Total search result: 304 (44 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
swish |
صدای فش فش کردن |
swished |
صدای فش فش کردن |
swishes |
صدای فش فش کردن |
swishing |
صدای فش فش کردن |
|
|
Search result with all words |
|
ping |
صدای غژایجاد کردن |
pinged |
صدای غژایجاد کردن |
pinging |
صدای غژایجاد کردن |
pings |
صدای غژایجاد کردن |
voice |
وارد کردن اطلاعات به کامپیوتر با استفاده از سیستم مشخیص صدا و صدای کاربر |
voices |
وارد کردن اطلاعات به کامپیوتر با استفاده از سیستم مشخیص صدا و صدای کاربر |
voicing |
وارد کردن اطلاعات به کامپیوتر با استفاده از سیستم مشخیص صدا و صدای کاربر |
sizzle |
صدای هیس کردن |
sizzled |
صدای هیس کردن |
sizzles |
صدای هیس کردن |
sizzling |
صدای هیس کردن |
creak |
غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش |
creaked |
غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش |
creaking |
غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش |
creaks |
غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش |
clatter |
جغ جغ یا تلق تلق کردن صدای بهم خوردن اشیایی مثل بشقاب |
clattered |
جغ جغ یا تلق تلق کردن صدای بهم خوردن اشیایی مثل بشقاب |
clattering |
جغ جغ یا تلق تلق کردن صدای بهم خوردن اشیایی مثل بشقاب |
clatters |
جغ جغ یا تلق تلق کردن صدای بهم خوردن اشیایی مثل بشقاب |
squeak |
با صدای جیغ صحبت کردن |
squeaked |
با صدای جیغ صحبت کردن |
squeaking |
با صدای جیغ صحبت کردن |
squeaks |
با صدای جیغ صحبت کردن |
bellow |
صدای شبیه نعره کردن |
bellow |
صدای گاو کردن |
bellow |
صدای غرش کردن |
bellowed |
صدای شبیه نعره کردن |
bellowed |
صدای گاو کردن |
bellowed |
صدای غرش کردن |
bellowing |
صدای شبیه نعره کردن |
bellowing |
صدای گاو کردن |
bellowing |
صدای غرش کردن |
bleat |
صدای بزغاله کردن |
bleated |
صدای بزغاله کردن |
bleating |
صدای بزغاله کردن |
bleats |
صدای بزغاله کردن |
crackle |
صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن |
crackled |
صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن |
crackles |
صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن |
twang |
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن |
twanged |
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن |
twanging |
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن |
twangs |
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن |
whoosh |
صدای صفیرایجاد کردن |
whooshed |
صدای صفیرایجاد کردن |
whooshes |
صدای صفیرایجاد کردن |
whooshing |
صدای صفیرایجاد کردن |
boh |
صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر |
boo |
صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر |
booed |
صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر |
booing |
صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر |
boos |
صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر |
tinkle |
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن |
tinkled |
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن |
tinkles |
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن |
tinkling |
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن |
plod |
اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا |
plodded |
اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا |
plodding |
اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا |
plods |
اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا |
quack |
صدای اردک کردن دوای قلابی دادن |
quacked |
صدای اردک کردن دوای قلابی دادن |
quacking |
صدای اردک کردن دوای قلابی دادن |
quacks |
صدای اردک کردن دوای قلابی دادن |
chortle |
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن |
chortled |
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن |
chortles |
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن |
chortling |
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن |
snuffle |
زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی |
