Total search result: 204 (4 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
chart |
شکلی که نرخ ها در آن به صورت قط عاتی از دایره نشان داده شده اند |
charted |
شکلی که نرخ ها در آن به صورت قط عاتی از دایره نشان داده شده اند |
charting |
شکلی که نرخ ها در آن به صورت قط عاتی از دایره نشان داده شده اند |
charts |
شکلی که نرخ ها در آن به صورت قط عاتی از دایره نشان داده شده اند |
|
|
Other Matches |
|
on screen |
که روی صحفه نمایش نشان داده میشود و نه به صورت چاپی |
on-screen |
که روی صحفه نمایش نشان داده میشود و نه به صورت چاپی |
bar graph |
گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده میشود |
hertz |
واحد فرکانس SI که به صورت تعداد سیکل ها در ثانیه نشان داده می شوند |
bar chart |
گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده شده اند |
histogram |
گرافی که روی آن مقادیر به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده می شوند |
charts |
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند |
charting |
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند |
charted |
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند |
chart |
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند |
tables |
ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد |
tabling |
ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد |
table |
ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد |
tabled |
ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد |
dot |
در زبان برنامه نویسی dBASE دستور فوری که به صورت نقط ه روی صفحه نمایش نشان داده میشود |
dotting |
در زبان برنامه نویسی dBASE دستور فوری که به صورت نقط ه روی صفحه نمایش نشان داده میشود |
greeked |
نوع نوشتاری با نوک بسیار ریز برای نمایش دقیق که به صورت یک خط نشان داده میشود و نه حروف جدا |
pendant |
سر ترنج [کلاله] [سر ترنج را به طرح های دوران صفویه نسبت می دهند و معمولا نقشی از ترنج مرکزی را نشان می دهد و به صورت های مختلف هندسی، بیضی شکل، دایره ای و چند ضلعی بافته می شود.] |
charted |
شکلی که اطلاعات را به صورت خط وط و بلاکهاو... بیان میکند |
chart |
شکلی که اطلاعات را به صورت خط وط و بلاکهاو... بیان میکند |
charts |
شکلی که اطلاعات را به صورت خط وط و بلاکهاو... بیان میکند |
charting |
شکلی که اطلاعات را به صورت خط وط و بلاکهاو... بیان میکند |
bravo, pattern |
شکلی که حرارت سنج اب درعمق کمتر از 001 فاتوم نشان میدهد |
incremental computer |
وسیله خروجی گرافیکی که در مراحل کوچک حرکت میکند بار داده ورودی که اختلاف بین محل فعلی و محل لازم را نشان میدهد که خط ها و منحنی ها به صورت مجموعهای خط وط مستقیم انجام شود |
Intel |
محدوده پردازنده ها ساخت intel که حاوی قط عاتی هستند که برای افزایش کارایی به کار می روند در صورت کار با چند رسانهای و ارتباطات |
phillips curve |
شکلی غیرخطی بوده و در حقیقت نشان میدهد که یک رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری وجود دارد |
printer |
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند |
printers |
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند |
discretionary |
خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود |
basics |
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند |
basic |
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند |
charted |
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد |
charts |
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد |
charting |
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد |
chart |
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد |
packets |
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت |
packet |
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت |
numeric |
که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود |
digital |
آنچه داده یاکمیتهای فیزیکی را به صورت داده بیان میکند |
fan marker |
نوعی برج مراقبت مخابراتی که تشعشعات امواج ان به صورت دایره قائم است |
whisker |
کریستال منفرد کوچک عدسی شکلی که استحکام یا استقامت ان به بیشترین مقداری که به صورت تئوریک قابل دستیابی است بسیار نزدیک است |
data aggregate |
مجموعهای ازاقلام داده درون یک رکورد که نامی به ان داده شده است وبه صورت کلی به ان رجوع می گردد |
