Dictiornary-Farsi | صاحب ملک کردن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 213 (39 milliseconds)

English	Persian
infeoff	صاحب ملک کردن


Search result with all words

loose	توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
looser	توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
loosest	توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
pirate	بدون اجازه ناشر یا صاحب حق طبع چاپ کردن
pirated	بدون اجازه ناشر یا صاحب حق طبع چاپ کردن
pirates	بدون اجازه ناشر یا صاحب حق طبع چاپ کردن
pirating	بدون اجازه ناشر یا صاحب حق طبع چاپ کردن
empower	صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowered	صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowering	صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowers	صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
enfeoff	هبه کردن ملک صاحب ملک کردن
Other Matches

jointer	صاحب شیره کش خانه صاحب مشروب فروشی
mastered	صاحب
owners	صاحب
master	صاحب
masters	صاحب
lords	صاحب
owner	صاحب
ownerless	بی صاحب
lord	صاحب
padrone	صاحب
landladies	زن صاحب ملک
benefactors	صاحب خیر
stockholder	صاحب سهم
landowners	صاحب ملک
benefactor	صاحب خیر
in the saddle	صاحب اختیار
landowner	صاحب ملک
in power	صاحب مقام
inviolable	صاحب حرمت
planter	صاحب مزرعه
grantee	صاحب امتیاز
waif	مال بی صاحب
printer	صاحب چاپخانه
manufacturer	صاحب کارخانه
manufacturers	صاحب کارخانه
free ball	توپ بی صاحب
employers	صاحب کار
planters	صاحب مزرعه
officers	صاحب منصب
shareholders	صاحب سهم
shareholder	صاحب سهم
printers	صاحب چاپخانه
permit holder	صاحب جواز
restaurateurs	صاحب رستوران
restaurateur	صاحب رستوران
sovereign	صاحب سیادت
sovereigns	صاحب سیادت
officer	صاحب منصب
feudatory	صاحب تیول
stray	جانور بی صاحب
no man's land	سرزمین بی صاحب
masters	ارباب صاحب
landholder	صاحب ملک
land lady	زن صاحب ملک
mastered	ارباب صاحب
notary public	صاحب محضر
innkeeper	صاحب مسافرخانه
liege	صاحب تیول
master	ارباب صاحب
titled	صاحب لقب
lessor	صاحب ملک
man of place	صاحب مقام
straying	جانور بی صاحب
man of place	صاحب منصب
master of the time	صاحب الزمان
beneficent	صاحب کرم
strays	جانور بی صاحب
monopolist	صاحب انحصار
licence owner	صاحب امتیاز
innkeepers	صاحب مسافرخانه
housemother	زن صاحب خانه
housemothers	زن صاحب خانه
unowned	بی صاحب بیمالک
owner of a property	صاحب ملک
manufaturer	صاحب کارخانه
landlady	زن صاحب ملک
nursery man	صاحب قلمستان
of consequence	صاحب شان
officiary	صاحب منصب
stockholders	صاحب سهم
employer	صاحب کار
shop keeper	صاحب دکان
licensees	صاحب جواز
concessionaire	صاحب امتیاز
industrialist	صاحب صنعت
signatories	صاحب امضا
Distinguished . Titled.	صاحب عنوان
industrialists	صاحب صنعت
office-holders	صاحب مقام
clear-sighted	صاحب نظر
concessionary	صاحب امتیاز
office-holder	صاحب مقام
sharecropper	صاحب نسق
building owner	صاحب کار
homeowner	صاحب خانه
laird	صاحب زمین
slaveholder	صاحب برده
lairds	صاحب زمین
shipowner	صاحب کشتی
homeowners	صاحب خانه
stock holder	صاحب سهم
concessioner	صاحب امتیاز
restauranteur	صاحب رستوران
official	صاحب منصب
titlist	صاحب سندمالکیت
resolute	صاحب عزم
signatory	صاحب امضا
licensee	صاحب جواز
seignior	صاحب تیول
assayer	صاحب عیار
feudary	صاحب تیول
publicans	بیگانه صاحب میخانه
publican	بیگانه صاحب میخانه
title-holder	صاحب سند مالکیت
own	صاحب چیزی بودن
title-holders	صاحب سند مالکیت
cotton spinner	صاحب کارخانه نخ ریسی
