Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 33 (5 milliseconds)
English
Persian
sick call
صف بیماران
Search result with all words
ward
اطاق عمومی بیماران بستری صغیری که تحت قیومت باشد محجور
wards
اطاق عمومی بیماران بستری صغیری که تحت قیومت باشد محجور
clearing
تخلیه محل تخلیه بیماران
clearings
تخلیه محل تخلیه بیماران
staging
اسکان دادن بستری کردن بیماران به طورموقت
litter
محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
littered
محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
littering
محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
litters
محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
recover
جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovering
جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovers
جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
evacuee
بیماران تخلیه شده پزشکی
evacuees
بیماران تخلیه شده پزشکی
air movement of patients
ترابری بیماران از طریق هوا
air movement of patients
ترابری هوایی بیماران
basic relay post
پایگاه مقدماتی تحویل و تحول بیماران
bedsore
زخمی که بعلت خوابیدن متمادی در بستر و نرسیدن خون کافی به پشت بیماران ایجادمیشود
casualty staging unit
یکان بارگیری بیماران وزخمیها درهواپیما یکان بارگیری بیماران
clearing station
ایستگاه تخلیه بیماران
clearing station
پست تخلیه بیماران
diet kitchen
اشپزخانه بیماران فقیر
direct admission
مراجعه مستقیم به بهداری پذیرش یامراجعه مستقیم بیماران
hospitaler
فرقههای مسیحی که از بیماران ومعلولین پرستاری میکردند
lazaret
اسایشگاه بیماران فقیروجذامی
lazaretto
اسایشگاه بیماران فقیروجذامی
medical assemblage
مرکز جمع اوری پزشکی مرکز تجمع بیماران
medical evacuation
تخلیه بیماران
night light
شمع کوچک که شب هنگام دراطاق بیماران برافروزند چراغ شب
sick list
صورت بیماران
wardroom
سالن بیماران بیمارستان
Do you have ... for diabetics?
آیا شما ... برای بیماران قند دارید؟
Partial phrase not found.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com