snuffled |
زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی |
snuffles |
زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی |
snuffling |
زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی |
snap |
شکستن صدای شلاق با سرعت عمل کردن |
snapped |
شکستن صدای شلاق با سرعت عمل کردن |
snapping |
شکستن صدای شلاق با سرعت عمل کردن |
snaps |
شکستن صدای شلاق با سرعت عمل کردن |
distort |
صدای نامفهوم از بی سیم بی قواره کردن |
distorts |
صدای نامفهوم از بی سیم بی قواره کردن |
gee |
صدای هی و هین کردن |
crunch |
صدای خرد کردن یا خرد شدن چیزی زیر دندان یا زیر چرخ وغیره |
crunched |
صدای خرد کردن یا خرد شدن چیزی زیر دندان یا زیر چرخ وغیره |
crunches |
صدای خرد کردن یا خرد شدن چیزی زیر دندان یا زیر چرخ وغیره |
poop |
قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن |
poops |
قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن |
zoom |
با صدای وزوز حرکت کردن |
zoomed |
با صدای وزوز حرکت کردن |
zooms |
با صدای وزوز حرکت کردن |
chirr |
صدای ملخ کردن |
crepitate |
صدای خش خش کردن |
diphthongize |
تلفظ کردن دو صدای جداگانه در یک وهله |
keck |
صدای قی کردن دراوردن |
microphonics |
انعکاس صدای کار کردن ماشین الات در میکروفن |
plash |
صدای چلپ چلوپ ایجاد کردن |
plegaphonia |
گوش کردن صدای سینه هنگام دق خشکنای |
plink |
صدای دق دق کردن |
plink |
صدای دنگ دنگ کردن |
plunk |
صدای تند وخشن دراوردن قار قار کردن |
riprap |
سنگچینی بی ترتیب صدای وزش باد تند سنگریزی کردن |
screak |
صدای گوشخراش ایجاد کردن |
screeck |
صدای گوشخراش ایجاد کردن |
Other Matches |
|
honks |
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان |
honking |
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان |
honk |
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان |
honked |
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان |
acrophony |
صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف |
pings |
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار |
synthesisers |
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند |
synthesizer |
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند |
ping |
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار |
pinging |
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار |
synthesizers |
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند |
pinged |
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار |
voice |
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند |
voicing |
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند |
voices |
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند |
contraltos |
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه |
contralto |
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه |
monophthong |
صدای ساده وتنها صدای بسیط |
phut |
تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله |
swoosh |
صدای خش خش کردن |
to blate |
مع مع کردن [صدای بز] |
skirl |
صدای زیر صدای نی انبان |
turn down <idiom> |
کم کردن صدای بلند |
stridulate |
تولید صدای گوشخراش کردن |
vociferate |
با صدای بلند ادا کردن |
whish |
: صدای حرف "سین " ایجاد کردن |
squish |
صدای شکستن یا پرتاب چیزی له کردن |
To speak in a low voice. |
آهسته صحبت کردن ( با صدای کوتاه ،یواش ) |
to blast something |
با صدای خیلی بلند بازی کردن [آلت موسیقی] |
Susurrus |
صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد |
tu whit tu whoo |
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد |
tu-whit tu-whoo |
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد |
thump |
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن |
thumping |
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن |
thumps |
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن |
thumped |
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن |
squelch circuit |
