Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (2 milliseconds)
English	Persian
planter	صاحب مزرعه
planters	صاحب مزرعه
Other Matches
jointer	صاحب شیره کش خانه صاحب مشروب فروشی
farms	مزرعه
crofts	مزرعه
plantation	مزرعه
croft	مزرعه
corn field	مزرعه
stead	مزرعه
plantations	مزرعه
farmed	مزرعه
farm	مزرعه
farmstead	مزرعه وابنیه ان
champs	قهرمان مزرعه
farm-yard	حیاط مزرعه
homestead	مزرعه رعیتی
farm hands	کارگر مزرعه
farm hand	کارگر مزرعه
champing	قهرمان مزرعه
champed	قهرمان مزرعه
champ	قهرمان مزرعه
homesteads	مزرعه رعیتی
farmers	مزرعه داران
farmhand	کارگر مزرعه
farm yields	بازده مزرعه
farmyards	محوطه مزرعه
farm yard	حیاط مزرعه
farming	مزرعه داری
paddy	مزرعه شالیکاری
family farm	مزرعه خانوادگی
dry farm	مزرعه دیم
paddies	مزرعه شالیکاری
collective farm	مزرعه اشتراکی
farmyard	محوطه مزرعه
kibbutzes	مزرعه اشتراکی درکشوراسرائیل
kibbutzim	مزرعه اشتراکی درکشوراسرائیل
kibbutz	مزرعه اشتراکی درکشوراسرائیل
outfield	مزرعه دور افتاده
poor farm	مزرعه اردوی کار
hennery	مزرعه یا محل پرورش مرغ
farmstead	مزرعه و حوالی ان علاقجات رعیتی
dairy farm	مزرعه یا کارخانه لبنیات سازی
pans	خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
commune	مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
pan-	خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
pan	خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
communing	مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
ranch	مزرعه یا مرتع احشام دامداری کردن
communed	مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
ranches	مزرعه یا مرتع احشام دامداری کردن
communes	مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
gingang	[ساختمان مزرعه با طرح مدور یا چند گوشه]
gin-house	[ساختمان مزرعه با طرح مدور یا چند گوشه]
gin-rink	[ساختمان مزرعه با طرح مدور یا چند گوشه]
gin-case	[ساختمان مزرعه با طرح مدور یا چند گوشه]
owners	صاحب
lords	صاحب
owner	صاحب
master	صاحب
lord	صاحب
masters	صاحب
padrone	صاحب
mastered	صاحب
ownerless	بی صاحب
waif	مال بی صاحب
lairds	صاحب زمین
official	صاحب منصب
manufacturers	صاحب کارخانه
assayer	صاحب عیار
manufacturer	صاحب کارخانه
building owner	صاحب کار
concessionaire	صاحب امتیاز
concessionary	صاحب امتیاز
concessioner	صاحب امتیاز
slaveholder	صاحب برده
Distinguished . Titled.	صاحب عنوان
shipowner	صاحب کشتی
liege	صاحب تیول
man of place	صاحب منصب
man of place	صاحب مقام
manufaturer	صاحب کارخانه
master of the time	صاحب الزمان
monopolist	صاحب انحصار
no man's land	سرزمین بی صاحب
notary public	صاحب محضر
nursery man	صاحب قلمستان
of consequence	صاحب شان
sharecropper	صاحب نسق
officiary	صاحب منصب
seignior	صاحب تیول
owner of a property	صاحب ملک
permit holder	صاحب جواز
licence owner	صاحب امتیاز
lessor	صاحب ملک
landholder	صاحب ملک
office-holders	صاحب مقام
office-holder	صاحب مقام
homeowners	صاحب خانه
feudary	صاحب تیول
