Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English
Persian
shooting
شکار باتفنگ
shootings
شکار باتفنگ
Other Matches
to aim ones gun at
باتفنگ نشان کردن
game
شکار
hunts
شکار
chevy
شکار
venery
شکار
ravin
شکار
chasing
شکار
prey
شکار
hunt
شکار
chase
شکار
chased
شکار
predatin
شکار
chases
شکار
hunted
شکار
hunting
شکار
gameless
بی شکار
hanks
شکار
hank
شکار
quarrying
شکار
quarry
شکار
quarries
شکار
chace
شکار
gamey
پر از شکار
quarries
لاشه شکار
hank
طعمه شکار
hanks
طعمه شکار
poniter
نوعی سگ شکار ی
hunt
شکار کردن
predation
شکار کردن
gamy
پراز شکار
blood sports
کشتن شکار
blood sport
کشتن شکار
quarrying
شکار موردنظر
hunter
اسب شکار
quarries
شکار موردنظر
king hunt
شاه شکار
hunts
شکار کردن
hunters
اسب شکار
quarry
شکار موردنظر
quarrying
لاشه شکار
game law
قانون شکار
quarry
لاشه شکار
victims
دستخوش شکار
huntsmen
شکار باز
huntsman
شکار باز
gunning
شکار با تفنگ
ducking
شکار مرغابی
whaling
شکار نهنگ
falconry
شکار با شاهین
area drive
شکار دواندن
hunting district
شکار گاه
hunting ground
شکار گاه
fair game
شکار قانونی
game
سرگرمی شکار
predatory habit
خوی شکار
game keep
پاسبان شکار
shanking
شکار کوسه
shotgunner
شکار با تفنگ
fowling
شکار پرنده
hunted
شکار کردن
to go a hunting
شکار رفتن
fair game
شکار مجاز
victim
دستخوش شکار
snipes
پاشله شکار کردن
hunting
شکار دشمن یا زیردریایی
predator
تغذیه کننده از شکار
predators
تغذیه کننده از شکار
sniping
پاشله شکار کردن
foxhunt
شکار روباه باتازی
snipe
پاشله شکار کردن
finds
یافتن بوی شکار
big game
شکار حیوانات بزرگ
deer stalking
شکار اهو و گوزن
bow hunting
شکار با تیر و کمان
chevy
فریاد هنگام شکار
cub hunting
شکار بچه روباه
sniped
پاشله شکار کردن
find
یافتن بوی شکار
rabbits
شکار خرگوش کردن
rabbit
شکار خرگوش کردن
predatory
تغذیه کننده از شکار
checks
و شدن بوی شکار
checked
و شدن بوی شکار
check
و شدن بوی شکار
poaches
دزدکی شکار کردن
poached
دزدکی شکار کردن
poach
دزدکی شکار کردن
prowls
درپی شکار گشتن
prowling
درپی شکار گشتن
prowled
درپی شکار گشتن
prowl
درپی شکار گشتن
shining
پیداکردن شکار در شب بانورافکن
shoots
هدف گرفتن شکار
shoot
هدف گرفتن شکار
bags
شکار کردن با تیر
bag
شکار کردن با تیر
pointer
سگ شکاری یابنده شکار
pointers
سگ شکاری یابنده شکار
stool
گروه فریبنده شکار
predatorial
تغذیه کننده از شکار
game
شکار گرفته شده
outfitters
فروشنده لوازم شکار
hog dress
بریدن گلوی شکار
outfitter
فروشنده لوازم شکار
raven
شکار طعمه شکاری
raptatorial
لازم برای شکار
raptatory
لازم برای شکار
ravens
شکار طعمه شکاری
foxhunt
باتازی شکار روباه کردن
open season
فصل مجاز ماهیگیری یا شکار
jaeger
علاقمند به شکار مرد شکارچی
predaceous
شکاری تغذیه کننده از شکار
close season
فصلصید ماهیو شکار در بریتانیا
wood craft
جنگل شناسی از لحاظ شکار
still hunting
شکار باروش در کمین نشستن
privilegium
حق تقدم در شکار حیوانات اهلی
decoy shooting
شکار به کمک مرغ دام
to p on any one's preserves
در جای قورق شکار کردن
closed season
فصل منع ماهیگیری یا شکار
to rid to hounds
با تازی شکار روباه کردن
to ride to hounds
با تازی شکار روباه کردن
predacious
شکاری تغذیه کننده از شکار
master of
سرپرست گروه شکار روباه
foxhounds
تازی مخصوص شکار روباه
hunts
اداره کردن تازیها در شکار
course
تعقیب کردن شکار از طرف سگ
coursed
تعقیب کردن شکار از طرف سگ
tufter
کسی که شکار را رم میدهد شکارچی
safaris
سفر برای شکار بزرگ
hunted
اداره کردن تازیها در شکار
safari
سفر برای شکار بزرگ
turtles
لاک پشت شکار کردن
turtle
لاک پشت شکار کردن
retriever
سگ مخصوص یافتن شکار ومجروحین
hunt
اداره کردن تازیها در شکار
courses
تعقیب کردن شکار از طرف سگ
foxhound
