Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 76 (2 milliseconds)
English
Persian
my latehusband
شوهری که اخیر داشتم مرحوم شوهرم
Other Matches
deceased
مرحوم
late
مرحوم
the defunct
ان مرحوم
the widow of the late
زن مرحوم .....
sup.latest or last
اخری مرحوم
your late father
مرحوم پدرتان
in memory of blessedmemory
بیادگار مرحوم
decedent
شخص متوفی مرحوم
departed
مرده درگذشته مرحوم
trigamy
سه شوهری
monogamy
یک شوهری
marital
شوهری
wedded
زن و شوهری
maritally
با حق شوهری
viduity
بی شوهری
monandry
یک شوهری
bigamy
دو شوهری
monandry
تک شوهری
dead on arrival
مرحوم هنگام ورود
[بیماری در آمبولانس]
polyandry
چند شوهری
marital rights
حقوق شوهری
conjugal family
خانواده زن و شوهری
celibacy
بی شوهری امتناع از ازدواج
a good match
زن و شوهری که خوب بهم بخورند
last a
اخیر
recent
اخیر
latter
اخیر
late
اخیر
the late rains
بارانهای اخیر
the late governor
فرماندار اخیر
last
اخرین اخیر
sup.latest or last
دیر رس اخیر
lasted
اخرین اخیر
in the last fortnight
در دوهفته اخیر
lasts
اخرین اخیر
latter day
روز اخیر
i had a lettr from him
نامهای از او داشتم
i had him sing
وا داشتم بخوانم
The recent incidents.
اتفاقات (رویدادهای )اخیر
the last two years
دوسال اخیر یا گذشته
I was saying to myself that. . .
داشتم تو دلم می گفتم که ...
I had a letter from my father .
از پدرم کاغذ داشتم
i was busy at the moment
در ان وقت کار داشتم
i had twowins and onedefc
من دو برد داشتم و یک باخت
i had a great wish to see him
داشتم که اورا به بینم
i was in an awkword p
وضع بدی داشتم
i kind of liked it
میشود گفت دوست داشتم
i had barely time to get out
همینقدروقت داشتم که بیرون بروم
i kind of liked it
من تا اندازهای انرا دوست داشتم
it is like that .i had before
مانند ان است که پیشتر داشتم
I'd like to ask her out.
من دوست داشتم او
[زن]
را به بیرون دعوت کنم.
i had many books he had none
من کتابهای بسیار داشتم اوهیچ نداشت
i lent him what money i had
هرچه پول داشتم به او وام دادم
As for me , I was going crazy ( mad ) .
مرا می گویی داشتم دیوانه می شدم
I spoke my mind.
آنچه دردل داشتم بزبان آوردم
neocene
قسمت اخیر عهد سوم زمین شناسی
My jaw dropped to the floor!
<idiom>
از تعجب داشتم شاخ در می آوردم!
[اصطلاح روزمره]
I had a very bad headache, a fever, and my whole body was shaking.
من سردرد شدید و تب داشتم و تمام بدنم می لرزید.
I'd
مخفف should I و Iwouldبمعنی من میبایستی و Ihadبمعنی من باید و من داشتم
Could I have a word with you ?
عرضی داشتم (چند کلمه صحبت دارم )
I foud myself in opposition to my friends on this question .
در مورد این موضوع نظریات مخالفی با دوستانم داشتم
I wonder what lies in store for me in the future.
من دوست داشتم بدانم که برای من در آینده چه پیش می آید.
On the recent developments he had nothing to say.
در باره تحولات اخیر او هیچ چیزی برای گفتن نداشت.
updated
فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
updates
فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
changed
نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
changing
نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
changes
نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
change
نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
update
فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
transaction
فایل حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
movement
فایل که تغییر اخیر را تراکنشهای رکورد را ذخیره میکند تا برای بهنگام سازی فایل اصلی استفاده شود
polyandry
چند شوهری چند شو گزینی
Conservative Party
یکی از دوحزب مهم سیاسی انگلستان که جانشین حزب " توری "است که حزب اخیر در قرن 81 و 91 در انگلستان فعالیت داشته
retorsion
عملی است که یک دولت در مقابل عمل دولت دیگری انجام میدهد وعمل اخیر کاملا" مشابه رفتاری است که از دولت اولی سر زده بوده است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com