English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
English Persian
acme thread شیار ذوزنقه ای
Other Matches
trapezoid ذوزنقه
trapezoid ذوزنقه وار
back frow اولین شیار ایجاد شده توسط گاواهن که به شیار مرده معروف است
grooves شیار کردن فرورفتگی خان شیار
groove شیار کردن فرورفتگی خان شیار
track pitch گام شیار درجه شیار
chess board rug قالی با طرح خانه شطرنجی که بیشتر در قرون ۱۶ و ۱۷ میلادی مرسوم بوده و از نقوش ماهی و گل در ذوزنقه ها استفاده شده است
butterfly saddle rug قالیچه نقش پروانه ای [این نوع از قالیچه زین اسبی بیشتر در شمال هند و تبت رواج داشته و حالت ذوزنقه ای آن شبیه پروانه می باشد]
slots شیار
guideway شیار
slotting شیار
rut خط شیار
slot شیار
chamfer شیار
ruts خط شیار
fillister plough شیار
flute شیار
corrugation شیار
fissures شیار
ruck خط شیار
rucks خط شیار
wake شیار
waked شیار
wakes شیار
track شیار
tracked شیار
tracks شیار
fissure شیار
notche شیار
score شیار
grooves شیار
raking شیار
groove شیار
sulcus شیار
rakes شیار
stria شیار
rake شیار
splineway شیار
scores شیار
scored شیار
alternate track شیار جایگزین
alternate track شیار متناوب
alternate track شیار تغییرپذیر
armature pocket شیار ارمیچر
furrows شیار زدن
armature slot شیار ارمیچر
dripped شیار ابچکان
tpi شیار دراینچ
valleys گودی شیار
canaliculus شیار کوچک
thread شیار برجستگی
threads شیار برجستگی
keyway شیار دراوردن
wash out شیار ابرو
vallecula شیار خط گودی
trackes per inch شیار در اینچ
track pitch فاصله شیار
track density تراکم شیار
valley گودی شیار
butterss thread شیار اره
tooth pitch گام شیار
striate شیار دار
guide nut شیار راهنما
guide slot شیار راهنما
head per track disk دیسک با هد هر شیار
indenture شیار دارکردن
key seat شیار خار
lateral fissure شیار جانبی
longitudinal groove شیار طولی
slot insulation عایق شیار
oil groove شیار روغن
primary track شیار اولیه
sylvian fissure شیار سیلویوس
fissure of sylvius شیار سیلویوس
calcarine fissure شیار مهمیزی
calcarine sulcus شیار مهمیزی
central fissure شیار مرکزی
central sulcus شیار مرکزی
grooving plane رنده شیار
crimping groove شیار استحکام
crimping groove شیار استقرار
cut fuller شیار بریدن
feed track شیار پیشبری
fissure of rolando شیار رولاندو
rolando's fissure شیار رولاندو
rolando's sulcus شیار رولاندو
primary track شیار اصلی
channeling روگاه شیار
channel شیار دراوردن
slots شیار شکاف
slotting روزنه شیار
slotting شیار شکاف
ruts شیار دارکردن
rut شیار دارکردن
drip شیار ابچکان
drips شیار ابچکان
slots روزنه شیار
slot شیار شکاف
channel روگاه شیار
channelled روگاه شیار
channels شیار دراوردن
channels روگاه شیار
flute شیار ساختن
slot روزنه شیار
channeling شیار دراوردن
channeled روگاه شیار
channeled شیار دراوردن
grooves شیار دادن
furrow شیار زدن
furrowing شیار زدن
furrowed شیار زدن
groove شیار دادن
list شیار نرده
channelled شیار دراوردن
swallowing شیار قرقره تاکل
guideway شیار هدایت کننده
swallows شیار قرقره تاکل
mortise شیار دراوردن کام
port شیار هادی دهانه
managers و نیز آدرس شیار را
ridge شیار دار کردن
manager و نیز آدرس شیار را
chip pocket شیار دندانههای اره
chandelle [کابل در شیار ستون ها]
timing track شیار تنظیم وقت
sheave شیار قرقره تاکل
ridges شیار دار کردن
swallow شیار قرقره تاکل
fringing groove شیار تقویت کننده
swallowed شیار قرقره تاکل
clock track شیار زمان سنجی
tpi تعداد شیار در هر اینچ
gutter ball گویی که به شیار میافتد
flute لبه دار کردن شیار
circular grooving saw کمان اره ویژه شیار
circular slitting saw اره کمانهای مخصوص شیار
raggle سنگ را شیار دار کردن
flute [شیار عمودی روی ستون]
trench شیار لوله قرارگیری کابل
scrobiculate شیاردار دارای شیار کم عمق
reeve عبور دادن طناب از شیار
