English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
underwriter صادرکننده بیمه دریایی
underwriters صادرکننده بیمه دریایی
Other Matches
valued policy بیمه نامه دریایی که در ان مبلغ بیمه دقیقا" تعیین و ذکر میشود
c & f قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
marine insurance بیمه دریایی
marine insurance بیمه حمل دریایی
time policy بیمه نامه دریایی با مدت محدود
slip پیش نویس تمبر نشده بیمه دریایی
slips پیش نویس تمبر نشده بیمه دریایی
slipped پیش نویس تمبر نشده بیمه دریایی
underwriter صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
underwriters صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
average clause عبارتی که در بیمه نامه دریایی درج میشود و حاکی از ان است که برخی از کالاهااز شمول این خسارت خارج میباشد
exporters صادرکننده
exporter صادرکننده
carpet exporter صادرکننده فرش
drawers صادرکننده محیل
drawer صادرکننده محیل
self insurance بیمه شدگی توسط خویشتن بیمه شدن پیش خود
continuation clause مادهای که درقرارداد بیمه ذکر گردیده وبراساس ان قراداد بیمه تمدیدمی گردد
excess loss cover بیمه مجدد ان قسمت از زیان که بیش از مقدار بیمه شده قبلی است
exclusion clause مادهای از قرارداد بیمه که در ان مواردی که مشمول بیمه نمیگردد ذکر شده است
accomodation line قبول یک نوع خطر به وسیله بیمه گزار وقتی با بیمه نامه های دیگری همراه است
open policy بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
organization of petroleum exporting cont سازمان کشورهای صادرکننده نفت
OPEC سازمان کشورهای صادرکننده نفت
seabee گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
reassurance بیمه اتکایی بیمه ثانوی
policies بیمه نامه ورقه بیمه
policy بیمه نامه ورقه بیمه
reassurances بیمه اتکایی بیمه ثانوی
midshipman افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
petty officers معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officer معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
kites کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
kite کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
pilot chart نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
oceanography تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
running lights فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
chine عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
sea mark راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
stadimeter مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea cucumber حلزون دریایی از جنس راب دریایی
sea power قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
tern پرستوک دریایی چلچله دریایی
marine تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
terns پرستوک دریایی چلچله دریایی
marines تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
naval activity تاسیسات دریایی قسمت دریایی
task unit نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
light lists کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
summary areas مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
knot گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
maritime ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
rear commodore سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
bureau of naval personnel اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
light period دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
crash position indicator برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
Marine Corps نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
convoy commodore فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
naval gunfire تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
crash locator beacon برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
insurers بیمه گر
insurer بیمه گر
underwriters بیمه گر
underwriter بیمه گر
assurance بیمه
aids to trade بیمه
assurer بیمه گر
level premium حق بیمه
insurance permium حق بیمه
cost,insurance,freight and exchange(cif& بیمه
insurer, underwriter بیمه گر
assurances بیمه
insurance بیمه
insurance حق بیمه
insurance premium حق بیمه
premiums حق بیمه
premium حق بیمه
commandant of marine corps فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
light ship کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
sofar سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
actuary متخصص بیمه
premiums مبلغ بیمه
actuary کارشناس بیمه
insurance پول بیمه
reinsurance بیمه مجدد
insurance policies سند بیمه
insurance policies بیمه نامه
insurance policies قرارداد بیمه
reinsurer بیمه گر اتکائی
health insurance بیمه تندرستی
premiums وثیقه حق بیمه
actuaries متخصص بیمه
actuaries کارشناس بیمه
co insurance بیمه مشترک
coinsurance بیمه اتکایی
insured بیمه شده
coinsurance بیمه مشترک
social insurance بیمه اجتماعی
comprehensive insurance بیمه جامع
comprehensive insurance بیمه کامل
fire insurance بیمه حریق
to u. a policy of insurance سند بیمه
class d allotment کسورات بیمه
insure بیمه کردن
health insurance بیمه بهداشت
blanket insurance بیمه کلی
insurance policy سند بیمه
cargo insurance بیمه محموله
cargo insurance بیمه بار
cargo insurance بیمه محمولات
insured بیمه گذار
contingency insurance بیمه احتیاطی
marine insurance بیمه بحری
insurance certificate بیمه اتکایی
insurance certificate بیمه مشترک
insurance broker واسطه بیمه
insurance broker دلال بیمه
insurance agent نماینده بیمه
insurance agent عامل بیمه
insurable قابل بیمه
insurable بیمه کردنی
insurable بیمه شدنی
insurability بیمه برداری
accident insurance بیمه حوادث
insurance certificate گواهی بیمه
policy بیمه نامه
leading insurer بیمه گر اصلی
joint insurance بیمه اشتراکی
policies بیمه نامه
insured, policy holder بیمه شده
insurant بیمه گذار
insurance cover پوشش بیمه
insurance company شرکت بیمه
industrial insurance بیمه صنعتی
premium مبلغ بیمه
national insurance بیمه اجتماعی
national insurance بیمه ملی
reinsurance بیمه اتکائی
insurance policy بیمه نامه
reinsurance بیمه اتکایی
premium وثیقه حق بیمه
assurable بیمه کردنی
assurer بیمه کننده
old age insurance بیمه بازنشستگی
pension insurance بیمه بازنشستگی
accident insurance بیمه تصادفات
hull insurance بیمه بدنه
health insurance بیمه بهداشتی
policy holder دارنده بیمه
property insurance بیمه دارائی
term insurance بیمه موقت
insurance policy قرارداد بیمه
life assurance بیمه جان
life assurance بیمه عمر
employer's liability insurance company شرکت بیمه
assurance گستاخی بیمه
assured بیمه شده
assurance بیمه عمر
assurances گستاخی بیمه
assured بیمه گزار
life insurance بیمه عمر
life insurance بیمه زندگی
liability insurance بیمه بدهی
wagering policy بیمه قماری
liability insurance بیمه تعهدی
credit insurance بیمه اعتبار
unemployment insurance بیمه بیکاری
deductible فرانشیز بیمه
assurances بیمه عمر
insured بیمه شونده
assures بیمه کردن
assure بیمه کردن
assuring بیمه کردن
lobsters خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobster خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
averaging متوسط خسارت در بیمه
open cover بیمه نامه باز
dole حق بیمه ایام بیکاری
blanket policy بیمه نامه کلی
averaged متوسط خسارت در بیمه
average متوسط خسارت در بیمه
open policy بیمه نامه باز
to rate up بیمه زیاد گرفتن از
ordinary life insurance بیمه عمر عادی
cover note گواهی پوشش بیمه
credit insurance بیمه نمودن اعتبار
reasure دوباره بیمه کردن
assure بیمه کردن عمر
proposal form فرم درخواست بیمه
prohibited risk خطر بیمه نشدنی
professional liability insurance بیمه تعهدات شغلی
policy holder دارنده بیمه نامه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com