English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
English Persian
eye شکاف درجه دایرهای شکل
eyeing شکاف درجه دایرهای شکل
eyes شکاف درجه دایرهای شکل
eying شکاف درجه دایرهای شکل
Search result with all words
ring sight شکاف درجه حلقهای یا دایرهای
Other Matches
bar sight شکاف درجه
slide aperture شکاف درجه
battle sight شکاف درجه
rear sight شکاف درجه
hind sight شکاف درجه تفنگ
v ring مثلث شکاف درجه
sights الات نشانه روی شکاف درجه تفنگ
sight الات نشانه روی شکاف درجه تفنگ
ramp sight ایینه مورس شکاف درجه پایه دار متحرک
ring and bead sight دستگاه نشانه روی که دارای شکاف درجه حلقوی و مگسک میباشد
v ring تصویر شکاف درجه تفنگ روی خال سیاه هدف برای نمره دادن به تیراندازی
circular scanning مراقبت دایرهای منطقه تجسس و مراقبت دایرهای
gill slit شکاف دستگاه تنفس ماهی شکاف برانشی
beam attack تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
circulars دایرهای
circular دایرهای
cyclic دایرهای
gyrate دایرهای
gyrating دایرهای
gyrates دایرهای
gyrated دایرهای
rotary motion حرکت دایرهای
semi circular نیم دایرهای
circular دایرهای شکل
shiko dachi ایستادن دایرهای
circular list لیست دایرهای
circular flow جریان دایرهای
circulars دایرهای شکل
circle graph نمودار دایرهای
circular arch طاق دایرهای
circuit training تمرین دایرهای
circumferential stress خستگی دایرهای
hoop stress تنش دایرهای
circular velocity سرعت دایرهای
circular motion حرکت دایرهای
polycyclic چند دایرهای
endless sling باربردار دایرهای
shoulder patch درجه روی بازوی درجه داران
elevation indicator صفحه مدرج درجه طبلک درجه
circular shift تغییر مکان دایرهای
molinello ضربه دایرهای به سر در سابر
circular casing pump تلمبه پا بده دایرهای
circle eight چرخش با دایرهای بشکل 8لاتین
heyland diagram دیاگرام دایرهای ماشین اسنکرون
circular mil مساحت دایرهای به قطر یک میل
rupturing شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
circle of influence دایرهای که حد منطقه تاثیررا مشخص میکند
ruptures شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
rupture شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
circular dispersion قطر کوچکترین دایرهای که 57% پرتابه ها به ان برخورد میکنند
dartboards صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
dartboard صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
circular probable error دایره پراکندگی گلوله ها اشتباه احتمالی دایرهای
sighting bar ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
third-class درجه سوم بلیط درجه 3
superelevation درجه ارتفاع درجه بلندی
third class درجه سوم بلیط درجه 3
poiseuille flow جریان خطی ناروان درلولهای با سطح مقطع دایرهای
volte حرکت اسب درگام برداشتن دایرهای بقطر 6متر
sighting leaf ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
circle of position دایرهای که از موضع نفرات عبور میکند دایره مکان نافر
annulus دایرهای که بوسیلهء گردش یک دایره وراء محیط خودتشکیل گردد
collector ring منیفلد یا گازگاه دایرهای برای هدایت گازهای خروجی ازسیلندرهای موتور رادیال یاستارهای
bulb angle جزء ساختمانی که معمولابعنوان ستون یا پایه بکارمیرود و به شکل دایرهای یاچند وجهی میباشد
mandrel جسم مرکزی معمولا با مقطع دایرهای که قطعه لولهای یاقسمت مادگی دور ان شکل میگردد
effectiveness clock دایره کارامدی پدافند هوایی دایرهای که نتایج تجزیه وتحلیل میزان کفایت پدافندهوایی را نشان میدهد
wheel satellite ماهوارهای که بصورت دایرهای ساخته شده و معمولابرای پایداری وضعیت یا واردساختن گرانش ساختگی به سرنشینان دوران میکند
brevet درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
buttoned شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
buttoning شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
button شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
master at arms درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
division police petty officer درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
epicycle دایرهای که مرکزش روی محیط دایره بزرگتری است ودر مدار دایره بزرگتری حرکت میکند
nicks شکاف
seam شکاف
chink شکاف
fractures شکاف
nicking شکاف
fracturing شکاف
nicked شکاف
seams شکاف
slit شکاف
fractured شکاف
tear شکاف
cloot شکاف سم
crevice شکاف
break شکاف
breaks شکاف
chap شکاف
aperture شکاف
apertures شکاف
fracture شکاف
arm slit شکاف
interstice شکاف
clift شکاف
slot شکاف
clefts شکاف
cleft شکاف
fissures شکاف
fissure شکاف
chine شکاف
fractions شکاف
fraction شکاف
eying شکاف
eyes شکاف
eyeing شکاف
slots شکاف
slotting شکاف
slits شکاف
buttress شکاف
nick شکاف
buttressed شکاف
buttresses شکاف
buttressing شکاف
break through شکاف
chinked شکاف
chinking شکاف
chinks شکاف
crevices شکاف
chik شکاف
eye شکاف
slash شکاف
notches شکاف
notch شکاف
hiatus شکاف
slashed شکاف
slashes شکاف
slither شکاف
slithered شکاف
slithering شکاف
slithers شکاف
suture شکاف
raking شکاف
rakes شکاف
rake شکاف
cracks شکاف
lacuna شکاف
head slot شکاف هد
gap شکاف
t slot شکاف " T "
incisure شکاف
crack شکاف
gaps شکاف
insection شکاف
incisions شکاف
chasm شکاف
crazes شکاف
craze شکاف
rift شکاف
chasms شکاف
incision شکاف
overtures شکاف
scar شکاف
scarred شکاف
scarring شکاف
split شکاف
scars شکاف
rifts شکاف
fairlead شکاف
multifid شکاف شکاف
groove شکاف
overture شکاف
fisure شکاف
cleft palate شکاف سق
cleft palates شکاف سق
grooves شکاف
cleft palate شکاف کام
cleft palates شکاف کام
synaptic cleft شکاف سیناپسی
splitter شکاف دهنده
crevice شکاف سنگ
tooth gap شکاف دندانه
crevices شکاف سنگ
strake شکاف سقف
ripped دریدن شکاف
stoma شکاف چاک
rips دریدن شکاف
trenchancy نفوذ شکاف
t slot شکاف تی شکل
stoma شکاف دهان
slit width پهنای شکاف
rip دریدن شکاف
crevasse شکاف عمیق
regional gap شکاف منطقهای
rifted شکاف دار
clift شکاف دار
rifty شکاف دار
air gap شکاف هوایی
crazy شکاف دار
crevasse شکاف یخی
crevasses شکاف عمیق
regional gap شکاف ناحیهای
cleft شکاف دار
bifurcation شکاف گاه
crazier شکاف دار
craziest شکاف دار
access hole شکاف دستیابی
clefts شکاف دار
crevasses شکاف یخی
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com