Dictiornary-Farsi | صاحب مهمانخانه یا مسافرخانه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
innholder	صاحب مهمانخانه یا مسافرخانه


Other Matches

innkeepers	صاحب مسافرخانه
innkeeper	صاحب مسافرخانه
housemother	زن صاحب پانسیون یا مهمانخانه
boniface	صاحب مهمانخانه ورستوران
housemothers	زن صاحب پانسیون یا مهمانخانه
jointer	صاحب شیره کش خانه صاحب مشروب فروشی
hospices	مسافرخانه
hospice	مسافرخانه
hotel	مسافرخانه
inns	مسافرخانه
inn	مسافرخانه
hotels	مسافرخانه
hostler	مسافرخانه چی
imaret	مسافرخانه
alms house	مسافرخانه خیریه
innyard	حیاط مسافرخانه
lodging house	محل کرایه دادن اطاق مسافرخانه
guest house	مهمانخانه
guest houses	مهمانخانه
public houses	مهمانخانه
lodging house	مهمانخانه
public house	مهمانخانه
hotels	مهمانخانه
hotel	مهمانخانه
restaurateurs	مهمانخانه دار
inn	مهمانخانه کاروانسرا
restaurateur	مهمانخانه دار
landladies	زن مهمانخانه دار
garcon	پیشخدمت مهمانخانه
innholder	مهمانخانه دارinnervate
restauranteur	مهمانخانه دار
hostler	مهمانخانه دار
landlady	زن مهمانخانه دار
boots	شاگرد مهمانخانه
bellboy	پادو مهمانخانه
bellboys	پادو مهمانخانه
inns	مهمانخانه کاروانسرا
bills of fare	صورت اغذیه مهمانخانه
bill of fare	صورت اغذیه مهمانخانه
service charge	سرویس مهمانخانه وغیره
maitred'hotel	سرپیشخدمت مدیر مهمانخانه
lobbied	سالن هتل و مهمانخانه
goodman	سالار مهمانخانه دار
lobbies	سالن هتل و مهمانخانه
lobby	سالن هتل و مهمانخانه
table d'hote	خوراک رسمی و روزانه مهمانخانه
to a at a hoted	به مهمانخانه واردشدند واردمهمانخانه شدن
plank	تخته میز وپیشخوان مهمانخانه
cookshop	دکان خوراک پزی مهمانخانه
boarding	مهمانخانه شبانه روزی پانسیون
licensed victualler	مهمانخانه داری که پروانه نوشابه فروشی دارد
bellhops	مخفف bopper bell پیشخدمت و پادو مهمانخانه
bellhop	مخفف bopper bell پیشخدمت و پادو مهمانخانه
reservations	رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
reservation	رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
barmen	مردی که در پیشخوان یا پشت بار مهمانخانه یا رستوران کار میکند
barman	مردی که در پیشخوان یا پشت بار مهمانخانه یا رستوران کار میکند
masters	صاحب
lord	صاحب
master	صاحب
mastered	صاحب
owner	صاحب
padrone	صاحب
lords	صاحب
owners	صاحب
ownerless	بی صاحب
signatory	صاحب امضا
official	صاحب منصب
in power	صاحب مقام
waif	مال بی صاحب
planter	صاحب مزرعه
planters	صاحب مزرعه
concessioner	صاحب امتیاز
concessionary	صاحب امتیاز
concessionaire	صاحب امتیاز
building owner	صاحب کار
feudary	صاحب تیول
feudatory	صاحب تیول
assayer	صاحب عیار
manufacturers	صاحب کارخانه
manufacturer	صاحب کارخانه
grantee	صاحب امتیاز
free ball	توپ بی صاحب
Distinguished . Titled.	صاحب عنوان
office-holders	صاحب مقام
office-holder	صاحب مقام
homeowners	صاحب خانه
homeowner	صاحب خانه
unowned	بی صاحب بیمالک
titlist	صاحب سندمالکیت
stock holder	صاحب سهم
no man's land	سرزمین بی صاحب