notche sensitivity index ضریب حساسیت در مقابل شیار
grooves خط انداختن شیار دار کردن
groove خط انداختن شیار دار کردن
trenches شیار لوله قرارگیری کابل
trenches استحکامات خندقی شیار طولانی
trench استحکامات خندقی شیار طولانی
sector تقسیم دیسک به شیار رهایی
sectors تقسیم دیسک به شیار رهایی
beaded section شیار برجسته روی گچ وچوب
lister سجاف دوز ماشین خیش یا شیار
screwthread شیار برجسته ومارپیچی بدون پیچ
lands برجستگی شیار خانها ریلهای راهنما
furrow زمین یامزرعه شخم زده شیار
slotting شیار دراوردن رنده کردن چاک
furrowed زمین یامزرعه شخم زده شیار
ripping شیار زدن زمین سله بسته
furrowing زمین یامزرعه شخم زده شیار
slots شیار دراوردن رنده کردن چاک
cannelure شیار استقرار پوکه روی گلوله
cannelure شیار استقرار روکش گلوله ثاقب
furrows زمین یامزرعه شخم زده شیار
slot شیار دراوردن رنده کردن چاک
tracked محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
tracks محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
track محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
forty track disk قالب فلاپی دیسک که حاوی چهل شیار داده است
laced valley [شیار ساخته شده از کاشی یا تخته سنگ برای عبور آب]
eighty track disk دیسک فرمت شده برای شامل شدن هشتاد شیار
sector سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
formats تنظیم دیسک خالی با نوشتن اطلاعات محل شیار و کنترل روی آن
parity شیار روی مغناطیسی یا نوار کاغذی که حاوی بیت پیریتی است
format تنظیم دیسک خالی با نوشتن اطلاعات محل شیار و کنترل روی آن
sectors سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
seeks زمانی که نوک خواندن / نوشتن شیار مناسب روی دیسک را پیدا میکند
seeking زمانی که نوک خواندن / نوشتن شیار مناسب روی دیسک را پیدا میکند
seek زمانی که نوک خواندن / نوشتن شیار مناسب روی دیسک را پیدا میکند
fix استفاده از نوک خواندن و نوشتن ثابت جداگانه روی هر شیار دیسک تا زمان دستیابی کوتاه شود
allocations یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود
fixes استفاده از نوک خواندن و نوشتن ثابت جداگانه روی هر شیار دیسک تا زمان دستیابی کوتاه شود
Q Channel یکی از هشت کانال اطلاعاتی که داده مشخص کننده شیار و زمان گردش مطلق را نگهداری میکند
allocation یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود
yoke جفت یا گروهی ازهدهای خواندن- نوشتن که به یکدیگر متصل هستند و برروی دو یا چند شیار نوار یادیسک مغناطیسی حرکت می کنند
constant فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
constants فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
boot اولین شیار دیسک راه اندازی روی فلاپی دیسک سازگار IBM
clusters یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster bomb یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
movable نوک دیسک مغناطیسی که در روی دیسک حرکت میکند تا به شیار مورد نظر برسد
cluster bombs یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cavitation بریدگی حاصله ازحرکت پروانه کشتی بریدگی شیار
oil dent شیار ورود روغن یا سوراخ عبور روغن
track شیار روی دیسک مغناطیسی که حاوی آدرس فایل ها و... که روی شیارهای دیگر ذخیره شده اند است
arm وسیله مکانیکی در درایو دیسک برای مکان دهی به نوک خواندن / نوشتن روی شیار مناسب از دیسک
tracked شیار روی دیسک مغناطیسی که حاوی آدرس فایل ها و... که روی شیارهای دیگر ذخیره شده اند است
tracks شیار روی دیسک مغناطیسی که حاوی آدرس فایل ها و... که روی شیارهای دیگر ذخیره شده اند است
hard sectoring می دیسک که هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود و گاهی توسط مجموعهای نقاط پانچ شده اطراف hub مرکزی صورت می گیرد که هر سوراخ شروع سکتور ران نشان میدهد
defect skipping روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است
plough شخم کردن شیار کردن
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com