Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (21 milliseconds)
English
Persian
slip sheet
صفحه سفیدی که بین دوصفحه چاپی دیگر قرار داده شده
Other Matches
pad
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
window
پنجرهای در سیستم گرافیکی که متن ها در فضاهای کوچک صفحه قرار گرفته اند پیش از آنکه به محل نهایی اختصاص داده شوند
scanner
وسیلهای با صفحه مسط ح شیشهای که روی آن شکل یا عکس یا متن قرار دارد. نوک اسکن پایین شیشه حرکت میکند وتصویر را به داده که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanners
وسیلهای با صفحه مسط ح شیشهای که روی آن شکل یا عکس یا متن قرار دارد. نوک اسکن پایین شیشه حرکت میکند وتصویر را به داده که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
auto
متنی که خودکار اطراف یک تصویر یا از یک صفحه به صفحه دیگر می چرخد
autos
متنی که خودکار اطراف یک تصویر یا از یک صفحه به صفحه دیگر می چرخد
menus
لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند
menu
لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند
ascender
مسیر یک حرف که بالای خط اصلی حروف چاپی قرار دارد.
galley
نمونه ستونی و صفحه بندی نشده مطالب چاپی
line drawings
خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
line drawing
خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
cls
در -MS DOS دستور سیستم به معنای پاک کردن صفحه نمایش و قرار دادن نشانه گر در بالای صفحه گوشه سمت چپ
implicit reference
مرجعی به شی که محل دقیق صفحه را نمیگوید ولی فرض میکند که شی روی صفحه جاری قرار دارد یا قابل دیدن است
galley proof
نمونه ستونی مطالب چاپی که هنوز صفحه بندی نشده
micro
ریز کامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپی مجزا قرار دارند
micros
ریز کامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپی مجزا قرار دارند
field
روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
fielded
روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
fields
روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
tabling
لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
tabled
لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
table
لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
tables
لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
data tablet
یک وسیله ورودی دستی برای صفحه نمایش گرافیکی صفحه داده دهی
tree
سیستم ساختار داده که هر داده به دادههای دیگر بوسیله انشعابها وصل است .
strobe
سیگنالی که بیان میکند داده معتبر در باس داده قرار دارد
on-screen
که روی صحفه نمایش نشان داده میشود و نه به صورت چاپی
on screen
که روی صحفه نمایش نشان داده میشود و نه به صورت چاپی
expansion unit
وسیلهای که به یک کامپیوترمتصل بوده و دارای سوکتهای اضافی است تا درون انها تخته مدارهای چاپی بتوانند قرار گیرند
cell
در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
cells
در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
conversions
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversion
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
spooler
برنامه یا دستگاه جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد تا به هنگام انجام کار دیگر نسخه چاپی روی چاپگر تولید کندجمع کننده
tunnelling
روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
coding
صفحه چاپی مخصوص که برنامه نویس دستورات کد گذاری نوعی برنامه را می نویسد
bar codes
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
bar code
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
bar graphics
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
b
دوصفحه سفید اول و اخر کتاب شکل B
pincushion distortion
خطای صفحه نمایش که باعث خرابی تصویر نمایش داده شده میشود چون لبه ها به مرکز صفحه خم می شوند
Borland
شرکت نرم افزاری که زبانهای برنامه نویسی زیادی را توسعه داده است و نیز سیتمهای پایگاه داده ها و برنامههای صفحه گسترده
peripheral slots
شکافهای خالی که دربعضی کامپیوترها قرار دارندتا کارتهای مدار چاپی بتوانندبرای بالا بردن قابلیتهای سیستم بدون اصلاح سخت افزار مجهز شوند
serials
مدار مبدل داده موازی در کامپیوتر به سری . که امکان ارسال و دریافت داده سری از قطعه دیگر را می دهند
serial
مدار مبدل داده موازی در کامپیوتر به سری . که امکان ارسال و دریافت داده سری از قطعه دیگر را می دهند
interface
مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
interfaces
مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
linecut
صفحه چاپی که فقط روی ان خط کشی شده باشدوبرای خط کشی کاغذ وغیره بکارمیرود و block lineوengraving line نیز نامیده میشود
metafile
1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود
superimposition
قرار گیری برروی چیز دیگر
intruder
قرار دادن چیزی در چیز دیگر
intruders
قرار دادن چیزی در چیز دیگر
focused
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focuses
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focusses
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focussing
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focussed
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focus
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
alignment
قرار گرفتن نامناسب در صفحه
alignment
قرار گرفتن مناسب در صفحه
alignments
قرار گرفتن مناسب در صفحه
alignments
قرار گرفتن نامناسب در صفحه
superimposing
قرار دادن چیزی در بالای چیز دیگر
endomorph
بلوری که درجوف بلور دیگر قرار دارد
superimpose
قرار دادن چیزی در بالای چیز دیگر
substitute
قرار دادن چیزی درمحل چیز دیگر.
superimposes
قرار دادن چیزی در بالای چیز دیگر
substituting
قرار دادن چیزی درمحل چیز دیگر.
substituted
قرار دادن چیزی درمحل چیز دیگر.
data sheet
ورق داده ها صفحه داده ها
authorized
در اختیار قرار داده شده مجاز به اجازه استفاده داده شده
Dont spin such yarns . Dont tell lies.
