English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
alternate track شیار تغییرپذیر
Other Matches
back frow اولین شیار ایجاد شده توسط گاواهن که به شیار مرده معروف است
grooves شیار کردن فرورفتگی خان شیار
groove شیار کردن فرورفتگی خان شیار
variative تغییرپذیر
modifiable تغییرپذیر
varier تغییرپذیر
mobile تغییرپذیر
mobiles تغییرپذیر
variables تغییرپذیر
variable تغییرپذیر
track pitch گام شیار درجه شیار
mobiles سیال تغییرپذیر
labile complex کمپلکس تغییرپذیر
alterable memory حافظه تغییرپذیر
mobile سیال تغییرپذیر
alternate routing مسیریابی تغییرپذیر
inconstantly ازروی تلون مزاج بطور تغییرپذیر
slots شیار
slot شیار
chamfer شیار
corrugation شیار
flute شیار
tracked شیار
fillister plough شیار
ruck خط شیار
rake شیار
guideway شیار
slotting شیار
rucks خط شیار
wake شیار
wakes شیار
fissure شیار
fissures شیار
track شیار
tracks شیار
scores شیار
waked شیار
scored شیار
raking شیار
sulcus شیار
rut خط شیار
groove شیار
ruts خط شیار
grooves شیار
stria شیار
notche شیار
splineway شیار
score شیار
rakes شیار
valleys گودی شیار
valley گودی شیار
acme thread شیار ذوزنقه ای
alternate track شیار جایگزین
striate شیار دار
vallecula شیار خط گودی
track pitch فاصله شیار
track density تراکم شیار
tpi شیار دراینچ
dripped شیار ابچکان
thread شیار برجستگی
threads شیار برجستگی
tooth pitch گام شیار
cut fuller شیار بریدن
fissure of sylvius شیار سیلویوس
alternate track شیار متناوب
canaliculus شیار کوچک
slot insulation عایق شیار
armature pocket شیار ارمیچر
feed track شیار پیشبری
fissure of rolando شیار رولاندو
rolando's fissure شیار رولاندو
rolando's sulcus شیار رولاندو
sylvian fissure شیار سیلویوس
grooving plane رنده شیار
guide nut شیار راهنما
guide slot شیار راهنما
keyway شیار دراوردن
head per track disk دیسک با هد هر شیار
key seat شیار خار
lateral fissure شیار جانبی
crimping groove شیار استقرار
longitudinal groove شیار طولی
armature slot شیار ارمیچر
primary track شیار اصلی
wash out شیار ابرو
butterss thread شیار اره
calcarine fissure شیار مهمیزی
primary track شیار اولیه
calcarine sulcus شیار مهمیزی
central fissure شیار مرکزی
central sulcus شیار مرکزی
oil groove شیار روغن
trackes per inch شیار در اینچ
crimping groove شیار استحکام
indenture شیار دارکردن
ruts شیار دارکردن
slot شیار شکاف
slots روزنه شیار
slots شیار شکاف
slotting روزنه شیار
slotting شیار شکاف
channeled روگاه شیار
grooves شیار دادن
groove شیار دادن
drip شیار ابچکان
slot روزنه شیار
flute شیار ساختن
channels روگاه شیار
rut شیار دارکردن
channel شیار دراوردن
channel روگاه شیار
channeled شیار دراوردن
channeling شیار دراوردن
channeling روگاه شیار
channelled شیار دراوردن
channelled روگاه شیار
channels شیار دراوردن
drips شیار ابچکان
furrowing شیار زدن
furrow شیار زدن
list شیار نرده
furrowed شیار زدن
furrows شیار زدن
chip pocket شیار دندانههای اره
guideway شیار هدایت کننده
clock track شیار زمان سنجی
swallowing شیار قرقره تاکل
mortise شیار دراوردن کام
gutter ball گویی که به شیار میافتد
ridges شیار دار کردن
ridge شیار دار کردن
port شیار هادی دهانه
swallow شیار قرقره تاکل
fringing groove شیار تقویت کننده
swallows شیار قرقره تاکل
chandelle [کابل در شیار ستون ها]
managers و نیز آدرس شیار را
