Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 24 (3 milliseconds)
English
Persian
only
صرفا منحصرا
Other Matches
exclusively
منحصرا
exclusively
منحصرا"
solely
منحصرا
holandric
منحصرا از طرف پدر ارث برده
upstaged
توجهتماشاچیان را منحصرا به خود معطوف کردن
upstages
توجهتماشاچیان را منحصرا به خود معطوف کردن
upstaging
توجهتماشاچیان را منحصرا به خود معطوف کردن
alone
صرفا
downright
صرفا
merely
صرفا"
hologynic
منحصرا از مادر ارث برده بصورت صفت مغلوب
out of mere freak
صرفا ازروی بوالهوسی
direct coupled transistor logic
سیستم منطقی که منحصرا" ازترانزیستورها به عنوان عناصر فعال استفاده میکند
confucion symbols
علاپم کنفسیون که صرفا در فرش چین مشاهده می شود
functions
چاپ کدهایی که یک عمل را کنترل می کنند و نه صرفا نمایش یک حرف
can not judge a book by its cover
<idiom>
[چیزی را نمی شود صرفا از روی قیافه قضاوت کرد]
function
چاپ کدهایی که یک عمل را کنترل می کنند و نه صرفا نمایش یک حرف
functioned
چاپ کدهایی که یک عمل را کنترل می کنند و نه صرفا نمایش یک حرف
unskilled worker
عمله فعله کسی که صرفا" ازنیروی بدنیش و نه مهارتش در انجام کار استفاده میکند
nerds
شخصی که صرفا کامپیوتری شده است و به سختی درباره چیزی که مربوط به فناوری نباشد حرف می زند یا فکر میکند
nerd
شخصی که صرفا کامپیوتری شده است و به سختی درباره چیزی که مربوط به فناوری نباشد حرف می زند یا فکر میکند
Hanbel
[نوعی گلیم مراکشی که صرفا جهت مفروش نمودن زمین بافته شده، و دارای خطوط موازی و رنگین با نقشه های پرکار می باشد.]
subjective
فلسفه مبتنی بر اعتقاد به اصالت ادراکات ذهنی ومحدودیت اگاهی انسان صرفا" به همین ادراکات درون گرایی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com