Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
defacto recognition
شناسایی عملی
Search result with all words
de jure recognition
شناسایی کامل و دایمی و بدون قیدوشرط یک دولت که در مقابل ان شناسایی عملی وجود دارد
Other Matches
defacto recognition
شناسایی دوفاکتو شناسایی سیاسی کشوری که عملا" مستقل ودارای حق حاکمیت است ولی به عللی نمیتواند یا نمیخواهد به تعهدات بین المللی خود
call-up
درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
call up
درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
call-ups
درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
air photographic
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
bomb reconnaissance
شناسایی محل بمبهای عمل نکرده شناسایی محل بمب
lost cluster
تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
which transponder
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
ballistics of penetration
شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
knowledge
شناسایی
counter reconnaisance
ضد شناسایی
recognition
شناسایی
identification
شناسایی
recognizability
شناسایی
exploration
شناسایی
reconnaissance
شناسایی
search
شناسایی کردن
identifiable
قابل شناسایی
identification test
ازمون شناسایی
searched
شناسایی کردن
reconnoitres
شناسایی کردن
searches
شناسایی کردن
reconnoitre
شناسایی کردن
reconnoitred
شناسایی کردن
reconnoiters
شناسایی کردن
reconnoitering
شناسایی کردن
reconnoitring
شناسایی کردن
reconnoitered
شناسایی کردن
reconnaissance
شناسایی کردن
searchingly
شناسایی کردن
aerial reconnaissance
شناسایی هوایی
reconnaissance flight
پروازاکتشافی یا شناسایی
reconnaissance in force
شناسایی با رزم
reconnaissance party
گروه شناسایی
reconnaissance party
قسمت شناسایی
reconnaissance patrol
گشتی شناسایی
reconnoiter
شناسایی کردن
route reconnaissance
شناسایی جاده
route reconnaissance
شناسایی مسیر
specific search
شناسایی مخصوص
visual identification
شناسایی بصری
identification document
کارت شناسایی
ID card
کارت شناسایی
problem identification
شناسایی مسئله
marking panel
پرده شناسایی
map reconnaissance
شناسایی نقشهای
ammunition identification code
کد شناسایی مهمات
amphibious reconnaissance
شناسایی اب خاکی
armed reconnaissance
شناسایی مسلحانه
boat hails
شناسایی قایق
character table
جدول شناسایی
cognizance
شناسایی اگاهی
de jure recognition
شناسایی قانونی
identification markings
علایم شناسایی
identification card
کارت شناسایی
incognizant
بدون شناسایی
indentification of soils
شناسایی خاکها
investigation of foundation conditions
شناسایی زمین پی
kenspeckle
قابل شناسایی
knowledge of persons
شناسایی اشخاص
legalization
شناسایی رسمی
badge
کارت شناسایی
identities
اصلیت شناسایی
identity
اصلیت شناسایی
identified
شناسایی کردن
identify
شناسایی کردن
identifying
شناسایی کردن
identifies
شناسایی کردن
pinning
شماره شناسایی شخصی
pattern recognition
الگوشناسی شناسایی الگو
personal identification number
شماره شناسایی شخصی
identification
شناختن شناسایی کردن
molecular indentification number
عدد شناسایی مولکولی
piadology
شناسایی حالات کودکان
armored reconnaissance vehicle
خودروی شناسایی زرهی
road reconnaissance
عملیات شناسایی جاده ها
pin
عدد شناسایی فردی
pin
شماره شناسایی شخصی
pinned
عدد شناسایی فردی
pinned
شماره شناسایی شخصی
panel code
علامت رمزپرده شناسایی
map reconnaissance
شناسایی از روی نقشه
film badge
برگ شناسایی فیلم
map reference
فهرست شناسایی نقشه
font id conflict
اختلال شناسایی فونت
diplomatics
شناسایی خطوط باستانی
pinning
عدد شناسایی فردی
identifies
مشاهده کردن شناسایی کنید