yachtsmen	صاحب کشتی تفریحی
housemother	زن صاحب پانسیون یا مهمانخانه
owner's risk	ریسک صاحب کالا
housemothers	زن صاحب پانسیون یا مهمانخانه
yachtsman	صاحب کشتی تفریحی
owns	صاحب چیزی بودن
to have something	صاحب چیزی بودن
croupier	کمک صاحب بانک
croupiers	کمک صاحب بانک
res nullius	مال بلا صاحب
owning	صاحب چیزی بودن
office-holders	صاحب منصب دولت
to come into a property	مالی را صاحب شدن
innholder	صاحب مهمانخانه یا مسافرخانه
office-holder	صاحب منصب دولت
chartered companies	شرکتهای صاحب الامتیاز
endowed	صاحب مال و مکنت
owned	صاحب چیزی بودن
peer	صاحب لقب اشرافی
licensees	صاحب جواز یا امتیاز
polygraphs	صاحب تالیفات بسیار
polygraph	صاحب تالیفات بسیار
prosecuting attorney	صاحب منصب پارکه
to have something at one's disposal	صاحب چیزی بودن
lord paramount	صاحب تیول عمده
signatory	صاحب امضاء امضایی
licensee	صاحب جواز یا امتیاز
martyologist	صاحب تذکره شهدا
at owner's risks	به هزینه صاحب مال
newspaperman	صاحب وگرداننده روزنامه
newspapermen	صاحب وگرداننده روزنامه
peering	صاحب لقب اشرافی
peered	صاحب لقب اشرافی
wharfinger	صاحب لنگرگاه یابارانداز
staffs	افسران صاحب منصبان
challenge round	مبارزه با صاحب عنوان
proprietors	صاحب حق طبق کتاب
in the saddle	یراق صاحب مقام
proprietor	صاحب حق طبق کتاب
boniface	صاحب مهمانخانه ورستوران
i own that house	من صاحب ان خانه هستم
mansion house	خانه صاحب تیول
holding company	شرکت صاحب سهم
staffed	افسران صاحب منصبان
estray	جانوراواره وبی صاحب
signatories	صاحب امضاء امضایی
staff	افسران صاحب منصبان
placeman	صاحب منصب اداری
pooh bah	صاحب چندین مقام
evangelists	صاحب انجیل مژده رسان
confidnetial relationship with client	حفظ اسرار صاحب کار
nursery man	درخت کار صاحب تلمبار
barkeep	باده فروش صاحب میکده
evangelist	صاحب انجیل مژده رسان
barkeeper	باده فروش صاحب میکده
old guard	صنوف صاحب اعتبار قدیم
barton	حیاط رعیتی صاحب ملک
abandonee	صاحب اشیاء ترک شده
licensees	صاحب جواز دارنده پروانه
stockholder	صاحب موجودی ذخیره نگهدار
gastrologist	صاحب سر رشته درپختن وخوردن
manor houses	خانه ارباب یا صاحب تیول
manor house	خانه ارباب یا صاحب تیول
patentee	صاحب اختراع ثبت شدن
patentee	صاحب اختراع ثبت شده
licensee	صاحب جواز دارنده پروانه
equites	سواره نظام صاحب امتیاز
play the ball	با دریبل صاحب توپ شدن
stockholders	صاحب موجودی ذخیره نگهدار
batons	عصا یا چوپ صاحب منصبان
baton	عصا یا چوپ صاحب منصبان
proprietorship	صاحب ملک یامغازه بودن
portreeve	صاحب منصبی که پایین ترازشهرداراست
atentee	صاحب اختراع ثبت شده
he is the owner of this house	او صاحب این خانه است
waif	بچه بی صاحب ادم دربدر
seigniorage	حق الضرب حق ویژه ارباب صاحب تیول
quitrent	اجازه مقطوع تیولدارجز به صاحب تیول
seignorage	حق الضرب حق ویژه ارباب صاحب تیول
occupancy	تملک اموال بلا صاحب متصرف
militarists	صاحب روح سربازی یانظامی گری
militarist	صاحب روح سربازی یانظامی گری
power struggle	مبارزه برای صاحب مقام شدن
to have a title [ to be titled]	لقب دار [صاحب عنوان] بودن
He is an authority on medical science .	درعلم پزشکی صاحب نظر است
owner's risk	خطر یاخطرات به عهده صاحب کالا
turfman	صاحب اسب و علاقه مند به اسبدوانی
wonder worker	ادم خارق العاده و صاحب کرامت
gourmand	صاحب سر رشته در خوراک شکم پرست
gourmands	صاحب سر رشته در خوراک شکم پرست
titleholder	صاحب سند مالکیت دارای عنوان
men of light and leading	مردانی که بواسطه قوه رهنمایی صاحب نفوذمیشوند
forwarding merchant	کسی که بابت دریافت ورساندن مال التجاره به صاحب ان