English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 73 (7 milliseconds)
English Persian
prohibition صدور حکم منع
Search result with all words
surrogate نماینده نماینده اسقف در هر ناحیه که مسئول صدور اسنادازدواج است
surrogates نماینده نماینده اسقف در هر ناحیه که مسئول صدور اسنادازدواج است
release اجازه صدور
released اجازه صدور
releases اجازه صدور
dumping صدور کالا به کشوردیگر و فروش ان به بهای کمتر از بهای عادی به منظور فلج ساختن صنایع داخلی ان کشور
arrest جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrested جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrests جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
emission صدور خروج
emission صدور الکترون
emission صدور
emissions صدور خروج
emissions صدور الکترون
emissions صدور
exportable قابل صدور
issuing صدور
issue صدور مطلب
issue انتشار دادن صدور
issued صدور مطلب
issued انتشار دادن صدور
issues صدور مطلب
issues انتشار دادن صدور
prescription صدور فرمان
prescriptions صدور فرمان
export صدور
exported صدور
exporting صدور
billing صدور صورتحساب
indict تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
indicted تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
indicting تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
indicts تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
aircraft scrambling دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
antedated cheque چک به تاریخ مقدم بر تاریخ واقعی صدور
bond issue صدور اوراق قرضه
court of record در CL فقط اینگونه محاکم حق صدور حکم جریمه و زندان را دارند
data export صدور داده
date in issuing تاریخ صدور
date of issuance تاریخ صدور
electron emission صدور الکترون
emanation صدور
emission characteristic مشخصه صدور
emissive power قدرت صدور
export bounty جایزه صدور
export licence پروانه صدور
export licence جواز صدور مجوز صدور
exportation صدور
field emission صدور میدانی
issuable قابل صدور انتشار دادنی
issuance صدور
issuance credit صدور
issue a guarantee صدور ضمانتنامه
issue note برگه صدور
perfecting bail صدور قرارقبولی کفالت
photo electric emission صدور نور- برقی
photo emission effect صدور نور- برقی
prejudication صدور رای پیش از رسیدگی
primary emission صدور اولیه
procedendo حکم پادشاه در مورد تسریع دادرسی به قاضی یی که صدور رای را به تاخیرانداخته است
prohibitive tax مالیات گزافی که صدور یاورود کالا را غیر ممکن می سازد
quando acciderint وقتی مدیرترکه در مقابل غرماء متوفی به دفاع در دست نبودن مالی از متوفی متوسل میشودمحکمه با صدور حکمی باعنوان بالا مقرر می دارد که هر گاه مالی از متوفی بدست اید باید به غرماء داده شود
secondary emission صدور ثانوی
secondary emission characteristic مشخصه صدور ثانوی
secondary emission ratio شدت صدور ثانوی
specific emission ضریب صدور
stare decisis قاعده صدور رای بر مبنای سابقه موجود
thermionic emission صدور گرمیونایی
to request issuance تقاضای صدور کردن
export [to] صدور [به]
the export of ... is granted the premium. صدور ... جایزه دارد.
issue [of something] [ID card or check] صدور [چیزی] [کارت شناسایی] [چک]
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com