identified
مشاهده کردن شناسایی کنید
tags
حروف شناسایی فایل یا یک موضوع
paleography
شناسایی وکشف خطوط قدیمه
identify
مشاهده کردن شناسایی کنید
tag
حروف شناسایی فایل یا یک موضوع
scout helicopter
هلی کوپتر شناسایی یا گشتی
identifying
مشاهده کردن شناسایی کنید
symptomatology
علم شناسایی نشانههای بیماری
zymology
مبحث تخمیر و شناسایی مخمرها
paleethnology
مبحث شناسایی انسانهای قدیم
issue
[of something]
[ID card or check]
صدور
[چیزی]
[کارت شناسایی]
[چک]
ballistics
شناسایی خصوصیات منحنی مسیرگلوله
bacteriologist
متخصص شناسایی انواع باکتریها
scorpion
نوعی تانک سبک شناسایی
scorpions
نوعی تانک سبک شناسایی
identikits
وابسته به این روش شناسایی
identikit
وابسته به این روش شناسایی
starfinder
وسیله شناسایی ستارگان در اسمان
recognition
تشخیص شناسایی هواپیما یا ناوتشخیص دادن
teratology
مبحث شناسایی جنین ناقص الخلقه
attornment
قبول و شناسایی موجر یاارباب تازه
titles
نام شناسایی فایل یا برنامه یا دیسک
anthroposophy
علم شناسایی طبیعت و ماهیت انسانی
nosology
مبحث شناسایی و تقسیم بندی امراض
berne list
کتاب علایم شناسایی بین المللی
title
نام شناسایی فایل یا برنامه یا دیسک
covertrace
منطقه عمومی پوشش شناسایی هوایی
early spring
سیستم جنگ افزار ماهوارهای ضد شناسایی
sub-
کد شناسایی وسیله جانبی برای دستیابی به آن
geogonostic
وابسته به شناسایی خارههای ویژه زمین
lip tattooing
خالگذاری روی لب اسب برای شناسایی
phonemics
علم شناسایی تلفظ کلمات وصداها
endocrinology
علم شناسایی و مطالعه غددمترشحه داخلی
entoptics
شناسایی وفایف اجزای درونی چشم
applicative
عملی
feasible
عملی
operable
عملی
factually
عملی
practicable
عملی
business like
عملی
performable
عملی
ex post
عملی
operational
عملی
practicals
عملی
practical
<adj.>
عملی
pragmatics
عملی
empirical
عملی
objectives
عملی
objective
عملی
applicatory
<adj.>
عملی
practic
عملی
pracitcable
عملی
achievable
<adj.>
عملی
executable
<adj.>
عملی
workable
<adj.>
عملی
makable
<adj.>
عملی
down-to-earth
عملی
down to earth
عملی
de facto
عملی
practicable
<adj.>
عملی
possible
[doable, feasible]
<adj.>
عملی
manageable
<adj.>
عملی
contrivable
<adj.>
عملی
doable
<adj.>
عملی
operative
عملی
operatives
عملی
feasible
<adj.>
عملی
makable
[spv. makeable]
<adj.>
عملی
makeable
<adj.>
عملی
experimental
عملی
workable
عملی
suitable
<adj.>
عملی
useful
<adj.>
عملی
utilitarian
[useful]
<adj.>
عملی
handy
<adj.>
عملی
pragmatic
عملی
factual
عملی
purposive
<adj.>
عملی
purposeful
<adj.>
عملی
purpose-built
<adj.>
عملی
proper
<adj.>
عملی
functional
<adj.>
عملی
applied
عملی
convenient
<adj.>
عملی
appropriate
[for an occasion]
<adj.>
عملی
inlay card
کارت شناسایی درون نوار یا جعبه دیسک
autecology
مبحث شناسایی محیط زندگی انفرادی موجودات
piece mark
شماره شناسایی که روی قطعات و وسایل حک میشود
metabit
بیت شناسایی اضافی برای هر کلمه داده
acrology
مبحث شناسایی ریشه واشتقاق حروف الفباء
scorpions
تانک شناسایی اسکورپیون نوعی هواپیمای جت دوموتوره
scorpion
تانک شناسایی اسکورپیون نوعی هواپیمای جت دوموتوره
lengths
تعداد حروف عکس برای شناسایی فایل
length
تعداد حروف عکس برای شناسایی فایل
inexecutable
<adj.>
غیر عملی
training
آموزش عملی
utilization
استفاده عملی
work
عملی شدن
execute
عملی کردن
actualize
عملی کردن
inapplicable
غیر عملی
performance test
ازمون عملی
bring into being
عملی کردن
put into effect
عملی کردن
operationalism
مکتب عملی
feasible
امکان عملی
make a reality
عملی کردن
operationism
مکتب عملی
worked
عملی شدن
impractical
غیر عملی
feasibly
بطور عملی
compulsions
وسواس عملی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com