monopolist	صاحب انحصار
master of the time	صاحب الزمان
manufaturer	صاحب کارخانه
man of place	صاحب مقام
man of place	صاحب منصب
liege	صاحب تیول
licence owner	صاحب امتیاز
lessor	صاحب ملک
landholder	صاحب ملک
notary public	صاحب محضر
nursery man	صاحب قلمستان
slaveholder	صاحب برده
shop keeper	صاحب دکان
shipowner	صاحب کشتی
sharecropper	صاحب نسق
seignior	صاحب تیول
restauranteur	صاحب رستوران
permit holder	صاحب جواز
owner of a property	صاحب ملک
officiary	صاحب منصب
of consequence	صاحب شان
land lady	زن صاحب ملک
signatories	صاحب امضا
printer	صاحب چاپخانه
stockholders	صاحب سهم
resolute	صاحب عزم
stockholder	صاحب سهم
shareholder	صاحب سهم
restaurateurs	صاحب رستوران
restaurateur	صاحب رستوران
shareholders	صاحب سهم
industrialists	صاحب صنعت
industrialist	صاحب صنعت
licensees	صاحب جواز
printers	صاحب چاپخانه
clear-sighted	صاحب نظر
landlady	زن صاحب ملک
landladies	زن صاحب ملک
master	ارباب صاحب
mastered	ارباب صاحب
masters	ارباب صاحب
landowners	صاحب ملک
landowner	صاحب ملک
beneficent	صاحب کرم
inviolable	صاحب حرمت
licensee	صاحب جواز
in the saddle	صاحب اختیار
housemother	زن صاحب خانه
housemothers	زن صاحب خانه
lairds	صاحب زمین
titled	صاحب لقب
straying	جانور بی صاحب
benefactors	صاحب خیر
strays	جانور بی صاحب
sovereign	صاحب سیادت
benefactor	صاحب خیر
employer	صاحب کار
employers	صاحب کار
stray	جانور بی صاحب
officers	صاحب منصب
sovereigns	صاحب سیادت
officer	صاحب منصب
laird	صاحب زمین
owner's risk	ریسک صاحب کالا
staffs	افسران صاحب منصبان
proprietor	صاحب حق طبق کتاب
proprietors	صاحب حق طبق کتاب
staffed	افسران صاحب منصبان
staff	افسران صاحب منصبان
martyologist	صاحب تذکره شهدا
office-holders	صاحب منصب دولت
mansion house	خانه صاحب تیول
placeman	صاحب منصب اداری
pooh bah	صاحب چندین مقام
to come into a property	مالی را صاحب شدن
wharfinger	صاحب لنگرگاه یابارانداز
office-holder	صاحب منصب دولت
title-holder	صاحب سند مالکیت
title-holders	صاحب سند مالکیت
licensees	صاحب جواز یا امتیاز
licensee	صاحب جواز یا امتیاز
polygraphs	صاحب تالیفات بسیار
prosecuting attorney	صاحب منصب پارکه
res nullius	مال بلا صاحب
to have something at one's disposal	صاحب چیزی بودن
polygraph	صاحب تالیفات بسیار
to have something	صاحب چیزی بودن
own	صاحب چیزی بودن
publican	بیگانه صاحب میخانه
owning	صاحب چیزی بودن
yachtsmen	صاحب کشتی تفریحی
peered	صاحب لقب اشرافی
peering	صاحب لقب اشرافی
challenge round	مبارزه با صاحب عنوان
i own that house	من صاحب ان خانه هستم
chartered companies	شرکتهای صاحب الامتیاز
yachtsman	صاحب کشتی تفریحی
cotton spinner	صاحب کارخانه نخ ریسی
estray	جانوراواره وبی صاحب
owns	صاحب چیزی بودن
holding company	شرکت صاحب سهم
owned	صاحب چیزی بودن
at owner's risks	به هزینه صاحب مال
in the saddle	یراق صاحب مقام
newspaperman	صاحب وگرداننده روزنامه
croupiers	کمک صاحب بانک
publicans	بیگانه صاحب میخانه
newspapermen	صاحب وگرداننده روزنامه