parity |
نشانگری که نشان میدهد آیا داده بررسی پذیرش شده است یا نه یا اینکه داده پیرستی زوج یا فرد دارد |
effectiveness clock |
دایره کارامدی پدافند هوایی دایرهای که نتایج تجزیه وتحلیل میزان کفایت پدافندهوایی را نشان میدهد |
floating |
علامت عددی در عدد کسری که با یک نقط ه پس از اولین رقم و بعد توان نشان داده میشود. تا همه اعداد به حالت استاندارد نمایش داده شوند |
limited distance modem |
وسیله ارسال داده با محدوده کوتاه که داده دیجیتال خاص را ارسال میکند و نه به صورت تقسیم شده |
edp |
پردازش داده در سطحی گسترده توسط کامپیوترهای دیجیتالی الکترونیکی پردازش داده به صورت الکتریکی |
rom |
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند |
concentrates |
ترکیب تعدادی خط یا دایره یا داده برای اینکه فضای کمتری اشغال کنند |
concentrate |
ترکیب تعدادی خط یا دایره یا داده برای اینکه فضای کمتری اشغال کنند |
concentrating |
ترکیب تعدادی خط یا دایره یا داده برای اینکه فضای کمتری اشغال کنند |
reading wand |
دستگاهی که نشان ها و کدهارا به صورت نوری درک میکند |
indicator |
چیزی که وضعیت فرآیند را نشان دهد. معمولا با صورت یا نور |
drawing tools |
مجموعه توابع در برنامه نقاشی که به کاربر امکان رسم میدهد. و به صورت نشانه هایی در میله ابزار فاهر میشود و شامل رسم دایره |
quartus |
نشان داده میشود |
seme |
نشان داده شده |
epicycloid |
منحنی ترسیم شده بر نقطهای درمحیط دایره ثابتی که درخارج دایره بچرخد |
automated data processing |
پردازش داده به صورت خودکار |
Experience has shown (proved) that … |
تجربه نشان داده است که … |
quadrant |
ربع دایره یک چهارم طول قوس دایره |
selections |
دایره کوچک که روی یک فریم اطراف ناحیه انتخاب شده نمایش داده میشود که به کاربر امکان تغییر شکل فضا را میدهد |
selection |
دایره کوچک که روی یک فریم اطراف ناحیه انتخاب شده نمایش داده میشود که به کاربر امکان تغییر شکل فضا را میدهد |
flip-flopping |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
flip-flops |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
flip-flopped |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
flip-flop |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
matrix |
آرایه داده ها یا اعداد به صورت سط ر و ستون |
packs |
ذخیره حجمی از داده به صورت کاهشی |
pack |
ذخیره حجمی از داده به صورت کاهشی |
maps |
بازیابی داده و نمایش آن به صورت نقشه |
matrixes |
آرایه داده ها یا اعداد به صورت سط ر و ستون |
map |
بازیابی داده و نمایش آن به صورت نقشه |
drags |
روی صفحه نشان داده میشود |
drag |
روی صفحه نشان داده میشود |
dragged |
روی صفحه نشان داده میشود |
formats |
داده و آدرس ها و دستورالعمل را نشان می دهند |
format |
داده و آدرس ها و دستورالعمل را نشان می دهند |
serials |
کارکردن یک وسیله روی داده به صورت ترتیبی |
analogues |
کامپیوتری که داده را به صورت آنالوگ پردازش میکند |
paralleled |
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی |
serial |
کارکردن یک وسیله روی داده به صورت ترتیبی |
electronic |
داده ارسال شده به صورت باسهای الکترونیکی |
parallel |
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی |
analogue |
کامپیوتری که داده را به صورت آنالوگ پردازش میکند |
real time |
داده وروری به یک سیستم در صورت نیاز یا رویداد |
paralleling |
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی |
digitally |
حجم نمایش داده شده به صورت دیجیتال |
parallelled |
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی |
parallelling |
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی |
input/output |
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی |
modes |
روش ارسال داده به صورت یک بایت در هر زمان |
parallels |
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی |
floating |
عددی که به صورت اعشاری نمایش داده شود |
mode |
روش ارسال داده به صورت یک بایت در هر زمان |
per |
همان طور که در الگو نشان داده شده |
DFD |
نمودار نشان دادن حرکت داده در سیستم |
Herati pattern |
طرح هراتی [در این طرح گل ها در قالب شکل لوزی خود را نشان داده و تمامی متن فرش را در بر می گیرند. برگ ها از چهارسو به سمت خارج امتداد داده شده و با لوزی های مجاور خود متقارن می شوند.] |
reshape handle |