feudatory	صاحب تیول
free ball	توپ بی صاحب
grantee	صاحب امتیاز
homeowner	صاحب خانه
unowned	بی صاحب بیمالک
titlist	صاحب سندمالکیت
stock holder	صاحب سهم
in power	صاحب مقام
shop keeper	صاحب دکان
in the saddle	صاحب اختیار
land lady	زن صاحب ملک
restauranteur	صاحب رستوران
signatory	صاحب امضا
clear-sighted	صاحب نظر
landowners	صاحب ملک
laird	صاحب زمین
landladies	زن صاحب ملک
industrialists	صاحب صنعت
sovereigns	صاحب سیادت
landlady	زن صاحب ملک
beneficent	صاحب کرم
innkeeper	صاحب مسافرخانه
restaurateur	صاحب رستوران
restaurateurs	صاحب رستوران
resolute	صاحب عزم
printers	صاحب چاپخانه
printer	صاحب چاپخانه
stockholders	صاحب سهم
inviolable	صاحب حرمت
masters	ارباب صاحب
stockholder	صاحب سهم
landowner	صاحب ملک
shareholders	صاحب سهم
shareholder	صاحب سهم
innkeepers	صاحب مسافرخانه
industrialist	صاحب صنعت
stray	جانور بی صاحب
mastered	ارباب صاحب
titled	صاحب لقب
benefactors	صاحب خیر
officer	صاحب منصب
officers	صاحب منصب
benefactor	صاحب خیر
employers	صاحب کار
signatories	صاحب امضا
employer	صاحب کار
housemother	زن صاحب خانه
straying	جانور بی صاحب
strays	جانور بی صاحب
licensees	صاحب جواز
master	ارباب صاحب
licensee	صاحب جواز
sovereign	صاحب سیادت
housemothers	زن صاحب خانه
owner's risk	ریسک صاحب کالا
croupier	کمک صاحب بانک
staff	افسران صاحب منصبان
croupiers	کمک صاحب بانک
res nullius	مال بلا صاحب
proprietors	صاحب حق طبق کتاب
placeman	صاحب منصب اداری
pooh bah	صاحب چندین مقام
proprietor	صاحب حق طبق کتاب
to come into a property	مالی را صاحب شدن
to have something	صاحب چیزی بودن
to have something at one's disposal	صاحب چیزی بودن
licensees	صاحب جواز یا امتیاز
licensee	صاحب جواز یا امتیاز
prosecuting attorney	صاحب منصب پارکه
staffs	افسران صاحب منصبان
polygraph	صاحب تالیفات بسیار
wharfinger	صاحب لنگرگاه یابارانداز
office-holder	صاحب منصب دولت
office-holders	صاحب منصب دولت
title-holder	صاحب سند مالکیت
title-holders	صاحب سند مالکیت
staffed	افسران صاحب منصبان
newspapermen	صاحب وگرداننده روزنامه
owning	صاحب چیزی بودن
owned	صاحب چیزی بودن
own	صاحب چیزی بودن
holding company	شرکت صاحب سهم
at owner's risks	به هزینه صاحب مال
i own that house	من صاحب ان خانه هستم
in the saddle	یراق صاحب مقام
infeoff	صاحب ملک کردن
innholder	صاحب مهمانخانه یا مسافرخانه
publicans	بیگانه صاحب میخانه
owns	صاحب چیزی بودن
housemothers	زن صاحب پانسیون یا مهمانخانه
newspaperman	صاحب وگرداننده روزنامه
cotton spinner	صاحب کارخانه نخ ریسی
endowed	صاحب مال و مکنت
signatory	صاحب امضاء امضایی
housemother	زن صاحب پانسیون یا مهمانخانه
estray	جانوراواره وبی صاحب
yachtsmen	صاحب کشتی تفریحی
yachtsman	صاحب کشتی تفریحی
challenge round	مبارزه با صاحب عنوان
boniface	صاحب مهمانخانه ورستوران
signatories	صاحب امضاء امضایی
publican	بیگانه صاحب میخانه
chartered companies	شرکتهای صاحب الامتیاز

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com