Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
fairing
صاف کاری سطوح ائرودینامیکی
Other Matches
canard
رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
canards
رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
tail planes
سطوح دم
composite area
سطوح مرکب
At lower levels.
در سطوح پایین تر
aloft
سطوح بالا در بالای
isothermal layer
سطوح هم حرارت اب دریا
auxiliary control surfaces
سطوح فرامین کمکی
energy gap
فاصله سطوح انرژی
auxiliary flight surfaces
سطوح پرواز کمکی
altitude separation
حد سطوح مبنای ارتفاع
tail boom
پایهای که سطوح دم را تحمل میکند
pitch curves
تلاقی سطوح طرفین دندانه
calyculate
دارای سطوح حفره دار
ailavator
سطوح فرامین روی بال
formwork unexposed
قالب بندی سطوح نامرئی
formwork exposed
قالب بندی سطوح مرئی
formwork at cirved section
قالب بندی در سطوح منحنی
variable camber
سطوح هادی گاز به داخل توربین
fogging
مات کردن سطوح شیشهای یاعدسیها
bright work
سطوح فلزی صیقلی و بدون رنگ
isotherm follower
دستگاه تشخیص سطوح هم حرارت اب دریا
adhesion
اتصال و پیوستگی غیرطبیعی سطوح در اماس
full rubber
حرکت هریک از این سطوح تااخرین حد ممکن
facet
سطوح کوچک جواهر و سنگهای قیمتی تراش
facets
سطوح کوچک جواهر و سنگهای قیمتی تراش
adsorption
انقباض گازها و مایعات روی سطوح سخت و جامد
air foil
سطوح ایرودینامیک هواپیماپوششهای قابل انعطاف بدنه هواپیما
balanced control surfaces
سطوح فرامین اصلی دارای قسمت دیگری در جلوی خط لولا
inertia welding
جوشکاری توسط دوران سریع و فشار بین سطوح تماس
rotor incidence
زاویه بین سطوح عمود برمحور دوران و باد نسبی
cutting angle
زوایای بین سطوح قطعه کارکه باید بریده شود
crossed controls
بکارگیری سطوح کنترل برخلاف حالت عادی درمانورهای ویژه
bulk yarn
نخ های پفکی و حجیم شده جهت ایجاد سطوح برآمده و برجسته
blow torch
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
to know the ropes
راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
torch
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torches
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torched
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torching
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
performance monitor
برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
gust lock
قفل داخلی سطوح فرامین که از حرکت انها در اثر باد شدیدجلوگیری میکند
inhibiting
اغشتن سطوح داخلی دستگاه یاماشین با ماده ضدخوردگی قبل از انبار کردن ان
actuating horns
اهرمهایی که کابلهای کنترل به انهامتصل شده و توسط انها سطوح فرامین را حرکت میدهند
stringing
خطوط خاتم کاری و منبت کاری
pence for any thing
میل بچیزی یا کاری یااستعدادبرای کاری
control lock
وسیلهای برای قفل کردن سطوح فرامین و جلوگیری ازحرکت انها وقتیکه هواپیمامتوقف است
aerodynamics
شاخهای از علوم در موردتولید نیروها در اثر حرکت سطوح و اشکال مختلف درهوا یا سایر گازها
aerodynamic heating
افزایش دما ناشی از جریان سریع هوا روی سطوح ایرودینامیکی به ویژه درسرعتهای زیاد
control surface angle
زاویه بین مبداء سنجش حرکت سطوح کنترل و وتر سطح ثابت یا محور طولی هواپیما
brinelling
دندانه ها و برجستگیهایی که در سطوح یاتاقانها معمولابراثر بار استاتیک زیاد یااعمال نیرو هنگام جاگذاری وبرداشتن بوجود می اید
moustaches
سطوح ایرودینامیکی که درقسمت جلوی هواپیمای مافوق صوت با بال دلتا شکل و با زاویه حمله زیاد نصب میگردند
differential spoilers
اسپویلرهای روی بال که بعنوان سطوح کنترل اولیه وثانویه برای حرکت حول محور طولی بکار میروند
glid
تذهیب کاری
[در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
inscribing
حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
inscribe
حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
inscribed
حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
inscribes
حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
anti servo tab
بالچه قابل تنظیم متصل به لبه فرار سکان که در جهت سطوح اصلی فرامین عمل کرده و درنتیجه از حساسیت انها میکاهد
biaxial deformation