دایره کوچک نمایش داده شده روی یک فریم اطراف یک شی یا تصویرکه کاربرمیتواندانتخاب کند وبکشد تا شکل فریم یا شی گرافیکی را تغییردهد |
gather |
نوشتن یک گروه از رکوردهای جداگانه به صورت بلاک داده |
packet switching |
ارسال داده ها به صورت بستههای مجزا گزینش بستهای |
gathered |
نوشتن یک گروه از رکوردهای جداگانه به صورت بلاک داده |
data link |
تجهیزاتی که اجازه انتقال اطلاعات به صورت یک داده رامیدهد |
ARQ |
که در صورت خطا تقاضای ارسال دوباره داده میکند |
companding |
دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند |
graphical |
مربوط به چیزی که گرافیکی نشان داده شده است |
end |
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده |
terminator |
موضوعی در لیست داده که انتهای فایل را نشان میدهد |
ended |
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده |
ends |
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده |
inventory |
از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی |
array |
تعداد عناصر آرایه که به صورت سط ر و ستون داده شده اند |
mercury delay line |
روش مرتب کردن داده ها به صورت پاس ها در طول جیوه |
rotated |
جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی |
arrays |
تعداد عناصر آرایه که به صورت سط ر و ستون داده شده اند |
routine |
برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند |
rotates |
جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی |
rotate |
جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی |
routines |
برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند |
transformational rules |
مجموعه قوانین اعمال شده به داده که باید به صورت کد در بیایند |
routinely |
برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند |
group |
مجموعهای از نشانه ها یا فایل ها یا برنامه ها که در یک پنجره نشان داده می شوند |
graphic |
داده ذخیره شده که نشان دهنده اطلاعات گرافیکی است . |
groups |
مجموعهای از نشانه ها یا فایل ها یا برنامه ها که در یک پنجره نشان داده می شوند |
interfaces |
مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد |
conceptual model |
شرح پایگاه داده ها یابرنامه به صورت دادهای وارد وموضوعات مربوط به آن |
form |
کد چهار حرف که نوع داده را به صورت فایل RIFF مشخص میکند |
sequence |
بررسی اینکه داده ذخیره شده به صورت مناسب قرار دارد |
paging |
که آدرس به آنها اختصاص داده میشود و در صورت نیاز فراخوانی می شوند |
sequences |
بررسی اینکه داده ذخیره شده به صورت مناسب قرار دارد |
filed |
به صورت رکوردهای جداگانه که حاوی داده به حروف , ارقام و گرافیک است |
store |
ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد |
columnar |
گرافی که مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی نمایش داده می شوند |
visualization |
تبدیل اعداد یا داده به صورت گرافیکی که راحت تر قابل فهم باشد |
storing |
ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد |
interface |
مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد |
forms |
کد چهار حرف که نوع داده را به صورت فایل RIFF مشخص میکند |
formed |
کد چهار حرف که نوع داده را به صورت فایل RIFF مشخص میکند |
file |
به صورت رکوردهای جداگانه که حاوی داده به حروف , ارقام و گرافیک است |
end |
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی |
ends |
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی |
ended |
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی |
bench mark |
علائمی که در روی انها ارتفاع محل نشان داده شده است |
epicycle |
دایرهای که مرکزش روی محیط دایره بزرگتری است ودر مدار دایره بزرگتری حرکت میکند |
graph |
وسیله چاپ با قلم که داده را از کامپیوتر می گیرد و به صورت گرافیکی نمایش میدهد |
byte |
ارسال بایتهای داده پیاپی بیتهایی که به صورت سریال یا موازی قابل ارسالند |
optical |
اشبعه لیزر و سایر منابع نور برای داده به صورت پاسهای نوری |
sequences |
تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد |
graphs |
وسیله چاپ با قلم که داده را از کامپیوتر می گیرد و به صورت گرافیکی نمایش میدهد |
paper |
کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده |
papered |
کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده |
papers |
کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده |
interference |
محاسبه داده طبق میدانهای مغناطسی که به صورت الکتریکی تولید شده اند |
speech |
وسیلهای که داده را از کامپیوتر می گیرد و آنرا به صورت کلمه صوتی خارج میکند |
papering |
کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده |
bytes |
ارسال بایتهای داده پیاپی بیتهایی که به صورت سریال یا موازی قابل ارسالند |
byte |
پتروکل ارتباطات که داده رابه صورت حروف و نه رشتههای بیتی ارسال میکند |
bytes |
پتروکل ارتباطات که داده رابه صورت حروف و نه رشتههای بیتی ارسال میکند |
sequence |
تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد |
speeches |
وسیلهای که داده را از کامپیوتر می گیرد و آنرا به صورت کلمه صوتی خارج میکند |
rogue value |
موضوعی درلیست داده برای نشان اینکه لیست تمام شده است |
wings |
نشان دارای دو بال که بهوانورد یا توپچی و دریانورد یا دیدبان کارازموده داده میشود |
fullest |
که از همه صفحه موجود استفاده میکند. درون یک پنجره نشان داده نمیشود |
sketch pad |
ناحیه کاری حافظه که روی یک صفحه نمایش نشان داده شده است |
full |
که از همه صفحه موجود استفاده میکند. درون یک پنجره نشان داده نمیشود |
desktop |
میله وضعیت که معمولاگ در امتداد دکمهای از صفحه ویندوز نشان داده میشود |
telephones |
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن |
telephone |
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن |
fibres |
رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند |
fiber |
رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند |
telephoning |
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن |
decimals |
تنظیم یک ستون از داده به طوری که نقاط دهدی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند |
packet |
گروه بیت داده که به صورت گروهی از یک گره به دیگری روی شبکه ارسال می شوند |
decimal |
تنظیم یک ستون از داده به طوری که نقاط دهدی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند |
packets |
گروه بیت داده که به صورت گروهی از یک گره به دیگری روی شبکه ارسال می شوند |
bar code |
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است |
fibre |
رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند |
bar graphics |
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است |
bar codes |
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است |
telephoned |
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن |
grids |
الگوها یا خط وطی که روی صفحه نشان داده شده اند و محدوده به نقاط هستند |
head |
دادهای که نشان داده آدرس شروع لیست دادههای ذخیره شده در حافظه است |
action |
پیامی که به کاربر نشان داده میشود که اعلام کند یک عمل یا یک ورودی نیاز است |
grid |
الگوها یا خط وطی که روی صفحه نشان داده شده اند و محدوده به نقاط هستند |
isotheral line |
خطی که بوسیله ان جاهایی که درجه گرمای متوسط انها 000 نشان داده میشود |
display controlled |
نمایش منطقه در روی صفحه رادار راداری که تصویر ان مستقیما نشان داده میشود |
interchange file format |
استانداردی که نحوه ذخیره سازی داده در Amiga و برخی برنامههای گرافیکی را نشان میدهد |
actions |
پیامی که به کاربر نشان داده میشود که اعلام کند یک عمل یا یک ورودی نیاز است |
chips |
قط عاتی که با هم کاری را انجام می دهند |
chip |
قط عاتی که با هم کاری را انجام می دهند |
scroll |
میله نمایش داده شده در اطراف پنجره با نشانهای که میزان فضای تغییر را نشان میدهد |
aiming symbol |
ی که روی صفحه نشان داده میشود مربوط به محلی که قلم نوری قابل تشخیص است |
scrolls |
میله نمایش داده شده در اطراف پنجره با نشانهای که میزان فضای تغییر را نشان میدهد |
epp |
استانداردی که نحوه ارسال داده با سرعت بال روی اتصال پورت موازی را نشان میدهد |
busing |
باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند |
busses |
باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند |
excesses |
کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است |
excess |
کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است |
fibre over Etherenet |
گونه پیشرفته استاندارد پرآکل شبکه اینترنت که اجازه ارسال داده به صورت مگا بیت در ثانیه |
bussed |
باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند |
bussing |
باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند |