English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
phoneme صدای ساده
Search result with all words
monophthong صدای ساده وتنها صدای بسیط
Other Matches
simple design طرف کف ساده [هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
basic یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
basics یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
mirror carpet طرح آینه [در این طرح زمینه اصلی فرش بصورت کاملا ساده و بدون هیچ نقش و نگاری بافته شده و تنها از یک یا دو حاشیه ساده استفاده می شود.]
honked صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
synthesisers وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizers وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voicing وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
ping صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinging صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voice وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pings صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinged صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesizer وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voices وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
structuring با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structure با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structures با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
contralto زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contraltos زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
chortling صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
phut تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
chortles صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortled صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortle صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
skirl صدای زیر صدای نی انبان
Susurrus صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
twanging صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twang صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twangs صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
tu whit tu whoo صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu-whit tu-whoo صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
thump صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumps صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkle صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkling صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkled صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thumped صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumping صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkles صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
charmless ساده
clodhopper ساده
clodhoppers ساده
downright ساده
baldest ساده
inexpensive ساده
naif ساده
baldly ساده
conversable <adj.> ساده دل
expansive <adj.> ساده دل
sheepishly ساده دل
balder ساده
bald ساده
good-humored ساده دل
seemly <adj.> ساده دل
innocent <adj.> ساده دل
taffetized ساده
simple-hearted <adj.> ساده دل
positive ساده
sheepish ساده دل
plains ساده
idiots ساده
clean ساده
semplice ساده
explicit ساده
plainest ساده
simplistic ساده
frugal ساده
unceremonious ساده
unceremoniously ساده
homespun ساده
naive ساده
unsophisticated ساده
plain ساده
plainer ساده
unassuming ساده
incomposite ساده
fanciless ساده
incomplex ساده
simplex ساده
simple ساده
simple ساده دل
simpler ساده
simpler ساده دل
fraudless ساده
free spoken ساده گو
freestanding ساده
unmeaning ساده
simple hearted ساده دل
plain hearted ساده دل
slick ساده
slickest ساده
fructose ساده
untutored ساده
unaadorned ساده
unaffected ساده
idiot ساده
simpleminded ساده دل
simple minded ساده دل
cleanest ساده
cleans ساده
daff ساده دل
simplest ساده دل
simplest ساده
cleaned ساده
artless ساده
simpleton ساده لوح
simpletons ساده لوح
plain flap فلپ ساده
navvies کارگر ساده
credulousness ساده لوحی
fall guy ساده لوح
naivete ساده لوحی
navvy کارگر ساده
soft headed ساده لوح
pick wickian ساده بی تکلف
credulous ساده لوح
simple interest سود ساده
primary cell پیل ساده
fall guys ساده لوح
credulity ساده لوحی
sementem معنی ساده
plain paper کاغذ ساده
sketched طرح ساده
sketched نقشه ساده
sketches طرح ساده
sketches نقشه ساده
sketch نقشه ساده
sketch طرح ساده
In simple (plain) English. به انگلیسی ساده
goofs ادم ساده
plain weave بافت ساده
unfigured بی صورت ساده
underhand service سرویس ساده
deck hands ملوان ساده
plain rib تیغه ساده
goofing ادم ساده
goofed ادم ساده
goof ادم ساده
martin ساده لوح
unskilled worker کارگر ساده
penny whistle نی لبک ساده
penny whistles نی لبک ساده
simplistic ساده طبع
two time دو حرکت ساده
simplifications ساده سازی
take it easy <idiom> ساده بگیر
simplify ساده سازی
reducible ساده شدنی
simplification ساده سازی
(a) snap <idiom> خیلی ساده
simplify ساده کردن
ingenuous صاف و ساده
natively بطور ساده
primitive شکل ساده
reductions ساده سازی
plain-clothes ساده پوش
nincompoop ساده لوح
nincompoops ساده لوح
overhand knot گره ساده
simplified ساده شده
simplifying ساده سازی
simplifies ساده کردن
lambs ادم ساده
lamb ادم ساده
deck hand ملوان ساده
phonemes صداهای ساده
plain clothes ساده پوش
perfect gazes گازهای ساده
simplifies ساده سازی
simplifying ساده کردن
open-and-shut ساده واضح
open and shut ساده واضح
reduction ساده سازی
simple shear برش ساده
gaby ساده لوح
simple structure ساخت ساده
clean bill برات ساده
clean bill of lading بارنامه ساده
clean collection وصولی ساده
lamblike ساده لوح
simple truss خرپای ساده
reduce ساده کردن
simple fraction کسر ساده
galah ساده لوح
gobemouche ساده لوح
baring ساده اشکار
barest ساده اشکار
bares ساده اشکار
barer ساده اشکار
bared ساده اشکار
bare ساده اشکار
plain design طرح کف ساده
lamblkin ساده لوح
simple stress تنش ساده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com