یک نوع مدار رادیویی است که وفیفه ان کم کردن صداهای اضافی متن پیامها و یا ازبین بردن خرخر صدای رادیواست |
burbles |
صدای قل قل |
burbling |
صدای قل قل |
grave accent |
صدای بم |
knoit |
صدای در |
knocks |
صدای تغ تغ |
knocked |
صدای تغ تغ |
burbled |
صدای قل قل |
burble |
صدای قل قل |
tramped |
صدای پا |
pad |
صدای پا |
whiz |
صدای غژ |
tramp |
صدای پا |
fizz |
صدای فش فش |
fizzed |
صدای فش فش |
tramps |
صدای پا |
hissing |
صدای خش خش |
pads |
صدای پا |
fizzes |
صدای فش فش |
fizzing |
صدای فش فش |
knock |
صدای تغ تغ |
there is a knock at the door |
صدای در |
hiss |
صدای خش خش |
pinging |
صدای غژ |
pinged |
صدای غژ |
pings |
صدای غژ |
step |
صدای پا |
stepping |
صدای پا |
hisses |
صدای خش خش |
hissed |
صدای خش خش |
crepitation |
صدای خش خش |
ping |
صدای غژ |
rale |
صدای خس خس |
pealed |
صدای پیوسته |
alto |
صدای التو |
vociferant |
با صدای بلند |
overtone |
صدای فرعی |
overtones |
صدای فرعی |
catcall |
صدای سوت |
quacks |
صدای اردک |
peal |
صدای پیوسته |
catcalls |
صدای سوت |
whir |
صدای وزوز |
squib |
دارای صدای فش فش |
birr |
صدای چرخیدن |
chuffing |
صدای خش خش موتورموشک |
birdcall |
صدای پرنده |
poop |
صدای کوتاه |
scuffs |
صدای خراش |
poop |
صدای قلپ |
scuffing |
صدای خراش |
scuffed |
صدای خراش |
drum beat |
صدای کوس |
squibs |
دارای صدای فش فش |
scuff |
صدای خراش |
whizzer |
دارای صدای غژ |
pealing |
صدای پیوسته |
quacking |
صدای اردک |
crepitant |
دارای صدای خش خش |
laughs |
صدای خنده |
laughed |
صدای خنده |
laugh |
صدای خنده |
clings |
صدای جرنگ |
claps |
صدای ناگهانی |
cling |
صدای جرنگ |
smacking |
صدای ماچ |
hooting |
صدای جغد |
din |
صدای بلند |
hoots |
صدای جغد |
hoot |
صدای جغد |
clapped |
صدای ناگهانی |
quacked |
صدای اردک |
knack |
صدای شکستگی |
quack |
صدای اردک |
chirr |
صدای زنجره |
sibilant |
صدای هیس |
alto |
صدای اوج |
altos |
صدای التو |
peals |
صدای پیوسته |
raps |
صدای دق الباب |
altos |
صدای اوج |
rap |
صدای دق الباب |
clap |
صدای ناگهانی |
hooted |
صدای جغد |
mooed |
صدای گاو |
pumped |
صدای تلمبه |
pumps |
صدای تلمبه |
achoo |
صدای عطسه |
trebles |
صدای زیر |
grate |
صدای تصادم |
trebled |
صدای زیر |
pump |
صدای تلمبه |
rasps |
صدای سوهان |
mooed |
صدای گاوکردن |
moo |
صدای گاو |
moo |
صدای گاوکردن |
trebling |
صدای زیر |
atishoo |
صدای عطسه |
rasp |
صدای سوهان |
splashing |
صدای ریزش |
rasping |
صدای سوهان |
grated |
صدای تصادم |
A firm voice . |
صدای محکم |
falsettos |
صدای تیز |
falsetto |
صدای تیز |
splashes |
صدای ترشح |
splash |
صدای ریزش |
splash |
صدای ترشح |
report |
صدای شلیک |
reported |
صدای شلیک |
reports |
صدای شلیک |
POWs |
صدای ضربه |
POWs |
صدای انفجار |
treble |
صدای زیر |
splashing |
صدای ترشح |
grates |
صدای تصادم |
splashes |
صدای ریزش |
flaps |
صدای چلپ |
flapped |
صدای چلپ |
flap |
صدای چلپ |
POW |
صدای انفجار |
POW |
صدای ضربه |
dripping |
صدای چکیده |
mooing |
صدای گاوکردن |
low |
صدای گاو |
accompanying sound |
صدای همراه |
poops |
صدای قلپ |
crackles |
صدای انفجار پی در پی |
clapping |
صدای ناگهانی |
crackled |
صدای انفجار پی در پی |
diphthongs |
صدای ترکیبی |
crackle |
صدای انفجار پی در پی |
diphthong |
صدای ترکیبی |
poops |
صدای کوتاه |
associated sound |
صدای همراه |
aduacent sound |
صدای مجاور |
purl |
صدای شرشر |
background noise |
صدای پس زمینه |
ambient noise |
صدای اطراف |
allophone |
صدای دورگه |
purled |
صدای شرشر |
purling |
صدای شرشر |
purls |
صدای شرشر |
boom |
صدای غرش |
boomed |
صدای غرش |
trumps |
صدای شیپور |
audible |
صدای رسا |
mew |
صدای گربه |
oink |
صدای خوک |
mewed |
صدای گربه |
mewing |
صدای گربه |
circumflex accent |
صدای خمیده |
moos |
صدای گاو |
moos |
صدای گاوکردن |
chomps |
صدای جویدن |
chomping |
صدای جویدن |
booming |
صدای غرش |
booms |
صدای غرش |
rasped |
صدای سوهان |
trump |
صدای شیپور |
blast |
صدای انفجار |
blasts |
صدای انفجار |
chomp |
صدای جویدن |
chomped |
صدای جویدن |