خمشی که در یک قطعه مستقیم الخط ایجاد میشودموقعی که تحت تاثیر زوج نیرویی که صفحه ان باهیچیک از سطوح اصلی اینرسی منطبق نباشد
deep stall
وضعیتی در هواپیماهای دارای دم تی شکل که افزایش ناگهانی زاویه حمله سبب عدم توانایی سطوح افقی برای کنترل وضعیت طولی هواپیمامیگردد
chine
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
vane pump
خانواده وسیعی از پمپهای سیالات که در ان سطوح تخت در محفظههای خارج ازمرکز دور تا دور شفت گردنده دوران میکنند
altitude separation
اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
drilling pattern
نمونه مته کاری الگوی مته کاری
anti balance tab
بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
plumbery
سرب کاری کارخانه سرب کاری
mosaics
موزاییک کاری معرق معرق کاری
under employment
کم کاری
curries
کاری
curry
کاری
impotence
کاری
hypofunction
کم کاری
malfunctioned
کژ کاری
feckful
کاری
intent on doing anything
کاری
impotency
کاری
curry powder
کاری
curry powders
کاری
parget
گچ کاری
effective
کاری
electroplating
اب کاری
plastering
گچ کاری
flower piece
گل کاری
active
کاری
malfunctions
کژ کاری
currie
کاری
plasterwork
گچ کاری
malfunction
کژ کاری
slobbery
تف کاری
inaction
بی کاری
tinwork
قلع کاری
tessellation
موزاییک کاری
perfidiousness
خیانت کاری
to reproach an act
کاری را بد دانستن
reservedness
احتیاط کاری
the needful
اصل کاری
the manner of doing any thing
طرزانجام کاری
patchery
وصله کاری
tongue lash
فحش کاری
plaster background
دورنمای گچ کاری
latticework
شبکه کاری
farming
اجاره کاری
compounding
امیزه کاری
insulation
عایق کاری
extruded
چکش کاری
parquetry
موزاییک کاری
workstations
ایستگاه کاری
workstation
ایستگاه کاری
punching
منگنه کاری
toryism
محافظه کاری
surgical operation
دست کاری
studious to do a thing
بکردن کاری
frustrating
بدل کاری
frustrates
بدل کاری
frustrate
بدل کاری
sinfulness
خطا کاری
scrimshaw
هنرمنبت کاری
plating
روکش کاری
illumination
تذهیب کاری
illuminations
تذهیب کاری
hammering
چکش کاری
extruding
چکش کاری
extrudes
چکش کاری
metallurgy
فلز کاری
pique
منبت کاری
burnishing
صیقل کاری
burnishing
پرداخت کاری
metalwork
فلز کاری
afforestation
جنگل کاری
scabbing
تیشه کاری
studious of doing a thing
بکردن کاری
stonemasonry
سنگ کاری
pomiculture
میوه کاری
probationership
ازمایش کاری
steelwork
فولاد کاری
stannary
قلع کاری
purview of an occupation
حدود کاری
stalactite work
مقرنس کاری
relievo
برجسته کاری
repetition of an act
تکرار کاری
energetic
جدی کاری
reshaping
روانه کاری
rice field
برنج کاری
roughening by picking
تیشه کاری
workbenches
محیط کاری
workbench
محیط کاری
extrude
چکش کاری
graving
کنده کاری
finishing touches
دست کاری
figuration
شیرین کاری
fiendishness
تبه کاری
blindage
صیقل کاری
boo boo
اشتباه کاری
fal lal
ریزه کاری
brick work
سفت کاری
brick work
اجر کاری
brickworks
سفت کاری
fairing
صیقل کاری
flagitiousness
تبه کاری
argentation
نقره کاری
folding machine
دستگاه خم کاری
glyptics
کنده کاری
galvanization
رویینه کاری
misconduct
خلاف کاری
acrography
گچ کاری برجسته
active cell
خانه کاری
an active man
مرد کاری
an active remedy
درمان کاری
anaplasty
پیوند کاری
folding press
پرس خم کاری
prepared
آمادهانجام کاری
factorage
حق العمل کاری
bumping tool
ابزار خم کاری
contouring operation
فرم کاری
contrasuggestibility
وارون کاری
cotton plantation
پنبه کاری
counterattack
بدل کاری
crypianalysis
پنهان کاری
discreetnss
احتیاط کاری
discreetness
احتیاط کاری
cutting off
برش کاری
disguised underemployment
کم کاری پنهان
d. touch
نازک کاری
conservativeness
محافظه کاری
compulsiveness
مکرر کاری
chromium plating
اب کرم کاری
business hours
ساعت کاری
calk
بتونه کاری
dry farm
دیم کاری
canniness
ملاحظه کاری
cartwhip
شلاق کاری
caulking
بتونه کاری
cautiousness
احتیاط کاری
drilling work
مته کاری
cementation
سمنت کاری
cementation
سیمان کاری
delicacy of touch
ریزه کاری
habitual way of doing anything
کردن کاری
joinery
نازک کاری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com