که درنمایش هاوغیره اشخاص اخلالگر راخارج میکند
personals
بندهایی از روزنامه که درباره اشخاص خصوصی نوشته میشود
infant
در CL به طور کلی به اشخاص کمتر از 12 سال گفته میشود
infants
در CL به طور کلی به اشخاص کمتر از 12 سال گفته میشود
camp followers
اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
credit union
موسسهای که به اشخاص کم درامد وام های کوچکی میدهد
character actor
هنرپیشه ای که نقش اشخاص نابهنجار یاعجیب و غریب را بازی میکند
character actors
هنرپیشهای که نقش اشخاص نابهنجار یاعجیب و غریب را بازی میکند
governess
زنی که موافبت بچه یا اشخاص جوان را بعهده میگیرد زن حاکم
governesses
زنی که موافبت بچه یا اشخاص جوان را بعهده میگیرد زن حاکم
restricting
محدود کردن چیزی . اجازه ادان به اشخاص مشخص برای دستیابی به داده
restricts
محدود کردن چیزی . اجازه ادان به اشخاص مشخص برای دستیابی به داده
restrict
محدود کردن چیزی . اجازه ادان به اشخاص مشخص برای دستیابی به داده
talent scout
کسیکه اشخاص لایق وذیفن رابرای کار مخصوصی کشف واستخدام کند
talent scouts
کسیکه اشخاص لایق وذیفن رابرای کار مخصوصی کشف واستخدام کند
vampires
روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
vampire
روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
feather-bedding
مقصود حقوقی است که به اشخاص بی علاقه به کار یا کسانی که از کارمی دزدند پرداخت میشود
feather bedding
مقصود حقوقی است که به اشخاص بی علاقه به کار یا کسانی که از کارمی دزدند پرداخت میشود
counter reconnaisance
ضد شناسایی
identification
شناسایی
recognizability
شناسایی
recognition
شناسایی
reconnaissance
شناسایی
knowledge
شناسایی
exploration
شناسایی
ether
مایع سبکی که ازتقطیر الکل و جوهرگوگردبدست میایدو برای بیهوش کردن اشخاص بکارمی رود
defacto recognition
شناسایی عملی
character table
جدول شناسایی
cognizance
شناسایی اگاهی
ID card
کارت شناسایی
map reconnaissance
شناسایی نقشهای
de jure recognition
شناسایی قانونی
badge
کارت شناسایی
identification document
کارت شناسایی
kenspeckle
قابل شناسایی
identification markings
علایم شناسایی
route reconnaissance
شناسایی جاده
reconnaissance flight
پروازاکتشافی یا شناسایی
reconnaissance in force
شناسایی با رزم
reconnaissance party
گروه شناسایی
reconnaissance party
قسمت شناسایی
marking panel
پرده شناسایی
reconnaissance patrol
گشتی شناسایی
reconnoiter
شناسایی کردن
legalization
شناسایی رسمی
investigation of foundation conditions
شناسایی زمین پی
route reconnaissance
شناسایی مسیر
specific search
شناسایی مخصوص
visual identification
شناسایی بصری
indentification of soils
شناسایی خاکها
incognizant
بدون شناسایی
identification test
ازمون شناسایی
identification card
کارت شناسایی
problem identification
شناسایی مسئله
boat hails
شناسایی قایق
aerial reconnaissance
شناسایی هوایی
reconnoitre
شناسایی کردن
search
شناسایی کردن
identify
شناسایی کردن
searched
شناسایی کردن
searches
شناسایی کردن
identifying
شناسایی کردن
searchingly
شناسایی کردن
reconnoiters
شناسایی کردن
reconnoitering
شناسایی کردن
reconnoitered
شناسایی کردن
reconnaissance
شناسایی کردن
identifiable
قابل شناسایی
identified
شناسایی کردن
identifies
شناسایی کردن
identities
اصلیت شناسایی
reconnoitring
شناسایی کردن
reconnoitres
شناسایی کردن
armed reconnaissance
شناسایی مسلحانه
reconnoitred
شناسایی کردن
amphibious reconnaissance
شناسایی اب خاکی
ammunition identification code
کد شناسایی مهمات
identity
اصلیت شناسایی
pinning
شماره شناسایی شخصی
map reconnaissance
شناسایی از روی نقشه
molecular indentification number
عدد شناسایی مولکولی
piadology
شناسایی حالات کودکان
personal identification number
شماره شناسایی شخصی
pattern recognition
الگوشناسی شناسایی الگو
panel code
علامت رمزپرده شناسایی
road reconnaissance
عملیات شناسایی جاده ها
armored reconnaissance vehicle
خودروی شناسایی زرهی
diplomatics
شناسایی خطوط باستانی
film badge
برگ شناسایی فیلم
font id conflict
اختلال شناسایی فونت
map reference
فهرست شناسایی نقشه
pinned
شماره شناسایی شخصی
pinned
عدد شناسایی فردی
pinning
عدد شناسایی فردی
pin
عدد شناسایی فردی
identification
شناختن شناسایی کردن
pin
شماره شناسایی شخصی
utilitarianism
بر اساس این مکتب معیار سنجش همه چیزحداکثر خوبی و فایده برای حداکثر تعداد اشخاص است
identikits
وابسته به این روش شناسایی
identikit
وابسته به این روش شناسایی
starfinder
وسیله شناسایی ستارگان در اسمان
identified
مشاهده کردن شناسایی کنید
tags
حروف شناسایی فایل یا یک موضوع
scout helicopter
هلی کوپتر شناسایی یا گشتی
tag
حروف شناسایی فایل یا یک موضوع
identifies
مشاهده کردن شناسایی کنید
identifying
مشاهده کردن شناسایی کنید
zymology
مبحث تخمیر و شناسایی مخمرها
identify
مشاهده کردن شناسایی کنید
issue
[of something]
[ID card or check]
صدور
[چیزی]
[کارت شناسایی]
[چک]
symptomatology
علم شناسایی نشانههای بیماری
bacteriologist
متخصص شناسایی انواع باکتریها
scorpions
نوعی تانک سبک شناسایی
scorpion
نوعی تانک سبک شناسایی
ballistics
شناسایی خصوصیات منحنی مسیرگلوله
paleethnology
مبحث شناسایی انسانهای قدیم
paleography
شناسایی وکشف خطوط قدیمه
teratology
مبحث شناسایی جنین ناقص الخلقه
anthroposophy
علم شناسایی طبیعت و ماهیت انسانی
phonemics
علم شناسایی تلفظ کلمات وصداها
attornment
قبول و شناسایی موجر یاارباب تازه
lip tattooing
خالگذاری روی لب اسب برای شناسایی
early spring
سیستم جنگ افزار ماهوارهای ضد شناسایی
endocrinology
علم شناسایی و مطالعه غددمترشحه داخلی
entoptics
شناسایی وفایف اجزای درونی چشم
nosology
مبحث شناسایی و تقسیم بندی امراض
geogonostic
وابسته به شناسایی خارههای ویژه زمین
covertrace
منطقه عمومی پوشش شناسایی هوایی
recognition
تشخیص شناسایی هواپیما یا ناوتشخیص دادن
sub-
کد شناسایی وسیله جانبی برای دستیابی به آن
berne list
کتاب علایم شناسایی بین المللی
title
نام شناسایی فایل یا برنامه یا دیسک
titles
نام شناسایی فایل یا برنامه یا دیسک
parting salute
سلام نظامی با توپ و غیره برای عزیمت اشخاص سلام بدرقه
pork barrel
برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com