Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
morbidity
شیوع مرض حالت مرض
Other Matches
the i
[حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
mode
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
modes
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
rampancy
شیوع
prevalence
شیوع
accession
شیوع
spreads
شیوع
break out
شیوع
spread
شیوع
rifeness
شیوع
break out
شیوع یافتن
diffusion effect
اثر شیوع
out break of a disease
شیوع ناخوشی
outbreak
فهور شیوع
outbreaks
فهور شیوع
burst
شیوع قطاری
incidence
شیوع مرض
bursts
شیوع قطاری
prevalence
تفوق درجه شیوع
foreground
سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
epizootology
علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizoology
علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootiology
علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epiphytology
علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
squaring
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogues
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogue
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
vitrifying
تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
analog
سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squares
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
convertor
وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
oblique case
حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
printed
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
plebeianism
حالت عوام یا مردم پست حالت توده
alternates
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
devitrify
از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
state of rest
حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
alternated
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternate
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
plasticity
حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
genitive
حالت مالکیت حالت مضاف الیه
uart
قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
spectralness
حالت طیفی حالت شبحی
spectrality
حالت طیفی حالت شبحی
cold forming
حالت دهی در حالت سرد
marginal case
حالت نهائی حالت حدی
transitoriness
حالت ناپایداری حالت بی بقایی
crude
حالت طبیعی رنگ
[حالت ملایم و اصیل رنگ]
real mode
حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength
استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
universal
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
forward seat
حالت نشستن سوارکار روی زین در پرش حالت نشستن سوارکار بر روی زین
tempered
حالت
predicament
حالت
posturing
حالت
line condition
حالت خط
estate
حالت
postures
حالت
attitudes
حالت
attitude
حالت
situations
حالت
idiocrasy
حالت
expression
حالت
expressions
حالت
manner
حالت
ill conditioned
بد حالت
phases
حالت
disposition
حالت
situation
حالت
predicaments
حالت
temper
حالت
moods
حالت
queasiness
حالت قی
fettle
حالت
makes
حالت
if
حالت
cases
حالت
self
حالت
make
حالت
phase
حالت
unexpressive
بی حالت
phased
حالت
case
حالت
postured
حالت
posture
حالت
stance
حالت
tempers
حالت
stances
حالت
estates
حالت
mood
حالت
pyreticosis
حالت تب
stated
حالت
status
حالت
stating
حالت
grain
حالت
states
حالت
state
حالت
condition
حالت
temperament
حالت
feverishness
حالت تب
temperaments
حالت
state-
حالت
febricity
حالت تب
glass eyed
بی حالت
polyvalence
حالت چندفرفیتی
physical state
حالت فیزیکی
excited state
حالت برانگیخته
exceptional case
حالت استثنایی
plumbness
حالت عمودی
normality
حالت عادی
equation of state
معادله حالت
individualism
حالت انفرادی
spring
حالت فنری
output state
حالت خروجی
facial expression
حالت چهره
orthogonality
حالت عمودی
creaminess
حالت سرشیری
of a good d.
خوش حالت
counterpoise
حالت تعادل
corresponding state
حالت متنافر
febile
دارای حالت تب
conversational mode
حالت محاورهای
oxidation number
حالت اکسایش
oxidation state
حالت اکسایش
faintly
در حالت ضعف
perpendicularity
حالت عمودی
springs
حالت فنری
vein
حالت تمایل
expressive eyes
چشمان با حالت
veins
حالت تمایل
nervousness
حالت عصبانی
pastiness
حالت خمیری
paramnesia
حالت فراموشی
periodicity
حالت تناوبی
doughiness
حالت خمیری
downiness
حالت کرکی
resiliency
حالت ارتجاعی
repellency
حالت دفع
refractivity
حالت انکسار
deplorble condltion
حالت زار
reclining position
حالت غنوده
real mode
حالت واقعی
drinking bout
حالت مستی
saccharinity
حالت قندی
sea state
حالت دریا
solid state
حالت جامد
sol state
حالت سولی
soild state
حالت جامد
trim
وضع حالت
trimmest
وضع حالت
trims
وضع حالت
small ball
پرتاب بی حالت
skin the cat
حالت گربهای
sentimentalism
حالت احساساتی
seismicity
حالت ارتعاش
deliverable state
در حالت تحویل
drive state
حالت سائقی
pyreticosis
حالت حمائی
pulverulence
حالت خاکی
protected mode
حالت محفوظ
erectness
حالت عمودی
prone position
حالت درازکش
aglow
در حالت هیجان
problem state
حالت مسئلهای
privileged mode
حالت ممتاز
state of emergency
حالت اضطرار
equilibrium state
حالت تعادل
deadness
حالت مرده
drowsihead
حالت نیمخواب
eburnation
حالت عاجی
eigenstate
حالت انرژی
energy state
حالت انرژی
rapturously
با حالت بیخودی
ragingly
با حالت خشم
queasiness
حالت تهوع
queasily
با حالت تهوع
quantum state
ویژه حالت
accidentalness
حالت اتفاقی
polyvalency
حالت چندفرفیتی
limit state
حالت حدی
circumstantiality
حالت وکیفیت
initial state
حالت اغازی
incipincy
حالت نخستین
answer mode
حالت جواب
goutiness
حالت نقرسی
answer mode
حالت پاسخ
circuit opening
حالت مدارباز
antisepsis
حالت ضد عفونی
childishness
حالت بچگی
incipience
حالت نخستین
input mode
حالت ورودی
insert mode
حالت درج
lethargically
با حالت سبات
kashruth
حالت جواز
adrenergic reponse state
حالت پر ادرنالینی
kashrut
حالت جواز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com