تازی مخصوص شکار روباه
retrievers
سگ مخصوص یافتن شکار ومجروحین
covers
بوته زار پناهگاه شکار
falconers
کسیکه با شاهین شکار میکند
coverings
بوته زار پناهگاه شکار
falconer
کسیکه با شاهین شکار میکند
cover
بوته زار پناهگاه شکار
hunting bow
کمان بلند و سنگین برای شکار
cases
محل ماهیگیری سگان بدنبال شکار
case
محل ماهیگیری سگان بدنبال شکار
wildfowl
مرغ شکار بخصوص مرغهای ابی
covert
بوته زار انبوه مخفیگاه شکار
challenge
[of a dog]
پارس سگی
[پس از دریافت بوی شکار]
weigh in
وزن کردن رسمی شکار باتیروکمان
poach
برخلاف مقررات شکار صید کردن
poach
شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
poached
برخلاف مقررات شکار صید کردن
poaches
شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
weigh-ins
وزن کردن رسمی شکار باتیروکمان
poaches
برخلاف مقررات شکار صید کردن
poached
شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
weigh-in
وزن کردن رسمی شکار باتیروکمان
to give the tone
هنگام یافتن رد شکار پارس کشیدن
still hunting
روش شکار با تعقیب اهسته بدون کمک سگ
mask
کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
stag hunting
شکار اهو با حالت سواره وکمک تازیها
sports
تفریحی شکار وماهیگری و امثال ان الت بازی
sported
تفریحی شکار وماهیگری و امثال ان الت بازی
sport
تفریحی شکار وماهیگری و امثال ان الت بازی
shoot
زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
fox-hunting
شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
masks
کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
gaze hound
تازی که بیشتر با چشم دنبال شکار می رود تا با بو
shoots
زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
setter
سگی که با خزیدن محل شکار را نشان میدهد
fox hunting
شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
setters
سگی که با خزیدن محل شکار را نشان میدهد
buck fever
هیجان شکارچی تازه کار درمقابل شکار
falconry
تربیت و شکار با قوش وشاهین و باز و عقاب
wing shooting
شکار یا نشانه روی مرغان شکاری در حال پرواز
bolt
تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
bolted
تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
drag hunt
شکار با تازی در مسیری بابوی مصنوعی روباه بخاطرورزش
small game
پرندگان و حیوانات کوچک که برای تفریح شکار می شوند
bolting
تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
fowling piece
تفنگ سبک برای شکار پرنده وحیوان کوچک
bolts
تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
pass shooting
شکار مرغابی هنگام گذشتن ازبالای موضع شکارچی
floo floo
تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
hoick
فریاد تازی دار بعلامت اعلام کشف مسیر شکار
gamey
دارای بو و مزه گوشت شکار که نزدیک فاسد شدن باشد
flu flu
تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
buck fever
هیجان شکارچی تازه کار دردیدن شکار و خطا رفتن تیر
actaeon
اکتئون نام شکارگری که بدن لخت دیاناالههء شکار و جنگل را دیدوبشکل گوزن درامد
breaks
حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
break
حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
strikes
فروبردن پارو در اغاز هر حرکت در اب به قلاب افتادن ماهی نخ را سفت کشیدن یافتن بوی شکار بوسیله سگ
strike
فروبردن پارو در اغاز هر حرکت در اب به قلاب افتادن ماهی نخ را سفت کشیدن یافتن بوی شکار بوسیله سگ
jacklight
ماهیگیری غیرمجاز در شب بکمک نورافکن نورافکن برای شکار غیر مجاز در شب
give tongue
عوعو کردن در پیدا کردن بوی شکار
pigsticking
شکار گراز وحشی با نیزه گراز کشی
lurked
در تکاپو بودن درکمین شکار بودن
lurking
در تکاپو بودن درکمین شکار بودن
bring down
به زمین انداختن حریف انداختن شکار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com