دیگر صفحه نگذار ( دروغ نساز )
transaction
پردازش محاورهای به طوری که کاربر دستورات و داده را می نویسد روی ترمینال که به کامپیوتر اصل وصل است , و نتایج روی صفحه نمایش داده می شوند
cell
در یک صفحه گسترده فرمولی که در یک خانه قرار دارد
cells
در یک صفحه گسترده فرمولی که در یک خانه قرار دارد
n-key rollover
[این به این معنیست که هر کلید به طور کامل به طور مستقل توسط سخت افزار صفحه کلید اسکن شده، به طوری که هر فشرده شدن کلیدها به درستی صرفنظر از اینکه چگونه بسیاری از کلید های دیگر در حال فشرده شدن تشخیص داده شده اند]
centering
عمل قرار دادن متن در مرکز صفحه نمایش
forms
دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
balance
قرار دادن متن و تصویر در یک صفحه به یک روش جذاب
formed
دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
form
دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
balances
قرار دادن متن و تصویر در یک صفحه به یک روش جذاب
center
قرار دادن یک متن در مرکز کاغذ یا صفحه نمایش
centered
قرار دادن یک متن در مرکز کاغذ یا صفحه نمایش
centred
قرار دادن یک متن در مرکز کاغذ یا صفحه نمایش
centre
قرار دادن یک متن در مرکز کاغذ یا صفحه نمایش
centers
قرار دادن یک متن در مرکز کاغذ یا صفحه نمایش
dialled
شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند.
dials
شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند.
dialed
شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند.
dial
شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند.
checks
حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
checked
حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
check
حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
cardinal points effect
اثرعمود قرار گرفتن خط امواج رادار به صفحه تصویر زمین
What You See Is All You Get
برنامهای که خروجی صفحه نمایش آن به صورت دیگر قابل چاپ نباشد.
lengths
تعداد بیتهایی که به صورت افقی روی یک خط صفحه نمایش قرار می گیرند.
length
تعداد بیتهایی که به صورت افقی روی یک خط صفحه نمایش قرار می گیرند.
paged address
که بعد شماره صفحه به آنها اختصاص داده میشود. آدرسهای حافظه مربوط به صفحهای هستند که بعدا به حافظه فیزیکی موجود تط بیق داده میشود.
deployed
<adj.>
<past-p.>
قرار داده شده
appointed
<adj.>
<past-p.>
قرار داده شده
inserted
<adj.>
<past-p.>
قرار داده شده
applied
<adj.>
<past-p.>
قرار داده شده
installed
<adj.>
<past-p.>
قرار داده شده
ragged
قسمتی که در وسط صفحه قرار ندارد , متن با حاشیه سمت راست نامسط ح
rigging position
وضعیت هواپیما که دران محورعرضی و یک محورطولی اختیاری در یک صفحه افقی قرار دارند
matrix
روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند
matrixes
روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند
trapezoidal distortion
اختلال تصویر که در آن خط وط عمودی در قابل لبههای افقی صفحه نمایش قرار می گیرند
puts
قرار دادن داده در پشته
dates
قرار دادن داده در یک متن
put
قرار دادن داده در پشته
putting
قرار دادن داده در پشته
date
قرار دادن داده در یک متن
azerty keyboard
روشن قرار دادن کلیدها روی صفحه کلید که خط اول AZERTY آغاز میشود
code
تبدیل دستورات یا داده به فرم دیگر
capturing
قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
batches
قرار دادن داده ها و کارها در یک گروه
captures
قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
capture
قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
batch
قرار دادن داده ها و کارها در یک گروه
concertina fold
قسمت دیگر به جهت مخالف تاکاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار بگیرد و به دخالت کاربر نیازی نباشد
overwrite
و خراب کردن هر داده دیگر در این محل
archive
قرار دادن داده در محیط ذخیره سازی
firmware
RO قرار داده شده است ابزار استوار
absolute address
مرجع صفحه گسترده که همیشه به یک خانه اشاره میکند حتی اگر به محل دیگر کپی شود
overlay
قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
overlaying
قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
overlays
قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
dragged
روی صفحه نشان داده میشود
drags
روی صفحه نشان داده میشود
drag
روی صفحه نشان داده میشود
My Computer
نشانهای که اغلب در گوشه سمت چپ در بالای صفحه نمایش در پنجره جاری قرار دارد. و حاوی مروری بر PC است
reentrant subroutine
زیرروالی که فقط یک نسخه ازان در حافظه اصلی قرار می گیرد و تگسط چندین برنامه دیگر به طور مشترک استفاده میشود
enclose
احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
enclosing
احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
ecphora
پیش آمدگی
[طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
encloses
احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
aliases
وسیله یا خانهای از صفحه گسترده داده میشود
outputs
ارسال داده از یک کامپیوتر به صفحه نمایش یا چاپگر
alias
وسیله یا خانهای از صفحه گسترده داده میشود
output
ارسال داده از یک کامپیوتر به صفحه نمایش یا چاپگر
bridge
استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
structure
ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
structuring
ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
structures
ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
bridges
استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
loops
دستور با حلقه که دستورات دیگر یا داده را در برنامه تغییر میدهد
bridged
استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
looped
دستور با حلقه که دستورات دیگر یا داده را در برنامه تغییر میدهد
loop
دستور با حلقه که دستورات دیگر یا داده را در برنامه تغییر میدهد
packing
برنامهای که داده را در فضاهای ذخیره سازی کوچک قرار میدهد
integral controller
واحد ارتباطات که درون یک کامپیوتر قرار داده شده است
encapsulated
دستور Post Script که یک تصویر یا صفحه را در یک فایل شرح میدهد که میتواند در یک برنامه گرافیکی یا DTP قرار داشته باشد
stack
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacked
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacks
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
banners
پیام یا تبلیغ یا تصویر که در یک صفحه نمایش داده میشود
banner
پیام یا تبلیغ یا تصویر که در یک صفحه نمایش داده میشود
panning
حرکت افقی داده گرافیکی درعرض یک صفحه نمایش
output
بخشی از حافظه که حاوی داده ارسالی به وسیله خروجی دیگر است
modification
دستوراتی در حلقه که دستورات دیگر یا داده درون برنامه را تغییر میدهد
cut and paste
عمل گرفتن بخشی از متن یا داده از یک نقظه و درج در آن چیز دیگر
outputs
بخشی از حافظه که حاوی داده ارسالی به وسیله خروجی دیگر است
storing
ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد
packing
قرار دادن حجم زیاده داده در فضاهای ذخیره سازی کوچک
store
ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد
immediate
دستیابی سریع به داده چرا که در فیلد آدرس دستور قرار دارد
sequences
بررسی اینکه داده ذخیره شده به صورت مناسب قرار دارد
sequence
بررسی اینکه داده ذخیره شده به صورت مناسب قرار دارد
postprocessor
ریز پردازندهای که داده نیمه پردازش شده را از وسیله دیگر کنترل میکند
reversed
حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید.
reversing
حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید.
port
مدار یا اتصال که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسایل خارجی دیگر میدهد
reverse
حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید.
reverses
حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید.
desktop
نشانه هایی که روی صفحه کار نمایش داده می شوند
picking device
دستگاه ورودی برای واردکردن داده روی صفحه نمایش
key
ماشین پانچ داده در کارت پانج به وسیله یک صفحه کلید
caption
متن مشروح در بالای پنجره با متن سفید و رنگ صفحه آبی قرار می گیرد
captions
متن مشروح در بالای پنجره با متن سفید و رنگ صفحه آبی قرار می گیرد
down line processor
پردازندهای که در ترمینال یک شبکه ارتباطات قرار دارد وانتقال داده را اسان میکند
sequence
تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد
sequences
تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد
distribute
عمل بدست آوردن اطلاع از داده هایی که در محلهای مختلف قرار دارند
distributes
عمل بدست آوردن اطلاع از داده هایی که در محلهای مختلف قرار دارند
distributing
عمل بدست آوردن اطلاع از داده هایی که در محلهای مختلف قرار دارند
cordon bleu
گوشتی که در میان آن ژامبون و پنیر قرار داده و سرخمیکنند و معمولا با سس سرو میشود
reader
وسیلهای که داده ذخیره شده روی یک رسانه را می خواند و به قالب دیگر تبدیل میکند
garbage
داده یا اطلاعی که دیگر لازم نیست چون خارج از تاریخ است یا غلط دارد
outputs
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خروجی یا ارسال داده به وسیله یا ماشین دیگر میدهد
output
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خروجی یا ارسال داده به وسیله یا ماشین دیگر میدهد
readers
وسیلهای که داده ذخیره شده روی یک رسانه را می خواند و به قالب دیگر تبدیل میکند
sifting
روشی از مرتی کردن داخلی که بوسیله ان رکوردهاحرکت داده می شوند تا ورودرکوردهای دیگر را مجازسازند
input/output
ارسال و دریافت داده بین کامپیوتر و رسانه جانبی و نقاط دیگر خارج سیستم
scroll
متن نمایش داده شده که در هر لحظه یک خط بالا یا پایین صفحه می رود
scrolls
متن نمایش داده شده که در هر لحظه یک خط بالا یا پایین صفحه می رود
optical
فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com