English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 96 (10 milliseconds)
English Persian
perfecting bail صدور قرارقبولی کفالت
Other Matches
export licence جواز صدور مجوز صدور
personal surety کفالت
bailment کفالت
bail کفالت
safe pledge کفالت
sponsion کفالت
substitutionary کفالت
suretyship کفالت
acting کفالت کننده
sponsors کفالت کردن
sponsoring کفالت کردن
become bail کفالت دادن
sponsor کفالت کردن
guarantee کفالت وثیقه
guaranteed کفالت وثیقه
guarantees کفالت وثیقه
perfecting bail قبولی کفالت
substitution کفالت جانشانی
bonded کفالت دار
act as surety کفالت یا ضمانت کردن
bail کفالت بامانت سپردن
go bail for someone کفالت کسی را کردن
suretyship ضمان عقدی کفالت
practice court دادگاه مخصوص رسیدگی به کفالت
issuance صدور
emission صدور
export [to] صدور [به]
emissions صدور
emanation صدور
issuance credit صدور
exportation صدور
issuing صدور
export صدور
exported صدور
exporting صدور
primary emission صدور اولیه
export licence پروانه صدور
issue note برگه صدور
issue a guarantee صدور ضمانتنامه
releases اجازه صدور
secondary emission صدور ثانوی
thermionic emission صدور گرمیونایی
release اجازه صدور
released اجازه صدور
specific emission ضریب صدور
emissive power قدرت صدور
prescription صدور فرمان
billing صدور صورتحساب
date in issuing تاریخ صدور
data export صدور داده
issue صدور مطلب
emission صدور الکترون
exportable قابل صدور
prescriptions صدور فرمان
emissions صدور خروج
emissions صدور الکترون
date of issuance تاریخ صدور
electron emission صدور الکترون
emission صدور خروج
export bounty جایزه صدور
issues صدور مطلب
field emission صدور میدانی
emission characteristic مشخصه صدور
issued صدور مطلب
issued انتشار دادن صدور
issue انتشار دادن صدور
prohibition صدور حکم منع
bond issue صدور اوراق قرضه
the export of ... is granted the premium. صدور ... جایزه دارد.
secondary emission ratio شدت صدور ثانوی
secondary emission characteristic مشخصه صدور ثانوی
to request issuance تقاضای صدور کردن
photo emission effect صدور نور- برقی
issues انتشار دادن صدور
photo electric emission صدور نور- برقی
issue [of something] [ID card or check] صدور [چیزی] [کارت شناسایی] [چک]
prejudication صدور رای پیش از رسیدگی
issuable قابل صدور انتشار دادنی
stare decisis قاعده صدور رای بر مبنای سابقه موجود
prohibitive tax مالیات گزافی که صدور یاورود کالا را غیر ممکن می سازد
court of record در CL فقط اینگونه محاکم حق صدور حکم جریمه و زندان را دارند
indict تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
indicted تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
indicts تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
indicting تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
procedendo حکم پادشاه در مورد تسریع دادرسی به قاضی یی که صدور رای را به تاخیرانداخته است
surrogates نماینده نماینده اسقف در هر ناحیه که مسئول صدور اسنادازدواج است
surrogate نماینده نماینده اسقف در هر ناحیه که مسئول صدور اسنادازدواج است
aircraft scrambling دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
dumping صدور کالا به کشوردیگر و فروش ان به بهای کمتر از بهای عادی به منظور فلج ساختن صنایع داخلی ان کشور
antedated cheque چک به تاریخ مقدم بر تاریخ واقعی صدور
arrest جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrests جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrested جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
quando acciderint وقتی مدیرترکه در مقابل غرماء متوفی به دفاع در دست نبودن مالی از متوفی متوسل میشودمحکمه با صدور حکمی باعنوان بالا مقرر می دارد که هر گاه مالی از متوفی بدست اید باید به غرماء داده شود
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com