Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English
Persian
squelch
صدای چلپ چلوپ پوتین درزمین گل الود
squelched
صدای چلپ چلوپ پوتین درزمین گل الود
squelches
صدای چلپ چلوپ پوتین درزمین گل الود
squelching
صدای چلپ چلوپ پوتین درزمین گل الود
Other Matches
swash
صدای چلپ چلوپ
swoosh
صدای چلپ چلوپ
splashy
دارای صدای چلپ چلوپ
plash
صدای چلپ چلوپ ایجاد کردن
slapped
صدای چلب چلوپ سیلی زدن
slaps
صدای چلب چلوپ سیلی زدن
slapping
صدای چلب چلوپ سیلی زدن
slap
صدای چلب چلوپ سیلی زدن
aground
درزمین
embed
درزمین پنهان کردن
embeds
درزمین پنهان کردن
brogan
پوتین
boot
پوتین
splashes
چلپ چلوپ
splashing
چلپ چلوپ
splash
چلپ چلوپ
kirkyard
گورستانی که درزمین کلیساواقع است
weak safety
جلوگیری درزمین مهاجم درجبهه او
bootie
نیم پوتین
boot
پوتین یاچکمه
gumboot
پوتین لاستیکی
bootees
نیم پوتین
cowboy boots
پوتین گاوچران ها
climbing boots
پوتین کوهنوردی
gumboots
پوتین لاستیکی
bootee
نیم پوتین
laces
بند پوتین
lace
بند پوتین
bootmaker
پوتین دوز
flip flop
باصدای چلپ چلوپ
splattering
چلپ چلوپ کردن
splattered
چلپ چلوپ کردن
splatter
چلپ چلوپ کردن
swash
چلپ چلوپ کردن
squelcher
چلپ چلوپ کننده
splatters
چلپ چلوپ کردن
squatter
اقامت گزین درزمین غیر معمور
dig in
جای پاکندن درزمین ازطرف توپزن
squatters
اقامت گزین درزمین غیر معمور
mukluk
پوتین پشم دار
chukka
پوتین نوک برگشته
boot tree
قالب چکمه یا پوتین
boot
پوتین ساقه بلند
elastic boots
پوتین دو طرف کش دار
snow boot
پوتین برف یا اسکی
splash
چلپ چلوپ کردن ریختن
splashing
چلپ چلوپ کردن ریختن
splashes
چلپ چلوپ کردن ریختن
balmoral
یکنوع چکمه یا پوتین بندی
play through
رد شدن گلف باز یا گروه درزمین از بازیگر کند
divining rod
میله یا عصای مخصوص کشف اب ومواد معدنی درزمین
tag
نوار پشت پوتین کارت معرفی
tags
نوار پشت پوتین کارت معرفی
outside agency
شخصی که مجاز نیست درزمین گلف به بازیگر کمک فکری کند
observation pipe
لوله ایکه جهت تعیین سطح اب زیرزمینی درزمین حفر گردد
honking
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony
صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
synthesisers
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinged
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinging
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesizer
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voice
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
ping
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voicing
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voices
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pings
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesizers
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
contraltos
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contralto
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
chortles
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortling
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortled
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortle
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
monophthong
صدای ساده وتنها صدای بسیط
phut
تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
skirl
صدای زیر صدای نی انبان
muddier
گل الود
muddied
گل الود
turbid
گل الود
spumy
کف الود
plashy
گل الود
turbid
مه الود
mire
گل الود
shod
گل الود
fogbound
مه الود
sudsy
کف الود
muddies
گل الود
spluttery
تف الود
spunous
کف الود
foggier
مه الود
scummy
کف الود
foggiest
مه الود
foamy
کف الود
foggy
مه الود
foamiest
کف الود
foamier
کف الود
muddying
گل الود
muddy
گل الود
muddiest
گل الود
bedraggled
گل الود
caliginous
مه الود
brumous
مه الود
feculent
گل الود
dropsical
پف الود
thicker
گل الود
thickest
گل الود
lathery
کف الود
thick
گل الود
venomous
زهر الود
fogs
مه الود بودن
mud
گل الود کردن
doziest
خواب الود
somnifacient
خواب الود
like mad
خشم الود
passionate
هوس الود
puddles
گل الود کردن
puddle
گل الود کردن
drowsiest
خواب الود
bemire
گل الود کردن
fog
مه الود بودن
based on private motives
غرض الود
fogginess
مه الود بودن
somnolent
خواب الود
vapory
بخار الود
slumb
خواب الود
tinged with cnvy
رشک الود
ensanguined
خون الود
soporific
خواب الود
loblolly
چاله گل الود
sponge cakes
کیک پف الود
sponge cake
کیک پف الود
dozy
خواب الود
slumbrous
خواب الود
slumbery
خواب الود
slumberous
خواب الود
sleepy
خواب الود
sleepiest
خواب الود
sleepier
خواب الود
muddilly
بطور گل الود
muddily
بطور گل الود
nemire
گل الود کردن
wrathful
قهر الود
muddied
خیس و گل الود
drowsier
خواب الود
fiercest
خشم الود
fiercer
خشم الود
fierce
خشم الود
muddying
خیس و گل الود
dozier
خواب الود
muddy
خیس و گل الود
muddiest
خیس و گل الود
smeared with dirt
خاک الود
muddies
خیس و گل الود
drowsy
خواب الود
muddier
خیس و گل الود
runoff coefficient
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
sleepily
بطور خواب الود
interesde motive
انگیزه غرض الود
drowze
خواب الود بودن
steamiest
دارای بخار مه الود
steamy
دارای بخار مه الود
poppied
خواب الود یا ارام
poison pen
نوشته غرض الود
steamier
دارای بخار مه الود
drowzy head
ادم خواب الود
dustily
بطور خاک الود
interested
مجذوب غرض الود
drowse
خواب الود کردن
pussies
ریم الود گربه
sleepyhead
ادم خواب الود
sleepyheads
ادم خواب الود
drowsing
خواب الود کردن
heaviest
غلیظ خواب الود
drowses
خواب الود کردن
balderdash
یاوه نوشابه کف الود
cloud forest
جنگل بلند مه الود
drowsed
خواب الود کردن
partial
غرض الود جزیی
pussy
ریم الود گربه
blur
منظره مه الود لک کردن
heavier
غلیظ خواب الود
heavies
غلیظ خواب الود
heavy
غلیظ خواب الود
foggily
بطورمه الود یامبهم
blurred
منظره مه الود لک کردن
blurring
منظره مه الود لک کردن
blurs
منظره مه الود لک کردن
bloody
خون الود قرمز
i feel sleepy
خواب الود هستم
bloodier
خون الود قرمز
haematidrosis
عرق خون الود
bloodiest
خون الود قرمز
twang
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
Susurrus
صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
twangs
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanging
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com