sheave شیار قرقره تاکل
swallowed شیار قرقره تاکل
manager و نیز آدرس شیار را
timing track شیار تنظیم وقت
tpi تعداد شیار در هر اینچ
trenches شیار لوله قرارگیری کابل
circular slitting saw اره کمانهای مخصوص شیار
flute لبه دار کردن شیار
sectors تقسیم دیسک به شیار رهایی
sector تقسیم دیسک به شیار رهایی
notche sensitivity index ضریب حساسیت در مقابل شیار
grooves خط انداختن شیار دار کردن
reeve عبور دادن طناب از شیار
groove خط انداختن شیار دار کردن
circular grooving saw کمان اره ویژه شیار
scrobiculate شیاردار دارای شیار کم عمق
trench استحکامات خندقی شیار طولانی
raggle سنگ را شیار دار کردن
flute [شیار عمودی روی ستون]
trench شیار لوله قرارگیری کابل
beaded section شیار برجسته روی گچ وچوب
trenches استحکامات خندقی شیار طولانی
cannelure شیار استقرار روکش گلوله ثاقب
slotting شیار دراوردن رنده کردن چاک
furrowing زمین یامزرعه شخم زده شیار
slot شیار دراوردن رنده کردن چاک
furrowed زمین یامزرعه شخم زده شیار
slots شیار دراوردن رنده کردن چاک
screwthread شیار برجسته ومارپیچی بدون پیچ
ripping شیار زدن زمین سله بسته
lands برجستگی شیار خانها ریلهای راهنما
cannelure شیار استقرار پوکه روی گلوله
lister سجاف دوز ماشین خیش یا شیار
furrow زمین یامزرعه شخم زده شیار
furrows زمین یامزرعه شخم زده شیار
tracked محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
track محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
tracks محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
forty track disk قالب فلاپی دیسک که حاوی چهل شیار داده است
laced valley [شیار ساخته شده از کاشی یا تخته سنگ برای عبور آب]
eighty track disk دیسک فرمت شده برای شامل شدن هشتاد شیار
formats تنظیم دیسک خالی با نوشتن اطلاعات محل شیار و کنترل روی آن
sectors سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
format تنظیم دیسک خالی با نوشتن اطلاعات محل شیار و کنترل روی آن
sector سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
parity شیار روی مغناطیسی یا نوار کاغذی که حاوی بیت پیریتی است
seeking زمانی که نوک خواندن / نوشتن شیار مناسب روی دیسک را پیدا میکند
seek زمانی که نوک خواندن / نوشتن شیار مناسب روی دیسک را پیدا میکند
seeks زمانی که نوک خواندن / نوشتن شیار مناسب روی دیسک را پیدا میکند
fix استفاده از نوک خواندن و نوشتن ثابت جداگانه روی هر شیار دیسک تا زمان دستیابی کوتاه شود
fixes استفاده از نوک خواندن و نوشتن ثابت جداگانه روی هر شیار دیسک تا زمان دستیابی کوتاه شود
Q Channel یکی از هشت کانال اطلاعاتی که داده مشخص کننده شیار و زمان گردش مطلق را نگهداری میکند
allocations یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود
allocation یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود
yoke جفت یا گروهی ازهدهای خواندن- نوشتن که به یکدیگر متصل هستند و برروی دو یا چند شیار نوار یادیسک مغناطیسی حرکت می کنند
constants فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
constant فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
boot اولین شیار دیسک راه اندازی روی فلاپی دیسک سازگار IBM
clusters یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster bombs یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
movable نوک دیسک مغناطیسی که در روی دیسک حرکت میکند تا به شیار مورد نظر برسد
cluster bomb یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com